احسان عباسلو در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
کتابی که فقط جنبه تعلیم و آموزش دارد مخاطب را خسته میکند/ آموزههای فلسفی را در قالب نثر ساده به خوانندگان عرضه میکنم
احسان عباسلو نویسنده، مترجم و منتقد ادبی گفت: زمانی که کتابی فقط جنبه تعلیم و آموزش دارد مخاطب خسته میشود؛ اما زمانی که با لذت همراه باشد تاثیرگذاریاش روی مخاطب بیشتر است.
عباسلو درباره داستان کتابش افزود: داستان کتاب درباره سنگ سیاه در مسیری است که از کجوکوله بودن خود ناراحت است و در همین بین به دنبال سرنوشت خود میرود تا گردتر و صیقلیتر میشود. این سنگ در مسیر با شخصیتهای مختلفی برخورد میکند که هر کدام جنبهای از زندگی را به او آموزش میدهند. در نهایت وقتی به انتهای سفر خود میرسد تبدیل به سنگ عقیق زیبایی شده است که این همان ماهیت داستان یعنی الگوی سفر و تحول درونی بود و فکر میکنم میتواند برای مخاطبینی که به داستانهایی با زبان ساده اما ماهیت فلسفی علاقه دارند، جذاب باشد.
این نویسنده درباره دغدغهاش برای نگارش این اثر گفت: اولین علت، علاقهی خودم به مسائل فلسفی بود؛ در عین حال، علاقه داشتم که آموزههای فلسفی را در قالب نثر ساده به خوانندگان عرضه کنم؛ چراکه کتابهایی با مضامین فلسفی اقبال خوبی دارد و شاخصترین آنها «شازدهکوچولو» و «پسرک، موش کور، روباه و اسب» است؛ چراکه کتابهایی هستند که زبان ساده و درونمایهای فلسفی دارند، به همین خاطر تصمیم گرفتم که این کار را انجام دهم و خداراشکر از نوشتن این کتاب خیلی راضی هستم.
عباسلو در توضیح دیگر آثار در دست انتشارش گفت: درحال حاضر یک مجموعه آموزشی به نام «در باب داستان» دارم که درباره نکات آموزشی داستاننویسی است و در قالب طنز به نکتهپردازی و اطلاعات عمومی میپردازد که حجم زیادی دارد و نزدیک 300 صفحه است که امیدوارم در آیندهای نزدیک چاپ شود.
وی ادامه داد: فکر میکنم این کتاب برای کسانی که به یادگیری و داستاننویسی علاقه دارند کتاب خوبی باشد؛ اما کتاب دیگری نیز به نام «داماپادا» دارم، که حدودا سه هفته دیگر منتشر میشود و یکی از کتابهای فلسفی کهن هندوستان است. نام این کتاب به معنای «طریق فضیلت» است و تا آخر دیماه منتشر میشود.
این نویسنده در رابطه با علاقه جوانان به کتابهای آموزشی گفت: جذب کتابهای آموزشی، به شیوه پردازش آنها بستگی دارد. در جامعه امروزی از این مجموعهها زیاد میبینیم که عمدتا ترجمه هستند؛ اما در حوزه تالیف کمتر نویسندگان به سراغ نگارش این آثار میروند؛ از این رو کتابهایی که در بازار است با زبان و فرهنگ ما فاصله دارد چراکه خیلی از نکاتی که گفته میشود برای همان زبان مخصوص مفید است و بسیاری از سفارشاتی که در داستاننویسی به ما میشود گاه از زبان آن نویسنده گفته میشود.
وی ادامه داد: برای مثال ما در زبان فارسی نمیتوانیم قید را در نظر نگیریم؛ اما بعضی از نویسندگان خارجی اشاره کردند که از قید استفاده نکنید؛ این در حالی است که جملات ما متکی به همین قیدهاست و این به آن معناست که آموزهها میتواند متناسب با زبان یک کشور نباشد. از این حیث است که کتابهای ترجمه به مشکل برمیخورند. در چنین شرایطی، ویژگی اثرم این است که با طنز همراه است و طبیعتا خستهکننده نیست؛ چراکه تصاویر و متن میتواند آموزش و لذت دهد و همین نکته باعث بهیادماندنیتر شدن اثر میشود.
عباسلو معتقد است، زمانی که کتابی فقط جنبه تعلیم و آموزش داشته باشد مخاطب خسته میشود؛ اما زمانی که با لذت همراه باشد تاثیرگذاریاش روی مخاطب بیشتر است.
این نویسنده در پایان درباره تفاوت آثار جدیدش با آثار قبلی گفت: در حوزه ترجمه همان مسیر قبلیام را میروم؛ چراکه به کتابهایی که مضمون فلسفی دارند، علاقهمندم؛ اما در حوزه تالیف، به مفاهیم عمیق انسانی و فلسفی در قالب زبان ساده علاقهمند شدم و سعی میکنم کارهایم در این قالب باشد و در زمینه آموزش نیز کماکان همان شیوه را ادامه میدهم.
نظر شما