مایکلیدس نویسنده ۴۴ ساله فقط دو رمان نوشته که اثر اولش با نام «بیمار خاموش» سال ۲۰۱۹ منتشر شد و خیلی زود در فهرست پرفروشهای آمازون و نیویورکتایمز قرار گرفت. بعد از موفقیت این رمان، مایکلیدس دومین رمانش را در سال ۲۰۲۱ با نام «دوشیزگان» منتشر کرد. با علی قانع، مترجم این رمان، در باب داستان و اسطوره و دلایل موفقیت این نویسنده یونانی به گفتوگو نشستیم که متن کامل گفتوگو را در ادامه میخوانید:
ابتدا کمی درباره درونمایه این رمان توضیح دهید. موضوع محوری «دوشیزگان» چیست و آیا این رمان نیز مانند رمان قبلی نویسندهاش مورد استقبال قرار گرفت؟
«دوشیزگان» یک داستان پلیسی جنایی است و ماجراهای کتاب با قتل یک دانشجوی دختر دانشگاه کمبریج آغاز میشود. بعد نویسنده با وقوع چند قتل دیگر آهسته ما را وارد داستان میکند، همزمان فضای وهمانگیز اسطورههای یونان نیز با زیبایی تمام در مقابل دید خوانندگان قرار میگیرد. نویسنده با نگاهی روانشناختی به دنیای یکایک شخصیتها قدم میگذارد و با دقت و مهارت حالات درونی آنها را به چالش میکشد و با یک پایان غیرقابل پیشبینی خواننده را به طرز زیبایی غافلگیر میکند.
«دوشیزگان» دومین کتاب الکس مایکلیدس نویسنده یونانی است و نخستین رمانش که «بیمار خاموش» نام داشت نیز پیش از این ترجمه شده بود. رمان «بیمار خاموش» در سطح جهانی اثری بسیار پرفروش بود و در ایران نیز با ترجمههای مختلف از سوی ناشران متعدد به چاپ رسید.
به نظر شما لزومی دارد که چند مترجم یک اثر داستانی را ترجمه کنند؟ شما چند کتاب دیگر هم ترجمه کردهاید که در بازار ترجمههای متعددی از آنها وجود دارد؟
با اینکه همیشه از ترجمه موازی آثار داستانی فرار میکنم در موارد زیادی کتابهایی که ترجمه کردم از سوی ناشران دیگر با ترجمههای مختلف منتشر شدند. برای مثال اولین کاری که ترجمه کردم «اتاق» اثر اما دوناهو بود که ابتدا نشر آموت آن را راهی کتابفروشیها کرد و بعد با ترجمههای مختلف به چاپ رسید. با این حال کتابی که من ترجمه کردم اولین ترجمه از «اتاق» بود و به چاپ بیست و یکم هم رسید و بسیاری از ترجمههای دیگر تا این حد مورد استقبال قرار نگرفتند. آثاری دیگری هم ترجمه کردم که با ترجمههای متفاوت منتشر شدند از جمله رمانهای «دختری در قطار» و «درون آب» اثر پائولا هاوکینز. با اینکه از ناشر رمان «درون آب» مجوز ترجمه و انتشار در ایران گرفته بودیم؛ اما قانونی مانند کپیرایت در ایران خریدار ندارد و باعث نمیشود ترجمههای مختلفی از یک کتاب به چاپ نرسد.
چرا باز هم سراغ یک رمان جنایی رفتید؟ مهمترین ویژگی کتاب که سبب شد آن را برای ترجمه انتخاب کنید چه بود؟
موضوعی که مرا خیلی جذب کرد، داستان و ماجرای جذاب این رمان بود. برخی ایراد میگیرند که چرا سراغ آثار پلیسی میروم. آنچه در انتخاب کتاب برایم اهمیت دارد درونمایه داستان است. من عاشق اسطورهها هستم، یعنی از سالهای بسیار دور و دوره نوجوانی عاشق مطالعه ایلیاد و ادیسه و اساطیر یونان بودم.
نکته جالب برای من این بود که نویسنده کتاب با الهام گرفتن از اساطیر یونان، داستانی جنایی خلق کرده است. گرچه داستان حول محور یک قتل میچرخد؛ اما در جای جای داستان اساطیر یونانی نقش پررنگی دارند و مخاطب به تدریج با این اساطیر آشنا میشود. مثلا اینکه الهه زیبایی که بوده یا خدای عشق که بوده و همینطور سایر اسطورههای یونان.
نویسنده در سراسر این رمان به اساطیر یونان اشاره کرده و من نیاز داشتم برای ترجمه، مطالعه زیادی درباره این موضوع داشته باشم. تا حد امکان با نوشتن زیرنویس سعی کردم توضیحاتی ارائه دهم که مخاطب ایرانی در هنگام خواندن داستان به مشکل برنخورد و بتواند با داستان ارتباط خوبی برقرار کند و نقطه ابهامی برایش باقی نماند.
الکس مایکلیدس با نوشتن دو رمان در سطح جهان مطرح شد. به نظر شما مهمترین شاخصه داستانهای پلیسی و جنایی او چیست که توانسته طرفداران زیادی پیدا کند؟
ویژگی بارز رمان «دوشیزگان» برای من حس تعلیق شدیدی است که در این اثر وجود دارد و توانست مرا به عنوان یک خواننده حرفهای گمراه کند. این کتاب تا آخرین صفحات مخاطب را با خود همراه میسازد و همین حس تعلیق سبب شده مخاطب نتواند به راز داستان پی ببرد و گره معمای آن را بگشاید. در واقع بازی نویسنده با خواننده کتاب برایم جذابیت زیادی داشت و آن پایانی که مخاطب برای داستان حدس میزند، اتفاقی نیست که داستان با آن به اتمام میرسد. یعنی تا پایان رمان مشخص نیست قاتل و جنایتکار چه کسی میتواند باشد.
از سوی دیگر الکس مایکلیدس در این اثر صرفا یک رمان جنایی ننوشته. او علاوه بر خلق یک داستان پلیسی و رجوع به اساطیر یونان که کارش را جذاب کرده، به مسائل روانشناختی هم میپردازد. برای مثال یکی از شخصیتهای داستان یک رواندرمانگر گروهی است و به همین دلیل نکات روانشناختی متعددی در خلال ماجراهای داستان بیان میشود. یعنی فقط با ظاهر افراد و زندگی ظاهری آنها سر و کار نداریم و نویسنده مخاطب را با جزئیات زندگی تکتک شخصیتها آشنا میکند. اینگونه است که مخاطب با روان آدمها هم آشنا میشود و فقط با یک کلیشه و تیپ روبرو نیستیم.
شاید برای بسیاری از علاقمندان به رمان «بیمار خاموش» این سوال مطرح باشد که «دوشیزگان» چه شباهتهایی به رمان نخست این نویسنده دارد؟ آیا داستان دو اثر به هم مربوطند؟
دو رمان تکمیلکننده هم نیستند؛ اما در برخی بخشهای داستان «دوشیزگان»، نویسنده گریزی زده به مکانها، فضاها و شخصیتهایی که در کتاب «بیمار خاموش» مخاطب با آن آشنا شده بود. یونانی بودن داستان در هر دو رمان پررنگ است و به نظر میرسد نویسنده در این کتاب به نوعی ادای دین کرده به دیار و سرزمین مادری خود. با اینکه داستان در انگلیس اتفاق میافتد ولی مخاطب همراه با شخصیتها به آتن، معابد و فضاهای دیگر این شهر سفر میکند و با خاطرات کودکیاش همراه میشود. البته نسخه اصلی این رمان به زبان انگلیسی نوشته شده و نویسنده این کتاب در دانشگاه کمبریج تحصیل کرده و بخش زیادی از رمان در کمبریج میگذرد.
و به عنوان سوال پایانی، نثر نویسنده در روایت یک رمان جنایی همراه با اشاره به اسطورههای یونانی چگونه است؟
نویسنده نثری شاعرانه و گاه سنگین دارد به عقیده من وقتی نویسندهای سراغ اسطورهها میرود و با الهام از داستانهای اساطیری رمانی مینویسد ناگزیر نثرش به سمت شاعرانگی کشیده میشود.
نظر شما