کتاب «جاودانگی» تألیف و تدوین ذوالفقار ناصری از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و دانشگاه باقرالعلوم(ع) به چاپ رسید.
اعتقاد به تداوم زندگانی انسان در حیاتی دیگر جزو باورهای همه فرهنگها و ادیان پیشین بوده و اندیشه «جاودانگی انسان» قدمتی همپای زندگی بشر دارد؛ اما کیفیت آن به شیوههای مختلفی تصور شده است. مسئله جاودانگی را با رویکردهای گوناگون (تأکید آموزهها و نصوص دینی بر جاودانه بودن انسان، نگاه تجربی، و نگرش عقلی و فلسفی) میتوان بررسی کرد.
کتاب حاضر مجلد پنجم از مجموعه ۹ جلدی «مطالعات نفس» در پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامیپژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامیاست که در آستانه برگزاری همایش بین المللی «جاودانگی نفس در اسلام و مسیحیت» به عنوان یکی از آثار علمی همایش به زیور طبع آراسته شده است.
این اثر به تبیین مبانی و نتایج جاودانگی انسان در قرآن کریم و نیز در نظریههای فلسفی بررسی شده است. همچنین در این اثر به ارائه جغرافیای مبحث جاودانگی در ادیان الهی و نظریههای فلسفی پرداخته شده است.
ساختار اثر
عناوین مقالات منتشر شده در این اثر عبارتند از: «درآمدی بر مسئله جاودانگی نفس»، «معناشناسی خلود در جهنم بر محور هم نشینی»، «صور جاودانگی»، «بررسی پیدایش نفس و ارتباط با جاودانگی در اندیشه ارسطو و ابن سینا»، «خلود نفس بدون بدن»، «خلود نفس از دیدگاه ابن سینا»، «مبانی و ادله فناناپذیری نفس در اندیشه ملاصدرا»، «بقای نفس از دیدگاه ملاصدرا»، «بقای نفس در مکتب خراسان: تبیینی از نفس شناسی میرزامهدی اصفهانی، شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله مروارید».
برشی از اثر
به اعتقاد ملاصدرا، نفس در ابتدای پیدایش در عالم ماده، صورتی جسمانی بوده و طی حضور در این عالم، به واسطه حرکتی که در جوهره اش دارد، از مراتب معدنی، نباتی و تجرد حیوانی گذر کرده و به مرحله تجرد انسانی میرسد. انسان تا هنگامیکه در رحم و در مرتبه جنینی است، درجه اش از لحاظ مراتب مختلف نفس، درجه نفوس نباتی است. این مرتبه پس از گذشتن از مرحله طبیعت درجات جمادی نفس است. پس نفس در مرتبه جنینی نبات بالفعل و حیوان بالقوه است؛ زیرا هیچ گونه حس و حرکتی(ارادی) ندارد. البته تفاوتی میان این مرتبه از نفس با دیگر نبادات وجود دارد؛ جنین در مرتبه نباتی، بالقوه حیوان است، یعنی فصل ممیز آن از دیگر نباتات، حیوان بالقوه بودن آن است که آن را نوع خاصی مباین با انواع نباتات میگرداند. این صورت در اولین مرحله از مراحل تجرّدش به تجرّد برزخی میرسد.
در این نوع از تجرد – بر خلاف تجرد محض – هنوز ویژگیهای اندکی از موجود جسمانی وجود دارد؛ ولی باز هم مانند موجود مجرد از مادی عاری است و نمیتوان آن را جوهری ماده دانست.
نفس در دومین مرتبه تجردش به تجرد عقلی انسان میرسد. به گونه ای که نفس به کلی از اوصاف ماده و مادیات بری است. مهم ترین برهانی که ملاصدرا بر تجرد عقلانی نفس ارائه کرده، در کلام حکمای قبل از ملاصدرا، مانند ابن سینا نیز آمده است. خلاصه این برهان چنین است که نفس صور کلیات عقلی را درک میکند، این صور قابل تجزیه و انقسام نیستند، بنابراین در ماده منطبع نمیشوند. نتیجه این که نفسی که واجد این صور بسیط و غیر قابل انقسام میشود، امری مجرد و غیر جسمانی است. البته به تجرد عقلی و نه برزخی.
نظر شما