این منتقد ادبی به هنر نویسندگی باباخانی اشاره کرد و افزود: گوش ما از مصایب اعتیاد پر است ولی نویسنده این اثر خود با چالشهای اعتیاد زندگی کرده و با این تجربه زیسته و انتقال آن با هنر نویسندگی به مخاطبان بدون کلیشه و شعار این بلای خانمانسوز را قابل درک کرده است. این اثر رئالیستی است و خواننده آن را میپذیرد.
وی با تاکید بر اینکه باباخانی فداکاری کرده و با بیان تجربههای زندگی خود یک اثر ناب را به جامعه تقدیم کرده است، گفت: شاید یکی از دلایلی که رمان اجتماعی خوب کم داریم ترس نویسندگان از خودافشایی است که بیم دارند در محل اتهام قرار گیرند.
جوان آراسته تاکید کرد: میتوان گفت رمان «ویولنزن روی پل» مصداق هرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند، است. البته برای بیان رنج اعتیاد که یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی ما شده باید رمانهای بیشتری نوشته شود.
این منتقد و پژوهشگر معتقد است، جز اعتیاد، آسیبها و مشکلات زیاد دیگری در جامعه داریم که از جمله آنها میتوان به مشکلات ازدواج، فرزندآوری و فقر اجتماعی اشاره کرد. نویسندگان متبحر باید به صحنه بیایند و با فاصله گرفتن از کلیشهها به خلق آثار ادبی ارزشمند بپردازند. برای توفیق در این امر باید نویسنده به درک عمیقی از موضوع موردنظر برسد و از پوسته ظاهر به عمق مطلب برود تا از تکرار پرهیز شود.
نظر شما