تاثیر تبلیغات کتاب در شبکههای اجتماعی/ 3
اینفلوئنسری کتاب و شیوع بیاخلاقیها/ بلاگرهای «فیک» ناشران رقیب را تخریب میکنند
در سالهای اخیر، به تعداد بلاگرها و اینفلوئنسرهای کتاب در ایران با هدف معرفی و کمک به بازار نشر در شبکههای اجتماعی افزوده شده اما رفتارهای بازاری و جریانسازیهای دروغین، آفت این اقدامات است.
رشد و توسعه بلاگری در ایران نیز قابل توجه بوده و در این میان، بلاگرهای فعال در بازارهای فرهنگی؛ از جمله بازار کتاب نیز در چند سال اخیر، توانستهاند به حوزه کاری خود رونق ببخشند. در این میان، بلاگری کتاب با وجود این که یک بحث تازه متولد شده و جوان است، اما در چند سال اخیر با رشد قابل توجهی در صفحات مجازی روبهرو بوده است. بوکبلاگرها پستهای متعددی را در صفحات خود قرار میدهند؛ از جملات نویسندگان معروف تا معرفی و پیشنهاد کتاب، پادکست و ...
با کمی بررسی، درمییابیم که اکثر بلاگرهای فعال در حوزه کتاب، جوان و البته خانم هستند؛ اما سؤال اینجا ست که واقعا بلاگر کتاب کیست و بلاگری کتاب، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ و مهمتر اینکه بلاگری و اینفلوئنسری در حوزه کتاب چه تفاوتی با هم دارند؟
بلاگرهای فیک و تخریب ناشران رقیب!
رعایت فضای اخلاقی و دور بودن از تخریب شاید در فضای اینستاگرام یک آرزو باشد اما شاید دلیل حضور نداشتن یا کمرنگ بودن فعالیت بسیاری از اهالی حرفهای کتاب و متخصصان حوزه نشر در این فضا به پارهای از بیاخلاقیها برگردد. محمدحسین متولی، مدیر انتشارات هوپا و برج معتقد است تعدادی از بلاگرهای کتاب در فضای مجازی و اینستاگرام فیک هستند و در این زمینه این طور توضیح داد: «تعدادی از این بلاگرهای کتاب از سوی ناشران ماموریت دارند که به صورت غیرمستقیم ناشران رقیب را تخریب کنند و این مساله اکنون در فضای مجازی زیاد شده است.»
این ناشر که خودش کارشناسی بازایابی در فضای مجازی دارد؛ به ایبنا گفت: «بلاگرهای کتاب فیک با اکانتهای متفاوت و جعلی و تویئتهای هدفمند، وارد صفحه یک ناشر میشوند و او را تخریب میکنند. بهعنوان مثال؛ ناشر، کتاب تازه منتشر شده خود را در صفحه خود میگذارد -کتابی که شاید تازه در مرحله انتشار هم باشد- و بلاگرهای فیک با حمله به صفحه ناشر، کتاب را تحریف یا تخریب میکنند یا درباره کتابی که هنوز منتشر نشده، نقد مینویسند. این مسائل بههیچ وجه اخلاقی نیست.» او معتقد است؛ بلاگرهای فیک به یک ناشر یا مرکز پخش خاص، متصل هستند و بر اساس ماموریت خود رقبا را در فضای مجازی تخریب میکنند.
متاسفانه اینروزها، «کتابسازی» یکی از آسیبزا ترین اتفاقات در صنعت نشر است. ناشر نماها که به آنها «ناشران دکهای» هم گفته میشود، صدمات فراوانی را به این حوزه و فعالانش وارد میکنند؛ آنها ممکن است تازه کار هم نباشند؛ اما با انتشار کتابهای پرفروش ناشران دیگر، کتابهای زرد و حتی تک کتاب، خودشان را در بازار نشر نگهدارند.
مدیر انتشارات هوپا و برج گفت: «چند سال پیش یکی راههای فروش دکهای این بود که به سراغ بلاگرهای کتاب فیک میرفتند و آنها برایشان کتاب مینوشتند یا ترجمه میکردند.» متولی معتقد است؛ این ناشران بیشتر به سمت اینفلوئسنرها و بلاگرهای کتاب برای تبلیغ میروند.
او درباره همکاری ناشران،بلاگرها و اینفلوئنسرهای کتاب اظهار کرد: «باید توجه داشت تبلیغ کتاب یک ناشر برند از سوی یک اینفلوئنسر غیرفرهنگی؛ میتواند ضدتبلیغ هم باشد؛ زیرا فائورهای این اینفلوئنسرها لزوما اهل کتاب نیستند و در کنار تبلیغ محصولات دیگر، کتاب هم تبلیغ میکنند. ناشران مطرح و برند برای تبلیغ کتاب نمیتوانند سراغ هر اینفلوئنسری بروند زیرا تبلیغ آنها حکم ضدتبلیغ را برای کتابشان دارد.»
تبلیغ هیجانی کتاب، ممنوع!
فاطمه پیرمحمدی، یکی از بلاگرهای جوان است که دانشجوی فیزیک است و چند سالی است به واسطه فعالیت در یک آژانس ادبی و قبلتر؛ بهدلیل کسب رتبه در مسابقات نقد ادبی؛ جذب بلاگری کتاب شده است. او در این زمینه به ایبنا گفت: «یک بلاگر کتاب باید بازار نشر و کتاب را بشناسد، با ژانرهای مختلف ادبی آشنایی داشته باشد و حداقل اطلاعاتی را از جهان نشر بداند تا بتواند مخاطبان خود را به خوبی، هدایت کند.»
مهری شهریاری 45 سال دارد و یک صفحه به نام لک لک بوک که کتابفروشی آنلاین است را در اینستاگرام مدیریت میکند. او معتقد است؛ اکثر صفحههایی که در فروش کتاب موفقاند، بر پایه جریانسازی و موجسواری روی جریانهای ایجاد شده، کتاب میفروشند و شرایطی را فراهم میکنند که مخاطب حتی اگر کتابی نیاز ندارد، باز هم آن را خریداری کند.
او با انتقاد از فعالیت اینفلوئنسرهای کتاب در زمینه تبلیغات هیجانی برای فروش کتاب افزود: «اینکه اینفلوئنسر به دروغ بگوید که فقط پنج جلد از یک کتاب باقی مانده، تا مخاطب را برای خرید تحریک کند، اصلا فعالیت فرهنگی نیست و نباید به خاطر سود و فروش کتاب، تبلیغ غیرواقعی کرد.»
پیرمحمدی ادامه داد: «متاسفانه تعدادی از اینفلوئنسرهای کتاب با موجسازی و جریانسازیهای برپایهی دروغ؛ کتابهای ناموفق را هم وارد فهرست خرید مخاطبان میکنند و هدفشان صرفا بهدست آوردن سود بیشتر است؛ اما این کار برای افرادی که تازه میخواهند به مطالعه و کتاب رو بیاورند، آسیبهای فراوانی به همراه دارد و مسیر اشتباهی است.»
بلاگرهای تخصصی کتاب باید رفتار و گفتار صادقانهای در معرفق کتابها از خود نشان دهند. وی در این زمینه می گوید: «بلاگر کتاب باید قوانین تبلیغات کتاب را بشناسند و منصفانه کتاب را معرفی کند و نقاط قوت و ضعف کتاب را همزمان مطرح کند و صرفا برای کسب درآمد، از نقاط ضعف کتاب چشمپوشی نکند.»
هر پُست 100 هزار تا 10 میلیون تومان
تعداد لایک و مشاهده پستهایی که اینفلوئنسرهای کتاب در شبکههای اجتماعی، در جذب مشتری و گرفتن سفارش آگهی، اهمیت زیادی دارد. شهریاری در اینباره گفت: «مدت زمان قرار دادن آگهی در صفحات اینفلوئنسرهای کتاب، 24 ساعت است و قیمت دریافت آگهی در صفحات ایفلوئسنرهای کتاب از 100 هزار تومان شروع میشود و تا بیش از یک میلیون تومان متغیر است. این رقم بر اساس تعداد مخاطبان پیجهای مختلف، تعیین میشود و گاهی به 10 میلیون تومان در ماه هم میرسد.»
در بلاگری اما داستان متفاوت است. بلاگرهای کتاب عموما کارشان معرفی کتاب با شیوههای متداول است اما برخی از آنها، وقتی تعداد فالوئرهاشان بالا میرود، به فکر درآمدزایی هم میافتند و به فروش کتاب در صفحه خود هم میپردازند. درحالی که اینفلوئنسرها از ابتدا، رویکرد اقتصادی دارند و عموما وارد بحث فروش کتاب از طریق صفحات خود نمیشوند؛ بلکه از طریق دریافت آگهی و هزینه تبلیغ، کسب درآمد میکنند.
بررسیها نشان داد؛ سهم بلاگرهای کتاب از فروش اینترنتی یک کتاب حدودا 15 درصد از قیمت کتابها است. هر چند بیشتر بلاگرهای کتاب دغدغه فرهنگی دارند اما به نظر میرسد،که بلاگری کتاب در مقابل اینفلوئنسری در فضای مجازی، چندان پولساز نیست.
ناشران پرکار و معروف، با مراکز پخش بزرگ کار میکنند و چندان نیازی به اینفلوئنسرها و بلاگرها برای تبلیغ کتاب خود ندارند؛ هرچند که آنها هم ممکن است وارد این حوزه بشوند اما معمولا ناشران تازهتاسیستر مشتری آنها میشوند. شهریاری در این زمینه گفت:«بیشتر ناشران غیرمطرح هستند که در ازای معرفی و فروش کتابشان از طریق بلاگرها و اینفلوئنسرهای کتاب؛ درصدی را به بلاگرها یا فروشندگان آنلاین کتاب پرداخت میکنند.» همچنین، نویسندگان نوپا سهم قابل توجهی در ارتباط با بلاگرها و اینفلوئنسرها به خود اختصاص میدهند که این مسأله نیز قابل فهم و توجیه است.
استفاده ازتجربیات بلاگرهای غیر ایرانی
مقایسه صفحات بلاگرهای ایرانی و غیرایرانی ما را به نکات جالبی میرساند و به نظرمیرسد برای حرفهای شدن باید با از نکات مثبت و خلاق معرفی کتاب در صفحات خارجی هم بهره برد. پیرمحمدی، مدرک زبان انگلیسی دارد و گاهی به صفحات بلاگرهای غیر ایرانی کتاب هم سر میزند. معتقد است: «متاسفانه بلاگرهای ایرانی، برخلاف بلاگرهای خارجی، وقتی وارد حوزه فروش کتاب میشوند -و حتی اینفلوئسنرهایی که آگهی فروش کتاب دریافت میکنند- بیشتر روی جنبههای تجاری عناوین متمرکز میشوند و بحث معرفی حرفهای و منصفانه کتاب کمتر مورد توجه آنها قرار میگیرد.»
این بلاگر کتاب میگوید: «تفاوت دیگر این است که بلاگرهای خارجی برای معرفی کتاب و فضاسازی متناسب با محتوای اثر در صفحه اینستاگرام خود بیشتر هزینه میکنند، صفحات آنها گرافیک بالاتری دارد، عکسهای حرفهای و با کیفیتتری در صفحات خود میگذارند و از تناسب رنگ لباس و کتاب در صفحات خود بهره میبرند.»
بهنظر میرسد؛ بلاگری کتاب در ایران به فضایی حرفهای و تعیین استانداردهای مناسب نیاز دارد تا مخاطبان در دنیای متنوع و پرتنوع عناوین کتابها گم نشوند. انتخاب کتاب، بهیقین نگاه حرفهای میخواهد و بلاگرهای کتاب برای انتخاب آثار باید تخصص و دقت لازم را داشته باشند.
در این میان، حضور نویسندگان، ناشران و کتاببازهای اهل کتاب و کتابخوانهای حرفهای و استادان کتابداری میتوانند این فضا را حرفهایتر کند. سالمسازی فضای مجازی و جلوگیری از تخریبها و سوءاستفاده ها نیز مسالهای است که باید به آن توجه شود؛ از سوی مخاطبان و علاقهمندان به کتاب، هم از سوی مسئولان و ناظران صنفی.
نظر شما