حجتالاسلام رضا غلامی گفت: مقایسه کارهای محمود حکمت نیا با سایر همکاران این حوزه نوآوریهای او را نشان میدهد. همچنین نظم فکری او حائز اهمیت است و در کارهایش آشوب زدگی وجود ندارد و یک خط فکری منظمی دارند.
حکمتنیا در ابتدای این نشست درباره زندگی شخصی و علمی خود توضیح داد: همواره اینکه چگونه میسازیم برای من دغدغه بوده و به همین جهت پاسخ به این سوال را در زندگی ام دنبال کردم. بعد از جنگ تحمیلی هم احساس کردم اگر در دنیای معاصر چند زبان ندانیم با مشکل مواجه میشویم بنابراین این سوال برایم مطرح بود که من که زبان عربی بلدم میتوانم زبان انگلیسی را از طریق زبان عربی یاد بگیرم. بنابراین مدلی برای زبان انگلیسی طراحی کردم که بر اساس زبان و ادبیات عرب طراحی شده بود. بعدها وقتی به رشته حقوق آمدم ماهیت آن برایم مهمتر بود به همین دلیل فلسفه حقوق را خواندم.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه باید مهندسی معکوس درباره مسایل داشته باشیم افزود: برای محقق کردن تمدن خود نیازمند چند مولفه هستیم؛ حقوق زمانی موفق است که پارادایم نظریاش را در ساختار تمدنی ارائه کند. تمدن هویت حقوقی ما هست ولی این باید در قالب بحث فلسفی محقق شود و باید پایههای فلسفی داشته باشد.
حکمتنیا با تاکید بر اینکه تمدن ما ذاتا فلسفی است افزود: آسیب تمدن ما این است که تمدن ما قدرت ساختن ندارند، ما فقط میشناسیم و نمیسازیم! باید بتوانیم ساخت و نهاد بسازیم. پس حقوق ما ضعفش این است که نمیتواند بسازد و این نیاز به روش شناسی دارد که بدانیم روش ساخت چیست.
این استاد حوزه با اشاره به اینکه فقه و اصول ما بحث عقل را از جایی آغاز کرده که آن طرف قضیه در خلا است گفت: بدین معنی که سوال این بوده که آیا حکم عقل را شرع قبول دارد؟ اما این طرف کار، عقل چه چیز و با چه سازو کاری میفهمد ؟ ما باید بدانیم عقل چگونه میفهمد. ما در حقوق به جز فهمیدن نیاز به خلاقیت در مهندسی معکوس، بازسازی و اراده راه حل برای مسایل جدید هستیم. برای این هم نیاز به روش شناسی، ساخت و ... هستیم.
حکمتنیا با بیان اینکه حقوق ما در چند مولفه ضعف دارد توضیح داد: حقوق ما فلسفه و تاریخ و جامعه شناسی ندارد و رابطه اش با اقتصاد را مشخص نمیکند. حقوق باید رابطهاش با اقتصاد مشخص باشد چون اینها را ندارد حقوقمان بریده از تمدن و تاریخ است.
رحیم پیلوار نیز در بخش دیگری از این نشست طی سخنانی درباره محمود حکمتنیا گفت: بسیاری هستند که با سواد و باهوشند و مطالب را خیلی خوب بیان میکنند اما اینکه انسان ذهن خلاق داشته باشد این است که هر کسی ندارد. از سوی دیگر چیزی که خیلی موثر بوده مهربانی و معرفت ایشان است و این را هم هر کسی ندارد. من اساتید زیادی دیدم که خلقشان تنگ است اما او با صبر و مهربانی سخنان مخالف را گوش میکنند. ما استادان زیادی داریم که در حوزه تخصص مییابند اما ایشان در حوزههای مختلف حقوقی و فقهی ورود دارند و این باعث میشود دیدگاه جامعی نسبت به مسایل داشته باشند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از مشکلات ما عدم تبیین صحیح موضوع برای حوزه است و به همین دلیل احکامیصادر میشود که مانع درست میکند عنوان کرد: درباره مالکیت فکری تلاشهای حکمت نیا در این حوزه قابل تقدیر است. ایشان با تسلط بر مسایل حوزوی تلاش کردند این موضوع را برای حوزه تبیین کنند. در سایر موضوعات هم باید این کار صورت بگیرد و باید به زبان شیوا و درست برای حوزه تبیین شود.
احسانیفرد هم در ادامه این نشست به تلاشهای حکمتنیا برای توسعه حقوق مسئولیت مدنی اشاره کرد و گفت: همواره این فضا در دانشکدههای حقوق بوده که فقه در تاثیری ندارد چون ما در فقه باب مسئولیت مدنی نداشتیم. وقتی این فکر مسلط در دانشکدههای حقوق وجود نداشت معلوم بود حقوق مسئولیت مدنی ما از نظام فکری قبلی منبعث میشود اینجا ما نیازمند متفکری بودیم که بگوید در نظام فقهی ما مسئولیت مدنی آن قدر حجیم است که میتوان از آن نظام سازی کرد. در آن برهه برخی از اندیشهورها این خرده را به ایشان میگرفتند که مگر فقه چنین ظرفیتی را دارد که شما بتوانید چنین کاری کنید.
او ادامه داد: این کار سخت است چون نیاز به فردی دارد که مسلط به تمام ابواب فقهی باشد چون مسئولیت مدنی باب مشخصی ندارد و نیازمند کسی است که کاملا به تمام ابعاد فقهی مسلط باشد. اما اگر کسی میخواهد مسئولیت مدنی را در فقه منسجم بررسی کند باید به تمام ابواب مسلط باشد. این کار سخت و پرحوصله ای است. مسئولیت مدنی در ابواب حقوقی و کیفری مطرح است و نیازمند فردی است که به هر دو بخش مسلط باشد. در آن برهه سخت ترین کار بحث در باره مسئولیت مدنی در فقه امامیه بوده است. در این کار سخت یک اتهام زدایی از فقه انجام شد و یک خدمت بی شایان به آن انجام و بارور شد.
به گفته احسانی فرد، مولفه ای که در تحلیلهای فرامتنی مد نظر است ادله فقهی و متون شرعی است. حکمتنیا در ادله منصوص شرعی مانند روایی و قرآنی شاید به الفاظ موجود در ادله شرعی میپردازند و آن را تحلیل میکنند. تمام آثار ایشان فقه فارسی مسولیت مدنی است و هیچگاه از الفاظ مستعمل در کتب فقهی استفاده نمیکنند چون فقه برای ایشان مقدمه ای است که برای متون و احکام شیعی فهم دقیقتری داشته باشد.
او افزود: او وقتی در متون فقهی وارد میشود رفت و برگشت در ادبیات آن دارد و بعد از این رفت و برگشت متتبعانه یافتههای فقهی را برای فهم دقیقتر فقه به کار میگیرد. حکمت نیا سعی میکند لایههای ذهنی فقیهان مورد نظر را سیر کرده و تتبع فکری و ذهنی آن فقیه در مواجه با این مساله را با دقت بررسی کند. هدف ایشان از رجوع به فقه نقد کلمه فقها نیست، فقه راهی است از منظر ایشان برای فهم دقیق تر و منضبط تر ادله شرعی و به همین دلیل ادبیات فقهی که سرشار از ان قلتها ... است در کتابهای ایشان دیده نمیشود و نقد فقها کمتر دیده میشود با اینکه ساحت بحثش کلا فقهی و با هدف تدقیق ادله شرعی است.
این استاد دانشگاه گفت: در آثار قلمی ایشان خیلی کم میشود استناد به ادله وارههایی نظیر مصلحت، اخلاق حسنه و ... به دست آورد. استناد به مصلحت خیلی کم است آن موارد خاص هم مواردی است که مصلحت در نزد شارع وجود دارد مثلا مصلحت جانی نباید فدای مصلحت مالی شود. اما آنجایی که بحث درباره مصلحت یابیهای شخصی است اصلا نامی از مصلحت برای دلیل برای حکم نمیآید و مصلحت سنجی شخصی درست نیست. مولفه دیگر در کتابهایشان این است که تاملات دقیق و ناقدانه دارد؛ این را شاید محققان و پژوهشگران به خوبی بفهمند. ما محققانی داریم که تتبعات وسیعی دارند اما تحلیل ذهنی و فکری و قدرت تامل ندارند که بتواند برای آن محقق یک بداعت در نظریه پردازی ایجاد کند.
او با اشاره به باز اندیشی در بدیهیات و مسلمات و مفروضات و پیش فرضها توسط حکمت نیا گفت: ایشان میگوید مسلمات دیگران مسالههای ماست. همه اینها نیازمند باز اندیشی است و مثالهای فراوانی از ایشان در ذهن من است. این مسلمات وقتی در دستگاه فکری ایشان میآید جز مسایل قابل بررسی میشود.
به گفته این استاد حقوق، مولفه دیگر نگاه فلسفی ایشان به پدیدههای حقوقی است نه به این معنا که میخواهند به کتابهای فلسفی رجوع کنند و مسایل حقوقی را در آن بررسی کنند که البته ایشان این کار را هم کرده است اما این محل بحث ما نیست نگاه فلسفی ایشان به معنای یک تفلسف حقوقی نیست بلکه نکته فلسفی او بدین معناست که در هر مساله حقوقی اول به دنبال کشف یک دستگاه نظری و مدل فهم است این کشف دستگاه نظری برای درک چیستی مساله حقوقی نگاه اصلی ایشان است. این نگاه فلسفی جلوی خلطها را میگیرد.
هدایتنیا دیگر سخنران این نشست با اشاره به تلاشهای حکمت نیا در توسعه حقوق خانواده عنوان کرد: او نقش زیادی در تعمیق و توسعه فقه حقوق و خانواده داشته است. تلاش او اما به این حوزه محدود نیست و در توسعه و تعمیق حقوق زن تلاشهای بسیاری داشته است و سه کتاب مستقل اما مرتبط با هم در این حوزه به چاپ رسانده است. حقوق خانواده مانند فقه خانواده در انحصار حقوق خصوصی باقی مانده بود اما با تلاش و ارشاد ایشان شاخه جدید فقه حقوق خانواده به حقوق عمومیخانواده تبدیل شد و در این زمینه ادبیات گسترده ای آماده شد.
او با بیان اینکه اکنون برخلاف دهه 70 یا 80 که میگفتند حقوق خانواده ظرفیت رساله نویسی ندارد الان این حوزه به بلوغ رسیده و توسعه یافته و از انحصار حقوق خصوصی خارج شده و حقوق عمومیخانواده با کمک ایشان طراحی شده است عنوان کرد: ما هنوزهم در متون فقهی فصلی جدا برای مسایل زنان نداریم و مسایل زنان در حقوق خانواده دیده شده اما سه کتاب ایشان درباره حقوق زنان در فقه کاری برجسته است.
او با اشاره به منش علمی و شخصیتی او اظهار کرد: روحیه دلسوزی و شاگرد پروری دکتر حکمت نیا نیز ستودنی است و دلسوزانه همه داشتههای خود را عرضه کرده است. او در آموختن بخلی ندارند و این جود و بخشش ایشان مثال زدنی است. فروتنی و روحیه تواضع ایشان هم از دیگر خصوصیات برجسته حکمت نیاست. قدرشناسی هم یکی دیگر از ویژگیهای اوست و با افرادی که از نظر علمیاز ایشان پایین تر بودند با فروتنی برخورد کردند و سعی میکردند اعتماد به نفس افراد از بین نرود.
حجت الاسلام رضا غلامی نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه بسیاری از آثار ایشان نوآوریهای دارد که نیازمند بررسی است گفت: مقایسه کارهای ایشان با سایر همکاران این حوزه نوآوریهای او را نشان میدهد. همچنین نظم فکری حکمت نیا حائز اهمیت است و در کارهایش آشوب زدگی وجود ندارد و یک خط فکری منظمی دارند.
او با اشاره به مدیریت پژوهشی دکترحکمت نیا افزود: ایشان در مناصب مختلفی که بودند مدیرگروهی را بر عهده داشتند و در حوزه مدیریت پژوهشی اندیشه مدیریتی دارند برخی فقط مسئولیت قبول میکنند اما او صاحب سبک است و در ساماندهی مدیریت پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامینقش موثری داشته است.
به گفته غلامی، دکتر حکمت نیا در نزدیک کردن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به فضای آکادمی نقش زیادی داشته است. همچنین در واقع بینانه کردن جریان پژوهشی پژوهشگاه نقش داشتند و پژوهشگاه را از رویکرد ایده آلیستی به رئالیسم انتقادی سوق دادند. در دوران به ویژه مدیریتی ایشان شاهد پرورش نیروهای زیادی هستیم و با حمایت ایشان افراد زیادی پرورش یافتند و حتی عده ای به چهره علمیتبدیل شدند.
غلامی در پایان گفت: او همواره از کارهای مشارکتی استقبال داشته است اما ایشان در همه این سالها هر جا کار مشارکتی عالمانه ای بود او فعالیت داشته و تصنعی هم نبوده است. دکتر حکمتنیا سرمایه برای حوزه و دانشگاهست و امیدواریم از این به بعد شاهد فعالیتهای پژوهشی ایشان باشیم.
نظر شما