در نشست نقد کتاب «شمرون کناردون» مطرح شد؛
جوهره امیر اژدریها اشتیاق است و کتاب این را به خوبی نشان میدهد
نشست نقد کتاب «شمرون کناردون» اثری از سارا عرفانی و مریمالسادات علویان که درباره جهادگر شهید امیرمحمد اژدری است با حضور احسان رضایی، منتقد ادبی، متین شریفی، دوست شهید و نویسنده اثر در حوزه هنری برگزار شد.
وی دلیل دو نویسنده بودن اثر را اینطور بیان کرد: این بود که کار طولانی شد؛ چون بهخاطر اخلاق شهید آدمهای زیادی او را میشناختند و درنتیجه مصاحبههایم زیاد شد. خانم علویان را میشناختم و گفتم که 30، 40 صفحه از کار را نوشتهام و اگر میخواهی و میتوانی به قلم من نزدیک شوی همراهم بنویس.
احسان رضایی، نویسنده و منتقد کتاب در بخش نخست صحبت خود درباره فعالیت زنمحور بانوی فرهنگ بیان کرد: حرکتی که دوستان در مجموعه بانوی فرهنگ شروع کردهاند خیلی خیلی کار مهمی است. ما ادبیاتی داریم که مردانه است. در هزار سال ادب فارسی نه که شاعر و نویسنده زن نبوده است؛ بلکه همانها هم با صدای مردانه نوشتهاند. مثل کارهای خانم پروین اعتصامی. جهان را طوری نگاه میکند که یک مرد نگاه میکند. تفاوتی ندارد که آن را پروین اعتصامی نوشته باشد یا پرویز اعتصامی. در دو سه دهه اخیر، اولا تعداد نویسندگان زن ما خیلی زیاد شده است و در ثانی صاحب صدا، لحن، جهانبینی و روایت خود شدهاند و به ما منعکس میکنند. فکر میکنم اتفاق خیلی مهم، بزرگ و مبارکی است. بهخصوص در دورهای هستیم که شاید بیاغراق در طول تاریخ زبان فارسی این همه تولید متن به زبان فارسی نداشتیم. در هر لحظه در فضای مجازی و پلتفرمهای مختلف دارد متن تولید میشود. مهم است که در این فضا صدا و لحن زنانه داشته باشیم و تقویت و بهتر شنیده شود تا با نگاههای متفاوت ایرانی به جهان، آدمها و خودمان مواجه شویم.
وی درباره کتاب «شمرون کناردون» گفت: اولین نکته درباره کتاب این است که مثل کارهای قبلی خانم عرفانی قلم روان و خوشخوانی دارد. مهمترین کار نویسنده ادبیات داستانی و غیرداستانی این است که روان بنویسد و این مهارت را در خود تقویت کند؛ با خواندن مداوم متون خوب، نثرمان را سالم و روان میکنیم. مورد بعدی اینکه، ارجاع به صفحه اینستاگرام مرحوم اژدری، سندیتی به اثر داده است. این یک قدم رو به جلو در کتابسازی است که از ابزارهای نوین استفاده شود.
رضایی ادامه داد: انتخاب راوی اول شخص در نگارش این کتاب اهمیت دارد. راوی اول شخص مزایایی دارد و مهمترینش این است که روایتگری و نوشتن ساده و سریع است و مخاطب هم همزادپنداری میکند؛ ولی محدودیتهایی هم دارد. اگر من بودم بهخاطر همان محدودیتها این را انتخاب نمیکردم. اولینش این است که درباره مشخصات فیزیکی شخصیت اصلی دستمان بسته است؛ چون خودش نمیتواند درباره خودش بگوید. یکی دیگر از مشکلات این راوی این است که تا آخر کتاب باید حتما زنده بماند و به این دلیل نمیتوانیم صحنه فوت شهید را در اثر ببینیم. همچنین معمولا راوی اول شخص غیرمطمئن است؛ یعنی به گفتههایش شک داریم. این مورد وقتی تشدید میشود که راوی با نویسنده غیرهمجنس است. نکته آخر اینکه کتاب نمیخواهد تحول روحی شخصیت را نشان دهد؛ چون از اول یک آدم اهل معنویت است تا آخر. آ کجاست که به ب برسد؟ نقطه آ در کتاب دیده نمیشود و این شاید یک اشکال باشد.
متین شریفی، دوست جهادگر شهید امیرمحمد اژدری درباره نحوه آشنایی با وی گفت: از فعالیتهای جهادی که در مدرسه و بعد در دانشگاه چشیده بودیم، سرشتی از این فعالیتها در تنمان رفته بود. برنامهای بود که هشتمین سالانه جمعشدن پزشکان جهان تشیع بود که در ایران بود و شهر مشهد. در فضای برگزاری آن مراسم بود که آقای اژدری را دیدم. کسی بود که سریع با من گرم گرفت و اطلاعات سازمانی و ارتباطاتش را در اختیار بقیه و من میگذاشت. شخصیتی صمیمی و بیحجاب بود. اشتیاق، درد و شور ارزش بزرگی برای انسان است و امثال امیر اژدری اشتیاق زیادی برای یکسری معارف دارند و جوهره امیر اژدریها اشتیاق است. کتاب، این اشتیاق را تا حد خوبی نشان داد؛ اینکه دوست دارد خیلی کار کند و مهم نیست که کجا برود.
در این نشست، سارا عرفانی گزیدهای از متن اثر را برای حاضران خواند و در بخش انتهایی برنامه نیز، پرسش و پاسخ مخاطبان با مهمانان انجام شد.
نظر شما