دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۴
بازار را نبینیم و حاج قاسم را تجارت نکنیم

محمدرضا سنگری گفت: از نویسندگان درخواست دارم نامتوازن به حاج قاسم پرداخته نشود و تمام ابعاد وجودی ایشان دیده شود. بازار را نبینیم و حاج قاسم را تجارت نکنیم. حاج قاسم متعلق به همه بودند، نه‌تنها متعلق به نسل خود که متعلق به نسل‌های آینده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از ستاد خبری دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، نشست «تحلیل و بررسی آثار تولید شده روایی با محوریت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی (فرصت‌ها و تهدیدها)» از سلسله نشست‌های دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، همزمان با دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، به همت خانه کتاب و ادبیات ایران و با همکاری گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، یکشنبه (سوم بهمن‌ماه 1400) با حضور محمدرضا سنگری، نویسنده و منتقد ادبی، جواد کامور بخشایش، نویسنده و محقق و حامد طونی، پژوهشگر حوزه ادبیات و شعر، به صورت حضوری در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مجازی تحت نرم‌افزار ادوبی کانکت برگزار شد.

در ابتدای جلسه محمدرضا سنگری، مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه، با اشاره به اين موضوع که پس از شهادت سردار سلیمانی چند صد اثر در گونه‌های مختلف تولید شده است، لذا گونه‌شناسی ابعاد وجودی حاج قاسم در این آثار منظرگاه‌ها و کارکردهای این آثار را نیازمند تحلیل می‌کند بيان کرد: از این آثار تعدادی به مراسم تشيع پرداخته‌اند که عشق و دلبستگی مردم را نسبت حاج قاسم به سبب محبوبيت ایشان در قلب‌ها می‌بینیم، از جمله کتاب «داغ دل ربا؛ روايتي از تشيع پيکر شهيد قاسم سليماني در ايران» به احساسات مردم و طيف‌های گوناگونی که در مراسم تشیع جنازه سردار سلیمانی حضور داشتند پرداخته است.

وی ادامه داد: کتاب ديگر «یزله بر دجله؛ خاطرات مردم عراق از ايام شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهندس مهدی» به عکس‌العمل مردم عراق و تاثیری که حاج قاسم در منطقه عراق داشته است پرداخته است؛ کتاب بعدی «حافظ دل‌ها؛ خاطرات مردم شيراز از ايام شهادت حاج قاسم سليمانی» است؛ از کتاب‌هاس ديگر می‌توان به کتاب «حاج قاسم سلام» اشاره کرد که شهيد سليمانی به نويسنده گفته است که به راوی رزمنده تکيه کنيد، زيرا ممکن است کساني که جنگ را نديدند روايت ناقصی از جنگ ارائه کنند؛ «هزار جان گرامی؛ مجموعه رستاخیز جانان: روایت نامه بدرقه حاج قاسم سلیمانی» از ديگر آثاری است که با طيف‌ها مختلف در مراسم تشيع صحبت کرده است. آخرين کتابی که در اين بخش می‌خواهم معرفی کنم، کتاب «عمو قاسم» است که برای کودکان و نوجوانان نگاشته شده است و 20 خاطره از حاج قاسم به زبان کودک در آن بيان شده است.
 
در ادامه این نشست جواد کامور بخشایش، دبیر اندیشکده ادبیات پایداری حوزه هنری، با اشاره به این مطلب که تا پیش از شهادت سردار سلیمانی بنده شهید محمد بروجردی را شخصی می‌دانستم که بر قلب‌ها حکومت کرد؛ در قلب منطقه‌ای از ایران به اسم کردستان. وقتی حادثه شهادت حاج قاسم پیش آمد دیدم می‌شود بر همه قلب‌ها حکومت کرد و اثر گذاشت.

وی افزود: حاج قاسم شخصیتی است که پس از شهادتش ابعاد تازه‌ای از منظومه فکری ایشان برای ما مکشوف می‌شود. حاج قاسم را باید از دو منظر نگریست؛ منظر اول به مثابه یک فرد، از این منظر این شخصیت یک کارکرد اسطوری دارد و قابلیت الگوگیری و اسوه‌پذیری، یعنی شخصیتی است که می‌تواند اسوه و الگو قرار بگیرد؛ اما حاج قاسم را به مثابه یک مکتب باید نگریست که علاوه بر مواردی که اشاره شده این مکتب کارکرد اجتماعی در جنبه‌های گوناگون دارد یعنی کار ویژه‌های بنیادی دارد برای جامعه‌سازی و ساختار سازی.

بخشایش با اشاره به اینکه آثار زیادی با نام شهید سلیمانی منتشر شده است، گفت: آثار زیادی در این حوزه منتشر شده است؛ اما دو کتاب به نام‌های «از چیزی نمی‌ترسیدم» و «خورشید زابل؛ نگاه به زندگی و زمانه شهید حاج قاسم میرحسینی» به قلم خود ایشان است. کتاب «مکتب ولایی؛ جستاری بر نظام معرفتی و عملی شهید سلیمانی» به تبیین منظومه فکری حاج قاسم پرداخته و به دسته‌بندی آثار منتشر شده در مورد شهید سلیمانی پرداخته است که در ادامه باتوجه به دسته‌بندی صورت گرفته اشاره‌ای به این آثار خواهم کرد.

وی ادامه داد: دسته‌ اول، آثاری است که مبانی و اصول مکتب شهید سلیمانی را دربرمی‌گیرند. دسته‌ دوم، آثاری است که الگویی رفتاری حاج قاسم را مدنظر داشتند و نویسندگان آن‌ها به ویژگی‌های شخصیتی حاج قاسم پرداختند، مانند «رفیق خوش بخت ما». دسته سوم، آثاری است که نحوه مدیریت شهید سلیمانی در آن‌ها توسط نویسندگان بیان شده و سبک مدیریت ایشان در حوزه‌های گوناگون مدنظر قرار گرفته است؛ در این کتاب‌ها مدیریت حاج قاسم به عنوان مدیریت ‌تراز انقلاب اسلامی تبیین شده است که شایسته الگوبرداری است. درباره خاطرات حاج قاسم از نگاه همرزمان و شاگردان نيز چند اثر منتشر شده است، یکی از کتاب‌ها «پرواز بغداد بهشت» است که به تبیین زندگی و زمانه شهید سلیمانی و نقش حاج قاسم در دفاع مقدس پرداخته است.

بخشایش با اشاره سخنرانی‌های حاج قاسم گفت: آثاری هم به تبیین سخنرانی‌های حاج قاسم پرداختند؛ از جمله «میدان‌های سخت؛ مجموعه سخنرانی‌ها و خاطرات و بیانات حاج قاسم سلیمانی» که البته فقط سخنرانی‌ها و خاطرات نیست بلکه دربردارنده دیدگاه، نگرش و منش و نظام معرفتی حاج قاسم است؛ در این کتاب به عوامل تکوین شخصیت حاج قاسم برمی‌خوریم: اطاعات از امام؛ اطاعات از رهبری؛ ولایت‌پذیری؛ دفاع مقدس و آموزه مقاومت منطقه و بین‌المللی.

بخشایش ویژگی‌های مکتب سلیمانی را از دیدگاه اثر منتشره گفت: یک؛ اعتقاد راسخ به اسلام سیاسی و ولایت فقیه. دو؛ اراده قاطع به حاکمیت دین خدا در جهان. سه؛ تکلیف‌شناسی و انجام وظیفه. چهار؛ ذوب در انقلاب بودن و جهت‌گیری انقلابی و جهادی. پنج؛ سلوک معنوی و دوری از نفسانیت و خودخواهی. شش؛ باور به کرامت انسان‌ها و شتافتن به کمک آن‌ها. هفت؛ مقابله و مواجهه با نظام سلطه. هشت؛ تدبیر، باورها به داشته‌ها و اتکا به آن‌ها. نه؛ وحدت شیعه و سنی. ده؛ اقدام و عمل خالصانه. یازده؛ بی‌اعتمادی به دشمن. دوازده؛ امید پایان ناپذیر به خداوند. سیزده؛ اجتناب از اشرافی‌گری. چهارده؛ خستگی ناپذیری، ایمان و اخلاص واقعی.

در پایان بخشایش گفت: در تمام این کتاب‌ها مکتب سلیمانی تبیین شد و مطابقت داده شد با مکتب اسلام، ویژگی‌های این مکتب با مکتب‌های دیگر جالب توجه است: مکتب سلیمانی و اسلام؛ وصیت نامه ایشان، تجلی مبانی اسلام است. مکتب سلیمانی و مکتب اهل بیت؛ اندیشه و سلوک رفتاری سلیمانی از اهل بیت(ع)، فرهنگ علوی و عاشورای متأثر است. مکتب سلیمانی و امام خمینی(ره)؛ ایشان امام را الگوی مجسم اسلام می‌دانست و متحول کننده شخصیت انسان‌ها؛ شاکله مکتب ولایی سلیمانی، همان شاکله مکتب امام خمینی(ره) است. مکتب حاج قاسم و مکتب رهبر انقلاب؛ حاج قاسم احیا اسلام ناب و عزت ایران را مرهون مکتب امام خمینی می‌دانست و مفسر اصلی آن را آیت‌الله خامنه‌ای؛ هسته مرکزی مکتب سلیمانی را باید در ایده ولایت‌مداری ایشان جست‌وجو کرد.
 
در ادامه سنگری، رئیس اندیشکده ادبیات پایداری حوزه هنری، با اشاره به اینکه کاستی‌ها در مجموعه آثار منتشر شد وجود دارد، گفت: شخصیتی‌ها که ذوفنون هستند با دیدن یک بعد، نباید ابعاد دیگر فراموش شود، در این آثار بعد فرهنگی حاج قاسم کمتر دیده شده است، ایشان منزل پدری خود را اختصاص داده بودند که اسناد جنگ جمع‌آوری شود و دچار روایت‌های ناقصی از جنگ نشویم. از نویسندگان درخواست دارم نامتوازن به حاج قاسم پرداخته نشود و تمام ابعاد وجودی ایشان دیده شود، بازار را نبینیم و حاج قاسم را تجارت نکنیم. حاج قاسم متعلق به همه بودند، نه‌تنها متعلق به نسل خود که متعلق به نسل‌های آینده است. نکته بعدی شهید مطهری گفته بود، جامعه  را دچار تورم ارزشی نکنید. در آثار منتشره شتاب‌زدگی دیده می‌شود و حتی غلط نگارشی در آثار است؛ ناشران در بازار به‌وجود آمده نباید عجله کنند و آثار ضعیف را منتشر کنند.
 
حامد طونی، آخرین سخنران این نشست نیز گفت: لازم مي‌دانم بحثي درباره موقعيت حاج قاسم در افق هويتی و تاريخی خودمان طرح كنم. يک سوی اين رديابی را در تاريخ هنر به‌طور خاص شعر و سوی ديگرش را در تاريخ تفكر اسلامی جست‌وجو می‌كنم. وقتی به آغاز تاريخ شعر پارسی بازگرديم در سبک خراسانی شاهکار شاهنامه را داریم. دو عنصر «خرد» و «حماسه» عناصر بنیادینی هستند که برای فردوسی مسئله‌اند. در شخصیت محوری شاهنامه هم همین عناصر به خصوص عنصر حماسه وجوه امتیاز اصلی است. وجوهی كه فردوسی هنرمندانه آن‌ها را برجسته‌سازی می‌کند. شاهنامه در واقع روح زمانه خود را روایت می‌کند. روحی که تقریباً هم‌دوره با بسط و گسترش فلسفه در عالم اسلام است.

وی ادامه داد: اما حاج قاسم چه تمایزی با ویژگی‌های شخصیتی رستم دارد؟ اگر ویژگی‌های حاج قاسم و شخصیت رستم را مرور کنیم می‌بینیم که حاج قاسم واجد ویژگی‌های رستم هست و چیزی بیش از آن. این‌که چه چیزی بیشتر با خود دارد را بهتر است در سير تطور تاريخي اندیشه و هنر خود جست‌وجو کنیم. به اجمال فقط اگر به حافظ اشاره کنیم می‌بینیم که در دیوان حافظ آن عنصر خرد که پیشتر برجستگی داشت با عنصری دیگر همنشین می‌شود و گاه حتی در جایگاهی پایین‌تر قرار می‌گیرد. آن عنصر دیگر معنویت، عرفان و نوعی قشری‌گریزی است که به علاوه در حافظ با مسئله اصلاح اجتماعی هم آمیخته می‌شود. علاوه‌ بر این عنصر برجسته دیگری که در حافظ می‌بینیم آمیختگی خرد و معنویت با قرآن است. حافظ از این حیث جایگاهی بسیار شبیه به ملاصدرا در تاریخ حکمت ما دارد كه در تلاش برای درهم‌آميختگی برهان و عرفان و قرآن بود. اما این مسیر وقتی به اوج خود می‌رسد که به امام خمينی (ره) می‌رسيم. در اندیشه امام خمینی(ره) تمامی ظرفیت‌های فکری پیشین تمدن اسلامی وجد دارد. مجموعه این معارف به نحو درهم‌تنیده‌ای ارائه می‌شوند، به‌علاوه با امر اجتماعی و مسائل اجتماعی آميخته می‌شوند و مهم‌تر اينکه تلاش می‌شود مجموعه اين معارف و آرمان‌ها در قالب يک انقلاب تجسم عملی پيدا کند.

طونی درباره جیگاه حاج قاسم گفت: حال بازگرديم به حاج قاسم و جايگاه تاريخی او. حاج قاسم ابرمرد زمانه ماست. ابرمردی كه از برجسته‌ترین نمونه‌های تجسم عملی تفكر و منش امام خمينی (ره) است.  ابرمردی كه نه فقط حماسه و خرد رستم دستان را با خود دارد، كه در اوج اين حماسه، معنويت و عرفان و اصلاح اجتماعی را هم با آن درآميخته است. او فرزند معنوی امام خمينی است و نه فقط باورمند به ولايت است كه در آن ذوب شده است. در يک جمع‌بندي برجستگی حاج قاسم به گمان من در به‌هم‌آميختگي سه عنصر حماسه، عرفان و امر اجتماعی است كه اين هر سه ذيل ولايت ظهور و بروز می‌يابند. حال كه خطوط كلي جايگاه حاج قاسم به‌عنوان ابرمردی برای دوران انقلاب اسلامی روشن شد، مي‌رسيم به اينكه هنر چه بايد بكند؟ به گمان من فردوسی بايد تا بتواند حاج قاسم را روايت كند، آن‌طور كه از يلی در سيستان رستمی برای تاريخ و هويت ما پروراند.

وی ادامه داد: درباره آثار روايی با محوريت شخصيت حاج قاسم با توجه به اينكه عزيزان آثار توليدشده را مطرح و تحليل فرمودند، فقط به ذكر چند نكته بسنده می‌كنم. نكته اول اينكه هنرمند مي‌بايست خود جوانب مختلف موضوع را به ژرفی درک كند. اولاً فهم عميق از هويت اسلامی ايرانی و جايگاه تاريخی حاج قاسم و انقلاب اسلامی در آن و ثانياً درک شخصيت ذوابعاد حاج قاسم. نكته دوم اينكه اثر هنری بايست درون‌جوش و برآمده از ضمير هنرمند باشد. كسي می‌تواند حاج قاسم را با اين ژرفای شخصيت و ذوابعادی روايت كند كه خود اين مسائل را چشيده باشد. این جان هنرمند است كه در اثر درگیری وجودی با موضوعی اثر هنری را خلق می‌كند و الا می‌شود مصداق آن آيه شريفه درباره هنرمندان كه «يقولون ما لايفعلون».

این پژوهشگر حوزه ادبیات و شعر در پایان گفت: نكته سوم به تبع نكته قبل اينكه لزوماً با سفارش نمی‌شود آثار شاخص و ماندگار توليد كرد. همان‌طور كه عزيزان فرمودند كميت مسئله اصلی نيست مهم كيفيت و برجستگی حقيقی اثر هنری است. ضمن اینکه کمیت بالا بدون وجود کیفیتی درخور به ابتذال یک موضوع منجر می‌شود. به هر صورت در هنر انقلاب و هنر آئينی از آن‌جا كه موضوع به‌نحوی تقدس دارد، حتماً آثار می‌بايست برجستگی و تشخص بيشتری داشته باشند و رسالت هنرمند اين‌جا به مراتب بيشتر است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها