چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۷ - ۱۴:۰۵
كوري؛ اقتباسي كه بر سينما غلبه يافت

ساخت فيلم سينمايي «كوری» نمايشي ناموفق از روايت داستانی است كه ساراماگو در رمان «کوری» آورده است. این فیلم جز در موارد معدودی به دیالوگ‌های کتاب وفادار نیست./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، فیلم «كوري» اثری است به کارگردانی «فرناندو میرالس»، که بر اساس رمان «کوری» ساراماگو ساخته شده است.

ژوزه ساراماگو نویسنده پرتغالی، برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸  براي رمان «كوري» است.

داستان «كوری» درباره نابودی جامعه‌اي است که بر اثر عواملی نامعلوم، مردم آن به کوری مبتلا می‌شوند. در این داستان «مارک رافالو»ی پزشک مانند ديگران نابینا می‌شود و همسر وی تنها کسی است که از این فاجعه مصون می‌ماند. 

این فیلم به زبان انگلیسی و محصول کشور آمریکا و ساخت کمپانی Bee Vine Pictures، در کانادا و برزیل ساخته شده است. 

فرناندو ميرالس كه سال ۱۹۵۵ در سائوپولوي برزیل به دنیا آمده، فیلم‌ «شهر خدا» را بر مبناي درام جنايتي در ريو در سال 2000 در كن به نمايش درآورد و سه سال بعد نيز با اولين فيلمش به زبان انگليسي، «باغبان وفادار»، در بخش مسابقه جشنواره فیلم ونیز حضور پیدا کرد.
 
فیلمنامه «کوری» را «رادان مك کلر» نوشته و «جوليان مور» در آن نقش آفريني می‌كند. «مارك روفالو»، «گائل گارسیا برنال»، «دني گلوور» و «ساندرا او» در اين فيلم بازي مي‌كنند. از نكاتي كه در طول ساخت اين اثر و نگارش فيلمنامه آن رخ داده، مي‌توان به چند نكته اشاره كرد: 

شرطي كه نویسنده سرشناس پرتغالی برای ساخته شدن این فیلم تعيين كرده، روی دادن وقايع داستان در کشوری خيالي بوده است. 

ساراماگو كه از بيماري رنج می‌برد، در حين نمايش اين فيلم در جشنواره «كن» قصد داشت به اين شهر سفر كند؛ اما پزشكان وي اجازه اين سفر را ندادند و اين ميرالس بود كه فيلم را به ليسيون برد تا نويسنده آن را ببيند.

به خاطر حضور شخصيت‌هاي ژاپني در اين اثر از توانايي‌هاي يك نويسنده ژاپني به نام «يوسوكه ايشيا» براي نگارش چند جمله استفاده شد.

حين نمايش اين فيلم بر خلاف انتشار كتاب، انتقادهاي شديدي از سوي انجمن‌هاي نابينايان مطرح، و با واكنش شخص نويسنده رو به رو شد. ساراماگو در پاسخ اين اعتراض‌ها گفت: این کتاب یک بیماری همه‌گیر را تصور می‌کند که باعث می‌شود آدم‌ها چیزی جز نور سفید و تار نبینند و در نهایت، به فروپاشی نظم یک شهر می‌انجامد. وي اعتراض ها را نمایشی از فرومایگی بر مبنای مسئله‌ای کاملا بی‌پایه خواند.

جولين مور بازيگر شخصيت اصلی رمان (زني كه نابينا نمی‌شود) ،درباره تاثير مطالعه كتاب بر خود در كار بازيگری‌اش گفت: من تنها بعد از اینكه فیلمنامه را برایم فرستادند كتاب را خواندم و البته به نظرم اثر فوق‌العاده‌ای آمد. كتاب را كه تمام كردم با خودم گفتم چقدر خوش‌شانسم كه قرار است در فیلم «كوری» بازی كنم .

فيلمنامه نويس اين اثر،‌ «رادان مك كلر» در مصاحبه‌‌‌اي درباره نگارش اين فيلمنامه بر پايه رمان ساراماگو اظهار داشت: برای كسب اجازه ساراماگو در اقتباس از رمانش زحمت زیادی كشیدم. می‌دانستم اگر هالیوود به سراغ این كتاب برود، نتیجه چیزی شبیه فیلم‌‌های ترسناك زامبی‌‌‌محور خواهد بود.

وي اقتباس از اثار ساراماگو را کاری دشوار خواند و گفت: چون طرح ما ربطی به نمونه‌های آمریكایی نداشت، ساراماگو به ما اعتماد كرد.

البته فيلم كوري چندان در اقتباس به متن اصلي ساراماگو وفادار نيست و تنها چند جمله كوتاه از ديالوگ‌هاي فيلم با استناد كامل به رمان ساراماگو ساخته‌ شده كه مهم‌ترين مورد از این بین، جمله جولين مور به يك نابينا است: صورتت را فراموش نمی‌كنم.

فيلم هرگز نتوانسته به روند روايت محكم و غافلگيرانه ساراماگو دست يابد و اين شايد قدرت ادبيات در پرداخت به جزييات و نكات ريزي است كه شخصيت‌پردازي را استحكام مي‌بخشد.

اما به هر حال فيلم با استفاده از صحنه‌پردازی رخدادهای کتاب، طراحی صحنه و نورپردازی و نيز بازی محكم «جولين مور»‌ و البته استفاده از موسيقی‌ تلخ (از نظر مفهومی)، توانسته حسی را به مخاطب انتقال دهد ،مشابه آن چه پس از مطالعه خود رمان احساس می‌كند.

تفاوت در این جاست كه مخاطب كتاب، در پايان به فاجعه و ضربه‌ای كه نويسنده به فكر و احساس او وارد كرده می‌اندیشد؛ ولي تماشاگر فيلم خميازه‌ای می‌كشد و خدا را شكر می‌كند كه كورها دوباره بينا شدند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط