یک زبانشناس به مناسبت روز کتاب، رسانه و زبان فارسی در گفتوگو با ایبنا:
رسانهها در کاستن از گوناگونیها و تفاوتهای زبانی نقش بیبدیل دارند/ ضرورت تقویت دانش زبانی در سطح جامعه
فاطمه عظیمیفرد، عضو انجمن زبانشناسی ایران و مدیر گروه زبان و رسانه مرکز تحقیقات صداوسیما تاکید دارد که رسانههای جمعی دارای نقشی ویژه در کاستن از تفاوتهای زبانی دارند و نقش رسانههای همگانی ایران در سلامت زبان فارسی مهمتر و مو.ثرتر از نقشی است که رسانههای همگانی کشورهای پیشرفته در سلامت زبان معیار و ملی خود دارند.
عظیمیفرد با بیان اینکه در هر جامعهای زبان توليد و منتقل میشود، تصریح کرد: در تمام اسناد بالادستی کشور در سطح کلان مانند، سیاستهای کلی نظام در سند چشمانداز، سند سیاست فرهنگی کشور و سیاستهای کلی برنامههای توسعه (برنامه دوم، سوم، چهارم و پنجم و ششم) بر اهتمام به امر زبان و ادبیات فارسی، تقویت، ترویج و گسترش آن تاکید شده است. در نقشه جامع علمی کشور نیز اهتمام بر برنامهريزی برای رساندن زبان فارسی به جايگاه يک زبان علم بينالمللی مشهود شده است.
زبان و هویت
وی با اشاره به اینکه زبان همچنین یکی از ابزارهای اصلی هویت و از عناصر مهم فرهنگ اجتماعی است، توضیح داد: هرگاه از حفظ، گسترش و تقویت فرهنگی جامعه سخن گفته میشود، زبان بهعنوان عامل اصلی هویتبخش مطرح میشود. زبان فارسی که بخش بزرگی از هويت ملی ايرانيان به آن بازشناخته میشود، زبان رسمی ایران و تاجیکستان و یکی از دو زبان رسمی افغانستان است. تا پیش از ورود استعمار انگلیس به هندوستان، این زبان در هندوستان نیز زبان رسمی بود. اكنون زبان فارسی در ایران (به نام فارسی و تنها زبان رسمی)؛ تاجیکستان (به نام تاجیکی و تنها زبان رسمی) و در افغانستان(به نام دری و یکی از دو زبان رسمی) به شكل زبان رسمي رواج دارد. زبان فارسی در این سه کشور از اوایل قرن بیستم میلادی بهتدریج از هم دور شدند. تاجیکی از روسی و دری در افغانستان از پشتو تاثیر گرفتند و بهویژه وامگیری واژگانی از این زبانها افزایش یافت. در زبان فارسی در ایران نیز واژگانی بسیار از زبانهای غربی در این قرن وام گرفته شد.
این مدرس زبانشناسی با بیان اینکه در گذشتههای دور، زبان تنها به شکل گفتاری به کار میرفت، افزود: بعدها با پیدایش خط شکل نوشتاری نیز گسترش یافت و امروزه با ورود به دنیای جدید، گستره کاربرد زبان بیشتر شده است. زبان فارسی با وجود دگرگونیهای بسياری كه از ديگر زبانها پذيرفته، همواره هويت خود را حفظ كرده است. در عین حال طی سالهای اخیر نتایج برخی پژوهشها نشان داده است که حس تعلق به زبان در میان عناصر هویت ملی در ایران در حال کاهش است.
زبان و رسانه
وی همچنین با اشاره به اینکه رسانه برای انتقال اطلاعات به زبان نیازمند است و ازاین رو، هیچ حرفهای با زبان به اندازه رسانه ارتباط ندارد، گفت: زبان رسانهها(اعم از رسانههای سنتی و مدرن) گاهی معايب و اشکالهای اساسی دارد که باید در برطرف کردن آنها کوشید. اين معايب و اشکالها ناشی از ناآگاهی از قواعد ساختمان زبان فارسی و يا ناشی از اشکالهای منطقی، بلاغی، تلفظی و بيانی است. برخی متخصصان معتقدند رسانهها روزبهروز الگوهای زبانی غيرمعيار را بيشتر رواج میدهند. بهویژه اینترنت به علت دسترسی گسترده، شکلهای کاملا جدیدی از تعاملها و فعالیتهای اجتماعی را پدید آورده و شبکههای اجتماعی روشهای جدید تعامل را ایجاد کرده و با افزایش گسترده کاربرد، زبان را در صورت و ساخت و نیز نقش و کارکرد دستخوش تغییراتی کردهاند و به این ترتیب زبان واجد جنبههایی شده که پیش از این فاقد آن بوده است.
این پژوهشگر حوزه زبانشناسی همچنین با اشاره به اینکه گسترش مطبوعات و آغاز به کار رادیو و تلویزیون در ایران به همان اندازه که در توسعه و تقویت زبان فارسی موثر بود، موجب رواج بیشتر واژههای بیگانه در جامعه شد، توضیح داد: بهطورکلی، راديو و تلويزيون تاثیر بسيار زيادی در کاستن از گوناگونیها و تفاوتهای زبانی دارند. گونه معيار رسانهای به واسطه اعتبار اجتماعیاش، بر گونههای محلی اثر میگذارد و سبب تغيير برخی ساختارهای زبانی آنها میشود زيرا مردم کمابيش میکوشند از زبانی که در راديو و تلويزيون بهکار میرود، تقليد کنند. به نظر میرسد نقش رسانههای همگانی ایران در سلامت زبان فارسی مهمتر و مؤثرتر از نقشی است که رسانههای همگانی کشورهای پیشرفته در سلامت زبان معیار و ملی خود دارند؛ زیرا در آن کشورها نظام آموزشی، زبان ملی و معیار را بهگونهای میآموزاند که افراد در به کارگیری آن مهارت مییابند و تحت تاثیر ایرادهای احتمالی رسانههای همگانی قرار نمیگیرند اما در کشور ما چنین نیست و اغلب غلطهای زبانی بهسرعت در میان مردم رواج مییابد. بسیاری از زبانشناسان بر این باورند که اگر اشتباهی در الگوهای زبانی رسانهها بهویژه صداوسیما وجود داشته باشد، ممکن است بر زبان یک ملت تاثیر بگذارد. در واقع باتوجه به نقش فراگیر رسانهها، میزان آنچه از طریق رسانههای رسمی آموخته میشود، بسیار زیاد است. این رسانهها هستند که زبان معیار را تضعیف یا تقویت میکنند. باید گفت زبان رسانههای دیداری و شنیداری، در میانه گفتار و نوشتار قرار میگیرند، به این شکل که برخی ویژگیهای زبان گفتار و برخی خصوصیات زبان نوشتار را دارند.
عظیمیفرد با تاکید بر اینکه در كشور ما، فارسی از ديرباز زبان اهل علم و ادب به شمار آمده و ميراث علمی و ادبی گرانبهايی در قالب آثار مكتوب به اين زبان برجای مانده، افزود: همين زمينه و پايگاه علمی و ادبی، زبان فارسی را در يك روند طبيعی به جايگاه زبان رسمی و مشترك همه ايرانيان ارتقا داده؛ در عین حال همچنان نيازمند تقويت و گسترش و نوسازی در مفهوم عام آن است.
وی ادامه داد: چندزبانگی به معنی رواج چند زبان در درون مرزهای سياسی يك كشور، الگويی غالب است كه تقريبا در همه كشورهای جهان وجود دارد. ايران نيز در اين مفهوم يك كشور چندزبانه است و گذشته ازفارسی كه زبان رسمی و مشترك همه ايرانيان است، زبانها و گويشهای ديگری نيز در ميان بخش چشمگیری از مردم اين سرزمين رواج دارد. این شرایط لزوم رواج زبان معیار فارسی را بیشترمیکند.
زبان معیار
این عضو انجمن زبانشناسی ایران همچنین با اشاره به اینکه زبان معیار گونهای معتبر از یک زبان است که بیشتر بهوسیله گویندگان تحصیلکرده که در مراکز فرهنگی و سیاسی یک کشور زندگی میکنند، بهکار میرود، تاکید کرد: این گونه زبان اغلب زبان رسمی در آموزش، رسانههای گروهی، نوشتار و ساير موقعيتهای مشـابه است. این زبان دو شکل نوشتاری و گفتاری دارد. گونه نوشتاری شامل زیرگونههای علمی، ادبی، اداری و رسانهای است. گونه رسانهای معيار، زبانی است که در راديو، تلويزيون، روزنامهها و مطبوعات غيرتخصصی و در سالهای اخیر در اينترنت و فضای مجازی بهکار میرود. اين گونه معيار، از کاربردهای سطح بالای معيار محسوب نمیشود. مخاطب اين گونه زبانی مردم عادی يا تمام مردم هستند. از این رو، درجه دقت آن با گونه علمی قابل مقايسه نيست. گسترش کمی و کيفی رسانهها باعث شده است روند تاثیرگذاری گونه رسانهای معيار بر ساير گونههای زبانی با سرعت و شتاب بيشتری انجام شود.
عظیمیفرد با بیان اینکه گونه رسانهای معیار که در راديو و تلويزيون و مطبوعات به کار میرود، ویژگیهایی دارد که آن را از سایر گونهها متمایز میکند، افزود: از آن جمله میتوان به وسعت دامنه واژگان در این حوزه، بیدقتی در ساخت واژه، ساده بودن نحو و تکرار در ساختهای دستوری و حذف در گونههای گفتاری و گرتهبرداری نحوی از زبانهای بیگانه، تنوع کم، بالا بودن بسامد ساختهای کلیشهای اشاره کرد.
برنامهریزی زبانی
وی برنامهريزی زبانی و افزايش دانش زبانی را يکی از راههای حفظ زبانها عنوان کرد و گفت: برنامهریزی زبانی به هر نوع دستکاری یا دخالت آگاهانه گفته میشود که از طرف دولت یا سازمانهایی که از حمایت دولت برخوردارند در ساخت و کاربرد زبان در یک جامعه اعمال میشود. نوسازی زبان، بهمنظور پاسخگویی زبان ملی و معیار به نیازهای علمی و فنی روز، تصفیه زبان از عناصر بیگانه و خط و مسایل مربوط به آن از جمله حوزههای برنامهریزی زبانی هستند. از آنجا که سازمان صداوسيما در کنار آموزش و پرورش، فرهنگستان زبان و ادب فارسي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله نهادهايی است که وظيفه پاسداری از زبان فارسي را برعهده دارند بايد در برنامهريزی زباني و اجراي آن سهيم باشد.
عظیمیفرد با بیان اینکه برنامهریزان زبان به چهار تخصص شامل سیاستگذاری، برنامهریزی، اجرا و ارزیابی نیاز دارند، توضیح داد: یکی از ابعاد اساسی اجرای برنامهریزی زبان، توزیع و انتشار محصولات آن است و رسانه ملی بیش از سایر نهادها قادر به انجام دادن چنین کاری است. مرور تجربههای برنامهریزی زبان در سایرکشورها نشان میدهد رسانههای عمومی به سبب پرداختن به مراحل اجرایی و اننتشار محصولات برنامهریزی زبان، بهطور طبیعی قابلیت و تخصص سیاستگذاری و برنامهریزی زبان را به دست میآورند.
وی تاکید کرد: بهترین کاری که صداوسیما میتواند برای سوق دادن به استفاده از واژههای فارسی انجام دهد این است که خود، زبان خویش را مهذب کند یعنی مصوبات و دستورهای فرهنگستان را در تولیدهای خویش رعایت کند. همچنین رسانه قدرتمندی چون صداوسیما میتواند نقش موثری در گسترش نوواژهها ایفا کند. درستگویی و درستنویسی در رسانه ضرروت انکارناپذیری است. این امر نیازمند آموزش و نظارت مستمر است و باتوجه به پیچیده شدن کاربرد زبان در رسانه و ورود میانرشتهایهای جدید در حوزه زبانشناسی، تشکیل شورای زبان و ادب فارسی در رادیو و تلویزیون برای ساماندهی وضعیت زبانی ضروری است.
به گفته عظیمیفرد، یکی از مباحث زبانی که بهشدت در کشور مغفول مانده، توجه به تقویت دانش زبانی عمومی مخاطبان در نقاط مختلف کشور است. مهمترین خواسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی از رسانه ملی نیز توجه به همین امر است. در سالهای اخیر تولید برنامکهای آموزشی مربوط به زبان فارسی در رادیو و تلویزیون گسترش یافته و صداوسیما بهعنوان نهادی اجرایی میتواند مصوبات فرهنگستان را معرفی کند؛ اما در عین حال سازمان صداوسیما تنها در صورت داشتن برنامه زبانی میتواند در حوزه برنامهریزی زبانی کلان وارد شود.
نظر شما