دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۸
رفتارهای مردم در پیاده روی اربعین از جنس برخاستن است

غلامی گفت: رفتارهای مردم در این پیاده روی عظیم، از جنس برخاستن و از جنس قیام است، نشان دهنده حرکت به سوی مقصدی واحد یعنی امام حسین (ع) است که امام حسین خودش عمدتاً نماد قیام سیاسی است. این پیاده روی عظیم و طولانی است که حقیقتاً در عالمی‌که مناسبات فردگرایی به سکه رایج تبدیل شده، تعجب برانگیز و بلکه تکان دهنده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) حجت‌الاسلام و المسلمین رضا غلامی، رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در نشست تخصصی «پیاده‌روی اربعین و بازشناسی هویت شیعی» که عصر روز گذشته برگزار شد، سخنرانی خود را با موضوع «نگاه کلان به پیاده‌روی اربعین و بازشناسی هویت شیعی» ارائه کرد و گفت: جنس بحث بنده اندیشه سیاسی است. یعنی من به دنبال جامعه شناسی اربعین نیستم بلکه از منظر کلی و از زاویه اندیشه‌ای دارم به این پدیده نگاه می‌کنم تا ببینم چه نسبی می‌توان میان بازشناسی هویت شیعی و پیاده روی اربعین پیدا کرد. علاوه بر این، تاکید کنم که قصد ندارم وارد آسیب شناسی خود پیاده روی اربعین بشوم. 
 
او با اشاره به مفهوم هویت شیعی افزود: بحث از هویت جمعی، همچنان جزو بحث‌های بسیار مهم و در عین حال پیچیده در علوم انسانی محسوب می‌شود و با آنکه هرساله تحقیقات پرشماری در این زمینه صورت می‌گیرد، همچنان ابهامات و گره‌های نظری فراوانی در این عرصه وجود دارد. در این میان، بحث از هویت اسلامی‌ و شیعی نیز علاوه بر اهمیتی که در این عصر و به ویژه در مواجهه با غرب برخوردار است، با پیچ و خم‌های خاص خود روبروست. وقتی از هویت شیعی سخن می‌گوییم، منظور مجموعه‌ای نظام‌مند از ویژگی‌های منحصربفرد مذهب- شیعه اثنی عشری- شیعه است که این مذهب را از سایر مذاهب اسلامی‌ متمایز نموده و خطوط اصلی و تعیین کننده مذهب شیعه را ترسیم می‌کند.  

او با طرح این سوال که مؤلفه‌ها و یا اصطلاحاً عناصر محدثه هویت شیعی کدامند؟ عنوان کرد: واقعیت این است که یافتن مولفه‌های هویت شیعی، هم یک بحث کلامی‌ است و هم یک بحث فرهنگی- تاریخی. یعنی از یک سو نیازمند استنباط عقلی- نقلی از متن تعالیم اسلامی‌است و از دیگر سو، محتاج مطالعات فرهنگی و تاریخی است. از زاویه کلام اسلامی، و با عنایت به مطالعات کلامیِ مفصلی که در طول سده‌های متمادی صورت گرفته است، مبتنی بر نقطه نظر مشترک اکثر بزرگان شیعه، مولفه‌های هویت شیعی را می‌توان فهرست نمود اما چنانچه اشاره شد، زمانی این فهرست تکمیل خواهد شد که نگاه فرهنگی و تاریخی نیز به آن ضمیمه شود. در اینصورت، و با فرض شکل گیری هر دو منظر به هویت، مولفه‌های هویت شیعی اینگونه قابل توصیف است: یک. امامت (به معنای نصب خاص فرزندان معصوم حضرت فاطمه و امام علی (ع) از ناحیه خدای متعال به عنوان جانشین برحق پیامبر اکرم (ص) که همواره دو وظیفه اصلی ارائه طریق و ایصال به مطلوب را بر عهده دارند.)

غلامی‌گفت: البته نسبت امامت با سایر مولفه‌ها مانند نسبت ستون با خیمه است. یعنی کنار هم قرار دادن این مولفه‌ها نباید ما را از این حقیقت غافل کند که امامت، چتر بالای سر همه مولفه‌هاست و یا اگر امامت را از این مولفه‌ها برداریم، مولفه‌های باقی مانده، کاملاً بی معنا خواهد شد.

او افزود: دو. عقلانیت (در اینجا به معنای پیوند و همراهی مستمر دین و عقل و استفاده از عقل در جهت فهم دین و نیز تولید بخشی از قواعد دینی) سه. اسلام سیاسی (یعنی تعالیم اسلامی‌عمدتاً جنبه سیاسی به معنای دقیق کلمه دارد و امامت بدون سیاست و بدون تشکیل دولت اسلامی‌محال عقلی و نقلی است.) چهار. عدالت (یعنی قرارگرفتن هر چیزی و هر امری در موضع حقیقی خود در جامعه یکی از اصول لایتغیر و حیاتی اسلامی‌ است و به همین دلیل عدالت خود یکی از ملاک‌های مهم در جهت سنجش حقانیت معارف و کنش‌های دینی محسوب می‌شود) پنج. امر به معروف و نهی از منکر (به معنی واداشتن دیگران به معروف عقلی و بازداشتن دیگران از منکر عقلی در عرصه‌های کلان و خرد اعم از فردی و اجتماعی شامل ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مدیریتی) شش. اتحاد (یعنی یکی شدن مسلمانان حول قرآن و سنت رسول اکرم(ص) در جهت صیانت از اسلام ناب در برابر انحرافات و دشمنی‌ها و نیز پشبرد اهداف اصولی اسلام) هفت. مهدویت (یعنی باور به موجود موعود که با ظهورش به جهالت و بی عدالتی در جهان پایان خواهد داد) هشت. اجتهاد پویا (یعنی مکانیزمی‌ که بوسیله آن مسلمانان در دوران غیبت معصوم(ع)، تکالیف شرعی خود را به صورت کلان و سیستمی‌و همچنین خرد و مساله محور از ادله اربعه قرآن، سنت، اجماع و عقل) نه. انتظار سازنده (یعنی انتظاری توأم با حرکت و سازندگی و تلاش برای اقامه دین خدا در حد بضاعت و فراهم سازی زمینه‌های ظهور منجی عالم بشریت).

رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه عاشورای حسینی از چند جهت برای شیعه هویت ساز است توضیح داد: یکی از این جهت، که نهضت حسینی(ع) احیاء کننده اسلام اصیل قلمداد می‌شود. یعنی اگر قیام حسینی در سال 61 هجری قمری رقم نخورده بود، امروز دیگر خبری از اسلام حقیقی وجود نداشت. دوم از این منظر که واقعه عاشورا و حوادث تلخ بعد از آن، یعنی شهادت امام حسین(ع) و یارانش و همچنین اسارت اهل بیتش، بقدری در تاریخ شیعه و حتی تاریخ اسلام تکان‌دهنده و دردناک است که حزن و ماتم ناشی از آن و نیز عزاداری برای آن، به جزء لاینفک فرهنگ شیعه تبدیل شده است. البته روشن است که بحث فقط عزاداری و آثار معنوی عزاداری و یا توسل به امام حسین(ع) نیست، بلکه بحث بر سر این است که نه تنها خود اهل بیت(ع)، بلکه نخبگان شیعه همواره از عزاداری برای امام حسین (ع) به عنوان بستری برای انتقال نسل به نسل پیام عاشورا، بیداری اسلامی‌ و تداوم خط امام حسین(ع) یعنی نهی از منکر و مبارزه با جهل، ظلم و بی عدالتی نیز استفاده کرده اند.

به گفته این استاد حوزه و دانشگاه؛ حرکتی که امام حسین(ع) در نهضتشان پیش بردند، سه هدف اساسی داشت که نه فقط هر سه هدف بر حسب شرایط زمانه قابل تداوم است بلک حیات اسلام اصیل در گروه تداوم این اهداف است: یک. امر به معروف و نهی از منکر با هدف حفظ اصل دین؛ دو. زنده کردن موضوع حیاتی امامت و سه. اسلام سیاسی مبتنی بر عدالت سیاسی.

او با بیان اینکه حرکت امام حسین(ع) از ابتدا تا انتها یک حرکت و قیام صد در صد سیاسی است و در تمامی‌گفتارها و رفتارهای حضرت از مدینه تا کربلا می‌توان به وضوح این حقیقت را مشاهده کردیادآور شد: علاوه بر این، امام حسین (ع) در یکی از فرمایشاتشان، اساس حرکت را دعوت مردم کوفه برای تحقق امامت و رهبری معرفی می‌کنند. به واقع، روشن است که اگر امام برای هجرت برنامه سیاسی نداشتند اولاً به سمت کوفه حرکت نمی‌کردند و ثانیاً اگر وارد کوفه می‌شدند، برنامه سیاسی خودشان را که تشکیل دولت اسلامی‌صالح بود را پیاده‌سازی می‌کردند.

غلامی‌ درباره مهدویت و هویت شیعی نیز سخن گفت و افزود: مهدویت در یک عبارت ساده یعنی: باور به حیات و غیبت امام مهدی (عج) دوازدهمین امام شیعه و ظهور او در زمان مقرر از ناحیه پرودگار برای احیاء اسلام، ریشه کن کردن ظلم و ایجاد عالی‌ترین تمدن انسانی- الهی؛ این جدای از این اعتقاد راسخ در عموم شیعیان است که امام واسطه فیض الهی به موجودات عالم است و بدون امام عالم پابرجا نخواهد بود.

او ادامه داد: مهم این است که فهم و باور شیعه نسبت به مهدویت، منحصربفرد است. یعنی این طرز تفکری که شیعه نسبت به مهدویت دارد نسبت به سایر طرز تلقی‌ها در مذاهب گوناگون اسلامی‌و حتی سایر ادیان، هم عقلانی‌تر است، هم جامع‌تر و کامل‌تر است، هم امیدآفرین‌تر است و هم مسئولیت‌‌آفرین‌تر است. 

به گفته رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، آنقدر شیعه برای مهدویت اهمیت قائل است و آن را سازنده می‌داند که خیلی‌ها شیعه را با مهدویت می‌شناسند. وقتی سخن از مهدویت می‌شود به تبع آن بحث انتظار فرج هم مطرح می‌شود. درباره انتظار فرج حتی در میان شیعیان برداشت‌های متنوعی وجود دارد لکن ما وقتی از انتظار سخن می‌گوییم، منظورمان انتظار سازنده است. انتظار سازنده یعنی: انتظار فعال و پیشرو به منظور رفع موانع ظهور امام مهدی (ع)؛ این موانع کی برطرف خواهد شد؟ زمانی که مسلمانان از حداکثر تلاش برای انجام تکالیف دینی خود ( اعم از فردی و اجتماعی ) تحقق اهداف دینی در حد فهم و توان عصر غیبت دریغ نکنند.

غلامی‌گفت: نکته کلیدی در اینجا این است که مهدویت و نهضت حسینی(ع) هم ارتباط تنگاتنگی با همدیگر دارند. هم نهضت حسینی جلوه‌ای از مهدویت محسوب می‌شود و هم مهدویت تداوم بخش نهضت حسینی است. یعنی علاوه بر اینکه در قیام حسینی از مهدویت به صراحت سخن گفته شده بلکه در بخش مهمی‌از معارف مهدوی نیز بحث بر سر استمرار حرکت حسینی و تحت عناوینی چون خوانخواهی و غیره است. در اینجا احتمالاً منظور از خونخواهی و انتقام، به خاک مالیدن بینی ظالم و منهدم کردن دستگاه ظلم است. چه دستگاهی که اسلام را به اسارت گرفته و به نام اسلام ظلم می‌کند و چه دستگاهی که در مقابل حرکت توحیدی و حرکت الهی صف آرایی کرده و از هرگونه ظلم و بی عدالتی به بشریت کوتاهی نمی‌کند.   

رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه هویت شیعی در طول تاریخ با آسیب‌های گوناگونی روبرو بوده است و طبیعی است که عدم درک و سپس تلاش موثر برای درمان این آسیب‌ها، هویت شیعی را به ویژه در برخی از مقاطع تاریخی به شدت به ضعف کشیده است توضیح داد: مهم ترین آسیب‌هایی که هویت شیعی را به مخاطره انداخته است را می‌توان اینگونه بیان کرد: یک. انحرافات در شیعه اصیل ( و فرقه فرقه شدن خود شیعه در اثر جهل و یا توطئه‌های بیرونی) دو. عدم درک عمیق امامت و گوهر آن و همچنین چگونگی تداوم آن در حیات مدنی اسلامی‌سه. افتادن در دام نظام سلطه یا جریان التقاط درون جامعه دینی و ذبح اسلام سیاسی چهار. بهاء ندادن به امر به معروف و نهی از منکر و کنار گذاشتن این اصل حیاتی با تقلیل آن به مسائل پیش پا افتاده پنج. ورود خرافات و موهومات در فرهنگ عمومی‌تشیع و به حاشیه رفتن عقلانیت در بدنه شیعه شش. معطل ماندن ظرفیت‌های عظیم اجتهاد شیعی در حل مسائل عظیم و پیچیده تمدنی هفت. تشریفاتی و تصنعی شدن انتظار فرج و تبدیل آن به انزوا، گوشیه نشینی، انفعال و وادادگی هشت. بی اعتنایی به موضوع ولایت فقیه و عدم تلاش برای نوسازی ئتوریک و یا عینیت بخشی به آن در قالب نظام مردم سالاری دینی

غلامی‌ با اشاره به اینکه بدون تردید پیاده‌روی اربعین یکی از عظیم‌ترین سنت‌ها و وقایع آیینی به ویژه طی 18 سال اخیر ( یعنی از زمان سرنگونی رژیم صدام تا الان ) است گفت: البته سنت پیاده روی نجف تا کربلا از قدمت بسیار بالایی برخوردار است اما تبدیل شدن آن به یک پدیده نزدیک به 20 میلیونی، تدریجاً در سال‌های گذشته بروز و ظهور یافته است. این پیاده‌روی که برخی از آن به مانور مهدوی نیز تعبیر می‌کنند، حتماً آثار مهمی‌ در بازنمایی هویت شیعی داشته است. بازنمایی، یعنی بازترسیم، بازآرایی یا بازمعرفی هویت شیعی.

او با اشاره به اینکه به نظر می‌رسد این پیاده روی عظیم و باشکوه، در چند عرصه کلیدی در بازنمایی هویت شیعی نقش آفرین است بیان کرد: یک. ترسیم شناسامه نسبتاً شفاف از شیعه برای جهان اسلام و کل جهان و مشخص سازی مرزهای اسلام شیعی یا اسلام ناب با اسلام طاغوتی یا به تعبیر امام خمینی، اسلام امریکایی؛ دو. اعلام و شفاف سازی پیام‌های اصلی نهضت حسینی (ع)؛ سه . یادآوری اصل مهدویت و اعلام آمادگی برای کمک موثر به ظهور منجی؛ چهار. یادآوری و تثبیت گفتمان انتظار سازنده در میان شیعیان و نشان دادن ظرفیت‌های متراکم شیعه در این عرصه؛ پنج. تقویت گفتمان ضد ظلم و ضد بی عدالتی در عالم شیعی و عالم اسلامی‌و شش. تقابل صریح و آشکار با نظام بین المللی سلطه

غلامی‌با بیان اینکه یکی دیگر از ظهورات هویتی پیاده روی عظیم اربعین حسینی، مواجهه ذهنی و عینی جوانان شیعه و مسلمان با غرب به وبژه فرهنگ و سبک زندگی غربی است که به صورت تحمیلی بخش مهمی‌ از زندگی مردم دنیا را فراگرفته است تاکید کرد: نباید تردید کرد که امروز مهم ترین خطر برای فروپاشی هویتی ملت‌ها، امت‌ها و جوامع، هجمه و سلطه فرهنگی غرب است. البته خود فهم و درک عمیق غرب در اینجا از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و طبیعی است که بیگانگی با غرب با غرب گریزی واقعی میانه ای ندارد. در عین حال، تلاش برای هضم نشدن در فرهنگ غربی و کوشش برای حفظ هویت و پیدا کردن مسیر درست، یکی از بروندادهایی است که در سطح یا عمق پیاده روی اربعین حسینی قابل مشاهده است. اصولاً در جوانانی که برای پیاده روی اربعین به عراق می‌آیند، نوعی اعتراض به بخش یا کل مدرنیته و میل به شناگری بر خلاف جریان مسلط را می‌توان در فکر و عمل آنها مشاهده کرد. در واقع، کم ترین چیزی که در ذهن این جوانان وجود دارد، کوشش برای صیانت از ارزش‌ها و دهن کجی به آن چیزهایی است در جهان متأثر از مادی گرایی، شهوت زدگی و چسبیدن به دنیا و صرف نظر از تعالی روحی رخ داده است.

غلامی‌ در بخش پایانی سخنانش درباره نمادهای هویتی پیاده روی اربعین سخن گفت و افزود:  اکثر شعارهای مردم نه شعارهای حکومتی یا جناحی در پیاده روی اربعین، از مضامین عاشورایی آنهم از جنس حماسی- انقلابی برخوردار است. رایج ترین شعار «لبیک یا حسین (ع)» است که منظور اصلی از آن این است که اگر دوباره موقعیت عاشورای حسینی تکرار شود، و «ندای هل من ناصر ینصرنی» امام بلند شود، ما در کنار امام خود خواهیم بود و او را حمایت خواهیم کرد. 

او با اشاره به علائم و نمادها گفت: علائم و نمادها اعم از پرچم‌ها، عکس‌ها، پلاکاردها، لباسها، نشان سینه، سربند و غیره عمدتاً مربوط است به شهداء اعم از شهدای دفاع از حرم و شهدای مقاومت و سایر شهدای بزرگ شیعه، مراجع تقلید درگذشته و زنده، جملات بزرگان شیعه درباره مسائل سیاسی و از همه مهم تر، آیات قرآن و احادیثی که دارای مفاهیم سیاسی تر بوده و بر تقابل دو جریان حق و باطل اشاره دارند. 

غلامی‌عنوان کرد: رفتارهای مردم در این پیاده روی عظیم، از جنس برخاستن و از جنس قیام است، نشان دهنده حرکت به سوی مقصدی واحد یعنی امام حسین (ع) است که امام حسین خودش عمدتاً نماد قیام سیاسی است. نماد احیاگری است؛ نماد امر به معروف و نهی از منکر است. این‌ها جدای از تبلور کرامت انسانی، اخلاق کریمه و مواسات ( منظور یاری رسانی معیشتی متواضعانه و صادقانه ) در طول این پیاده روی عظیم و طولانی است که حقیقتاً در عالمی‌که مناسبات فردگرایی به سکه رایج تبدیل شده است، تعجب برانگیز و بلکه تکان دهنده است.  

رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه به نظر می‌رسد پیاده روی اربعین تاکنون از حیث هویتی آثار فراوانی داشته است بیان کرد: البته از آنجا که ما در متن این واقعه قرار داریم، و این واقعه ( لااقل موج جدید آن که از سال 1382 شمسی آغاز شد ) تاریخی نشده است، ممکن است این آثار افزایش پیدا کند؛ یا در آینده، بعضی از این آثار کمرنگ و پررنگ شود. این آثار عبارتند از : یک. بیداری شیعه و در مراتب بعدی امت اسلامی؛ دو. تقویت خودباوری جوانان شیعه و مسلمان؛ سه . یادآوری و تثبیت معارف اصولی اسلام شیعی؛ چهار. به حاشیه کشاندن اسلام طاغوتی و حتی فرق منحرف شیعه؛ پنج. کاهش شکاف فرهنگی و همگرایی و زمینه سازی برای ظهور نوعی جهانی شدن اسلامی؛ شش. همدردی مسلمانان با همدیگر و کمک به رفع دردهایشان؛ هفت. گسترش ارتباط و تعامل میان امت اسلامی‌؛ هشت. بازدارندگی در برابر هجمات بیگانگان به عالم شیعی و حتی عالم اسلامی؛ نه. اعلام همبستگی به آزادگان و عدالتخواهان جهان و تقویت انگیزه و روحیه آنها برای مبارزه؛ ده. بروز فضائل انسانی به مثابه قوه محرکه همگراییِ اسلامی‌و یازده. احیاء و گسترش ایده تمدن نوین اسلامی

رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در پایان گفت: پیاده روی اربعین در موقعیت جهانی‌شدن که از آن به شرایط هویت سوز تعبیر می‌کنم، نه تنها تاکنون خیلی از عناصر هویت ساز شیعه را از انزوا بیرون کشیده است و به ترسیم هویت شیعی و مرزیندی شیعه با سایر مذاهب و قرائت‌های گوناگون از اسلام کمک نموده است، بلکه زمینه مساعدی را برای تقویت هویت شیعی فراهم کرده است. البته مهم این است که توجه کنیم، شیعه ای که پیاده روی اربعین از آن سخن می‌گوید، و شعارها، علائم، نمادها و رفتارها در یک زنجیره آن را تایید می‌کند، ارتباط تنگاتنگی با خود نهضت عاشورا و هم دوش آن، اصل مهدویت دارد. یعنی از یک سو، شیعه ای که به تأسی از نهضت امام حسین (ع) در برابر جریان ظلم ساکت نیست و قیام ذومراتب علیه آن را وظیفه خود تلقی می‌کند البته این قیام می‌تواند جامع تلقی شود یعنی قیام فرهنگی، قیام سیاسی، قیام مدیریتی و قیام نظامی. از دیگر سو، مهدویت یک واقعیت است و مقدمات این واقعیت را باید با انتظار فعال و سازنده بوجود آورد.    

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها