شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۰
منطقه الهیه از نظر تاریخی و سیاسی اهمیت بسیاری داشته است/ ناپدیدشدن هویت الهیه زیر پُتک برج‌سازان

امیرسعید الهی می‌گوید: همه‌ پادشاهان ایران از ناصرالدین‌شاه تا رضاشاه به منطقه الهیه آمدند. از جمله ناصرالدین‌شاه برای افتتاح کارخانه کبریت‌سازی که توسط امین‌الدوله ساخته شده بود، به این منطقه آمد و مظفرالدین‌شاه برای شرکت در ضیافتی که پدر دامادش برقرار کرده بود. محمدعلی‌شاه برای پناهندگی و فرار از دست مجاهدینی که تهران را تصرف کردند، بعد از دوره استبداد صغیر به سفارت روسیه در این منطقه پناهنده شد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- ییلاق‌های اطراف تهران در دوران قاجار هویت و تاریخ ویژه به خود را دارند که بارها در گزارش‌ها و کتاب‌ها بازگو شده‌اند؛ مانند پیشینه ییلاق‌های کامرانیه، فرمانیه، اقدسیه، صاحبقرانیه، داودیه زرگنده و... اما گذشته برخی از این مناطق مانند الهیه شمیران همچنان ناشناخته مانده است و جسته و گریخته اطلاعاتی از آن وجود دارد که معمولاً دارای اطلاعات نادرستی است اما در این سال‌ها امیرسعیدالهی از بازماندگان خاندان الهی‌های محله الهیه با جمع‌آوری اطلاعات مستند تاریخی از خانواده درباره سرگذشت و سرنوشت این منطقه خوش آب و هوای تهران، کتابی با عنوان «الهیه شمیران در دورنمای تاریخی» را نوشته تا پیشینه آن را مانند همه محله‌های دیگر تهران به خاطره دیرپای تاریخ بسپارد. این کتاب را پژوهشکده تاریخ معاصر منتشر کرده است.

وی 6 نسل بعد از حکیم الهی و از بازماندگان این خاندان است که سال‌ها در رسته سیاسی وزارت امور خارجه و سپس در بخش سیاسی روزنامه اطلاعات کار کرده است. در طول زندگی مطالعاتی درباره موضوعات مورد علاقه‌اش انجام داده و تا به حال توانسته مباحثی به‌صورت کتاب و مقاله منتشر کند. «نامه‌هایی از پاریس»، «جامعه و فرهنگ تایلند»، «ما و پاریس»، «اسناد و فرمان‌های تاریخی دودمان الهی»، «خاور دور در اندیشه ایرانی»، «گوشه‌ای از تاریخ دیپلماسی ایران (مجموعه مقالات)» و... از آثار الهی، بازنشسته وزارت امور خارجه است. درباره کتاب «الهیه شمیران در دورنمای تاریخی» با وی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید: 

آقای الهی در ابتدا درباره این کتاب و فصل‌هایی که به آن پرداخته‌اید، توضیحاتی ارایه دهید؟
کتابی که به نام «الهیه شمیران» چاپ شده است، فصول مختلفی دارد و مطالب زیادی در آن به صورت فشرده مطرح شده است. این کتاب اول در مورد پیشینه‌ الهیه توضیح داده است. در مورد تپه الهیه و همین‌طور آمدن الهی‌ها به این منطقه. پس از آن فصل مبسوطی درباره حضور خاندان میرزاعلی‌خان امین‌الدوله در این منطقه و سرگذشت آنها در اینجا آورده شده است. این کتاب سپس به باغ‌های بزرگ الهیه می‌پردازد و پیشینه‌ آنها. در فصل بعدی سوابق حضور پادشاهان ایران از ناصرالدین‌شاه تا رضاشاه را در این منطقه ذکر می‌کند و در فصل پنجم هم در واقع به اینکه باغ‌های بزرگی در اینجا بوده و به چه صورتی درآمده و مالکیت این باغ‌ها پرداخته شده است. در فصل ششم بازنویسی اسناد و تصاویری آورده شده که در مورد خرید این منطقه وجود دارد. همین‌طور نقشه‌های تاریخی منطقه الهیه از اول تا آخر، منابع و مآخذ و نمایه در این فصل آورده شده است. کتاب در حدود 150 صفحه و در واقع در یک مجموعه خیلی فشرده است و سعی شده تا تاریخ این منطقه و ماجراهایی که بر آن رفته است، بیان شود.

هدف از انتشار این کتاب چه بوده است؟ از چه مستندات تاریخی در این کتاب بهره برده‌اید؟
استنادات ما در این کتاب چون هدف اصلی توضیح وجه تسمیه این منطقه بوده، بیشتر روی اسناد خریداری این منطقه است. همین‌طور کتاب‌های تاریخی که در این مورد منتشر شده است، در آخر کتاب منابع کتاب ذکر شده که خیلی مستند است، شاید در حدود 6 صفحه فقط منابع کتاب هست که ما در اینجا استفاده کردیم. تمام منابع مستند تاریخی است.



چه انگیزه‌ای باعث شد تا تاریخچه محله الهیه را بنویسید؟

چند دلیل مهم داشتم. اصلی‌ترین دلیلم به دوران کودکی‌ام ربط دارد. چون از کودکی به خاطر دارم که به ما می‌گفتند: «الهیه مال ما بوده.» همیشه کنجکاو به بیشتر دانستن درباره تاریخ این محله بودم و پیدا شدن یکسری اسناد انگیزه‌ام را بیشتر کرد. به مرور زمان مطالعه و منابع بیشتری را در این‌باره جمع‌آوری کردم. همچنین یکسری از اسناد خرید ملک و زمین‌ها از پیشینیان به ما سپرده شد که در گنجینه خانوادگی محفوظ است. در بین مطالعات درباره محله‌های مختلف متوجه شدم که درباره تاریخچه محله‌های فرمانیه، کامرانیه و... اطلاعات تاریخی خوبی موجود است. اما الهیه این‌طور نیست و اگر هم هست بیشترش اشتباه است. چند سال پیش کتابچه‌های کوچک درباره تاریخچه محله‌های تهران منتشر شد. وقتی کتاب تاریخچه محله الهیه را خواندم بیشتر از آنکه به محله الهیه مربوط باشد به باغ فردوس پرداخته شده بود. در صورتی که محله باغ فردوس تاریخچه مجزا دارد و ربطی به محله الهیه ندارد و همچنین اسامی، تاریخ‌ها و خیلی از موارد دیگر در این کتاب به اشتباه چاپ شده. اشتباه دیگر این است که وقتی به کنار تپه الهیه بروید شناسنامه‌ای برای معرفی محله الهیه نصب نشده ولی به جای آن لوحی درباره تاریخچه باغ فردوس دیده می‌شودکه فاصله زیادی با آن دارد. همچنین چند سال پیش کتابی درباره ساختارشناسی هویت محله‌ای منتشر شده که در آن هم یکسری اطلاعات تاریخی درباره این محله اشتباه است. بنابراین تصمیم گرفتم با اسناد موجود از خانواده تاریخ شکل‌گیری محله الهیه را در این کتاب بنویسم تا با مرور تاریخ‌های شفاهی چنین اشتباهاتی تکرار نشود.

شما سال‌ها در وزارت امور خارجه دارای این پست بوده‌اید و بیشتر دایره مطالعاتی شما در حوزه تاریخ بوده است، چه شد که به گردآوری کتابی در زمینه تهران و الهیه علاقه‌مند شدید؟
بیشتر مطالعات من در زمینه تاریخ بوده است. الهیه شمیران در دورنمای تاریخی بیشتر به تاریخ این منطقه پرداخته است، به رفت و آمدها و ماجراهای تاریخی این منطقه با استناد به اسناد و کتاب‌هایی که در این زمینه وجود دارد، اشاره شده است. از آنجایی که در زمینه الهیه مطلب مبسوطی نداریم، یکی از دلایلی است که من تصمیم گرفتم تا این کتاب را بنویسم. بیشتر مطالب موجود در زمینه شمیران، کامرانیه، فرمانیه، نیاوران و اقدسیه است. ولی در زمینه الهیه تحقیق مستندی تا امروز انجام نشده بود. سال‌ها بود که من این مطالب را تهیه می‌کردم و بازنویسی اسناد با آن خطی که داشتند، خیلی زمان برد. دلیل دیگر که مصمم شدم تا این کتاب را بنویسم این بود که اخیرا از طرف شهرداری کتاب‌هایی چاپ شده است در مورد محلات مختلف تهران که یکی از آنها در مورد الهیه، باغ فردوس بود. یکی دو کتاب از این سری کتاب‌ها را که می‌خواندم متاسفانه دیدم اشتباهات فاحش تاریخی در این کتاب‌ها هست. تعجب کردم. البته ممکن است تحقیقی توسط دانشجویان یا افراد تازه‌کار انجام بگیرد، ولی بعد از اتمام تحقیق باید آن را در اختیار یکی از صاحبنظران و اساتید دانشگاه قرار بدهید تا نظارتی بر آن تحقیق و بر آنچه که چاپ می‌شود، داشته باشند. ولی با کمال تاسف در دو سه کتابی که توسط شهرداری چاپ شده است، اصلا این موضوع رعایت نشده و مطالب تاریخی بسیار اشتباه چاپ و منتشر شده است که اگر لازم باشد نام کتاب‌ها را نیز ذکر می‌کنم. این یکی از دلایلی بود که من کتاب «الهیه شمیران» را چاپ کردم.



داریوش شهبازی، تهران‌پژوه معاصر، «خورآذین» را نام تاریخی و کهن محله الهیه می‌داند و در آثار خود آورده است که در ریشه‌شناسی این واژه به کلمه «خورآبه» یا همان پرستشگاه‌هایی می‌رسیم که پیش از رواج دین زرتشت در ایران وجود داشتند. در شمیرانات نیز بیش از سه‌هزار سال پیش، خورابه‌ها پرستشگاه بومیان منطقه بودند. خورابه از دو واژه «خور» به معنای خورشید و «آبه» پسوند مکان، تشکیل شده است. نظر شما در این باره چیست؟

درباره نام تاریخی این منطقه نظرات جناب شهبازی بسیار محترم است و خیلی خوب توضیح دادند ولی الهیه که قبلا خورآذین نامید می‌شد و فقط این نام نبوده بلکه نام‌های مختلفی داشته مثل خورآذین، خلاذین، خوآردین، خلازیل، خوارزین، خودآذین و... با املاهای مختلف اینها هست. به هر حال این‌ها به مرور زمان که مختلف تلفظ می‌شود، اختلافاتی با هم دارند. منظورم این است که در واقع همین یک کلمه به عنوان نام سابق این منطقه نیست و حتی زنده یاد منوچهر ستوده در تحقیقاتشان به کلمه «قلازیر» برخورد کردند و گفتند چون در قدیم قلعه‌ای در جنوب تپه قلازیر وجود داشته، احتمالا به این نام نامیده شده است.

بومیان شمیرانات به این پرستشگاه‌ها خورابه یا جایگاه خورشید می‌گفتند. در دوران قاجار نام این ‌آبادی به الهیه تغییر کرد. علت تغییر نام این آبادی از خورآذین به الهیه چه بوده و چه پیشینه تاریخی داشته است؟
درباره تغییر نام این منطقه به تفصیل شرح دادم که این منطقه در زمان سلطنت مظفرالدین‌شاه دیگر الهیه نامیده می‌شد ولی قبل از آن این کلمه به کار می‌رفت، ولی کمتر به آن برخورد می‌کنیم. از سال 1315 قمری به صورت رسمی در روزنامه‌ها به این منطقه به جای «خورآذین» «الهیه» می‌گویند. از آنجایی که کمتر اطلاعات در این زمینه است، من علت را در کتاب «الهیه شمیران» توضیح دادم. در این زمینه فقط آقای حجت بلاغی در کتاب معروفشان که در مورد تهران هست یکی دو خط در این مورد توضیح دادند که در سال 1285 قمری و در زمان حکومت ناصرالدین‌شاه وبایی در تهران شایع می‌شود. میرزا جعفر حکیم الهی که یکی از بزرگان تهران و یکی از شخصیت‌هایی بود که با دربار هم ارتباط داشته و برای مراسم درباری هم دعوت می‌شد و در عین‌حال اصولا در عین اینکه در زمینه حکمت و فلسفه و فقه درس خوانده بود ولی علاقه‌ زیادی به کارهای باغداری و آبادانی هم داشته است. وی اقداماتی در شهر ری انجام داده که الان آثار اقدامات ایشان نیست.

حکیم الهی به دنبال شیوع وبا در تهران در سال 1286 قمری تصمیم می‌گیرد تا یکسری از زمین‌های منطقه خورآذین را خریداری کند و به باغداری و پرورش صیفی‌جات اختصاص بدهد، در چند نوبت این زمین‌ها خریداری می‌شود که نزدیک به 30 هزارمترمربع را در برمی‌گیرد، اسناد خرید این زمین‌ها در پایان کتاب «الهیه شمیران» هست. با توجه به حدود و ثغوری که برای زمین‌ها هست، در زمان قدیم تنظیم شده و امروز ترسیم دقیق خیلی مشکل است ولی حدودا از روی چیزهای طبیعی شرق و غرب این منطقه مشخص است که یک منطقه وسیعی بوده است. این باغ‌ها را خریداری می‌کند به نام الهیه می‌گذارند به نام خودشان حکیم الهی. بقیه منطقه خورآذین بوده است. از آنجایی که ایشان از بزرگان بودند و در محفل بزرگان رفت و آمد داشتند، کم‌کم این منطقه الهیه می‌شود و به تمام منطقه الهیه اطلاق می‌شود. حتی زمانی که کارخانه کبریت‌سازی در اینجا مستقر می‌شود، باز هم به همین نام بوده و به همین اسم در تهران معروف می‌شود.



زمان شکل‌گیری باغ‌های الهیه به آغاز دوران قاجار برمی‌گردد. در کتاب گفته‌اید که از نکات قابل توجه درباره باغ‌های این دوره این است که از نظر مالکیت منطقه‌ای زنانه بوده‌اند؛ زیرا بیشتر باغ‌ها در تملک زنان ثروتمند بود که آنها را از پدر یا شوهر خود به ارث برده بودند. از این باغ‌های زنانه بگویید که در دسترس کدام زنان دربار قاجار بوده و سرنوشت آن‌ها به کجا رسیده است؟

در مورد اینکه این منطقه زنانه بوده، خودم ابداع کردم. چون دیدم بیشتر خانم‌ها مالک این زمین‌ها بودند، که از پدر یا شوهرشان به ارث برده بودند. اولین آنها خانم احترام‌الدوله بود، دختر پاشاخان امین‌الملک. پاشاخان امین‌الملک خزانه‌دار و مدتی شهردار تهران بود. احتمالا در همین دوره بخش بزرگی از زمین‌ها را به تملک خودش درمی‌آورد، البته نمی‌دانم به صورت خرید بوده یا زمین‌های بایر و یا باغ و درختکاری که صاحب چندانی نداشته که به تملک ایشان در‌می‌آید و بعدها به دخترشان خانم احترام‌الدوله که بعدها همسر میرزا علی‌خان امین‌الدوله صدراعظم اصلاح‌طلب ناصرالدین‌شاه درمی‌آید و خانواده امینی و از جمله دکتر علی امینی، نخست‌وزیر دوره شاه نوه میرزا علی‌خان امین‌الدوله. این منطقه یک خصوصیتی که دارد، برخلاف بقیه مناطق تهران که توسط شاهزادگان تصاحب شده و آباد شده بود مثل کامرانیه، فرمانیه، دروس و... ولی در منطقه الهیه از نظر مالکیت در اختیار خاندان امینی، میرزا علی‌خان امین‌الدوله بوده است.

گویا زمین‌هایی که در اختیار داشتند در حدود دو میلیون مترمربع بوده است، که از خیابان فرشته شروع می‌شود و تا سفارت ترکیه می‌رسد. خیابان فرشته هم در گذشته به نام خانم فخرالدوله بوده است. احترام‌الدوله قبل از مرگش زمین‌ها را به عروس خود یعنی فخرالدوله دختر مظفرالدین‌شاه می‌بخشد. رضاشاه دختر مظفرالدین‌شاه را مرد بزرگ خاندان قاجار می‌داند، از آنجایی که بسیار فعال بوده او را یک مرد عنوان کردند که ایشان سهم زیادی در آباد کردن این زمین‌ها داشته است. این زمین‌ها در جوار زمین‌های میرزا جعفر حکیم الهی قرار داشته که مدت زمانی این دو شخصیت در جوار هم همسایه بودند. از داماد حکیم الهی هم اشعاری هست که از حضور خود در آنجا و همجواری با امین‌الدوله گفته است. قسمتی از زمین‌ها در اختیار خانم امین دفتر قرار می‌گیرد که گویا همسر یکی از رجال بوده که در آن منطقه زمین داشتند و چون بچه نداشتند به خانم ایشان می‌رسد و خانم ایشان نیز مالک بخش بزرگی از این زمین‌ها بودند که در جنوب الهیه قرار داشت.

از نظر تاریخی و سیاسی هم این منطقه واجد اهمیت بود. از نظر تاریخی می‌دانیم که همه‌ پادشاهان ایران از ناصرالدین‌شاه تا رضاشاه به این منطقه آمدند. از جمله ناصرالدین‌شاه برای افتتاح کارخانه کبریت‌سازی که توسط امین‌الدوله ساخته شده بود، به این منطقه آمد و مظفرالدین‌شاه برای شرکت در ضیافتی که پدر دامادش برقرار کرده بود. محمدعلی‌شاه برای پناهندگی و فرار از دست مجاهدینی که تهران را تصرف کردند، بعد از دوره استبداد صغیر به سفارت روسیه در این منطقه پناهنده شد. رضاشاه هم ملاقاتی با خانم فخرالدوله در این منطقه داشته که توسط دکتر علی امینی در خاطراتش شرح داده شده که در باغ مربوط به کارخانه کبریت‌سازی این ملاقات صورت گرفته است. از جهت دیپلماتیک نیز یکی از مراکز سفارتخانه‌ها و مقر تابستانه بسیاری از آنها در این منطقه قرار داشت. از جمله این سفارتخانه‌ها آلمان، روسیه و ترکیه هستند که همه جنبه تاریخی دارند و حضورشان به 100 تا 200 سال پیش می‌رسد. همین‌طور از لحاظ سیاسی رویدادهایی در این منطقه حائز اهمیت است. در زمان صدارت امین‌الدوله جلسات هیات دولت به صورت مرتب در این منطقه تشکیل می‌شد و در زمان نخست‌وزیری قوام‌السلطنه که سفارت آلمان موقتا تعطیل شده بود، باغ این سفارت به عنوان مقر ییلاقی وزارت خارجه بوده که آقای قوام‌السلطنه در این منطقه مستقر می‌شود و بخشی از دوران صدارت خود را در اینجا سپری می‌کند. همین‌طور مذاکرات نفت بعد از وقایع 28 مرداد به مدت یک سال در باغ ییلاقی شرکت نفت که از خانم امین دفتر خریده بودند، صورت می‌گیرد و قرارداد کنسرسیوم نفت در همین منطقه امضا می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها