به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، یکصدو هشتادو سومین شماره از فصل‌نامه «شاهد کودک» با مطالب متنوع به کوشش «گروه مجلات شاهد» منتشر شد. در این فصل‌نامه مطالب متنوع با زبان ساده و با هدف ترویج ارزش‌های اخلاقی برای کودکان خواندنی شده است.
در شماره یکصدو هشتادو یک از فصل‌نامه «شاهد کودک» مطالبی با عنوان‌های «وقتی شما بیایید»، «بیشتر و بیشتر بدانید»، «آزمایش»، «یک قصه خوب»، «رمز جدول»، «قاصدک»، «آتش‌نشان قهرمان»، «من عادت‌های خوبی دارم»، «من راه درست مصرف انژی را می‌دانم»، «دوستی»، «قهرمان آب‌ها»، «الهام از طبیعت»، «کاردستی کاموایی»، «میهمانی یلدا» و «در کودکی بزرگ شدم»را می‌خوانید.
در یکی از داستان‌های این شماره از شاهد کودک با عنوان «قهرمان آب‌ها» آمده است: وارد اتاق که شدم، سلام کردم. پدر داشت به تقویم رومیزی نگاه می‌کرد. با مهربانی گفت: «سلام پسرم! نگاه کن هفتم آذر، روز نیروی دریایی ارتش است .» با تعجب پرسیدم: «پدر چرا روز نیروی دریایی برای شما مهم است؟ » پدرم لبخندی زد و گفت: «از وقتی در نیروی دریایی مشغول به کار شدم با فداکاری رزمندگان و شهدای نیروی دریایی بیشتر آشنا شدم. یکی از آنها، شهید دریادار محمدابراهیم همتی است.»
من از پدر خواستم از این شهید برایم بگوید. پدر هم شروع کرد به تعریف کردن: «محمدابراهیم که پسری زرنگ و باهوش بود، همیشه شاگرد اول مدرسه میشد. وقتی بزرگ شد به خاطر علاقه‌ای که به دریا داشت در نیروی دریایی مشغول به کار شد. او برای اینکه علم و دانش بیشتری یاد بگیرد به آلمان، سوئد و فرانسه رفت. محمدابراهیم در بین دانشجویان هفتاد کشور، نفر اول شد. او بعد از اینکه درسش تمام شد به ایران برگشت تا به مردم کشورش ایران خدمت کند.»
پدر ساکت شد و نفس عمیقی کشید. با کنجکاوی گفتم: «خب!!! لطفاً ادامه بدهید. دلم میخواهد او را بیشتر بشناسم.» پدر گفت:« 31 شهریور سال 359 که جنگ شروع شد محمدابراهیم به مرخصی رفته بود. وقتی فهمید دشمن به کشورمان ایران حمله کرده، با عجله از مرخصی برگشت تا برای دفاع از مردم به بوشهر برود. ولی وقتی به فرودگاه رفت دید که هواپیمایی که قرار بود به بوشهر برود به خاطر بمباران، اجازۀ پرواز ندارد. خیلی ناراحت شد. آرام و قرار نداشت. شب با اتوبوس به شیراز رفت و از آنجا با ماشین دیگری خود را به بوشهررساند. دو ماه بعد یعنی در هفتم آذر سال 1359، او و همرزمانش با ناو (کشتی جنگی) پیکان، شجاعانه با نیروی دریایی دشمن بعثی جنگیدند. آنها در عملیاتی که نامش مروارید بود و با فرماندهی محمدابراهیم همتی انجام شد، با همراهی جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش توانستند چند کشتی جنگی کوچک (ناوچه) دشمن را در آب‌های خلیج‌فارس غرق کنند و دو سکوی نفتی مهم دشمن را آتش بزنند. ولی در راه برگشت از مأموریت، موشک دشمن به کشتی آنها برخورد کرد و محمدابراهیم و همرزمانش در بیستم محرم به شهادت رسیدند.
تمام مطالب «شاهد کودک» به بیانی شیوا، روان و در قالب شعرهایی به زبان ساده سروده شده تا کودکان به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند.
همچنین در بخش «بچه‌های مجله» پنج نقاشی از کودکان را می‌بینید.
شماره یکصد و هشتاد و سومین «شاهد کودک» با مدیرمسئولی دکتر رحیم نریمانی و دبیری زهرا خسروی منتشر شده است. شما می‌توانید به زودی این شماره از مجله «شاهد کودک» را از طریق سایت مجلات نشر شاهد مطالعه کنید.
در شماره یکصدو هشتادو یک از فصل‌نامه «شاهد کودک» مطالبی با عنوان‌های «وقتی شما بیایید»، «بیشتر و بیشتر بدانید»، «آزمایش»، «یک قصه خوب»، «رمز جدول»، «قاصدک»، «آتش‌نشان قهرمان»، «من عادت‌های خوبی دارم»، «من راه درست مصرف انژی را می‌دانم»، «دوستی»، «قهرمان آب‌ها»، «الهام از طبیعت»، «کاردستی کاموایی»، «میهمانی یلدا» و «در کودکی بزرگ شدم»را می‌خوانید.
در یکی از داستان‌های این شماره از شاهد کودک با عنوان «قهرمان آب‌ها» آمده است: وارد اتاق که شدم، سلام کردم. پدر داشت به تقویم رومیزی نگاه می‌کرد. با مهربانی گفت: «سلام پسرم! نگاه کن هفتم آذر، روز نیروی دریایی ارتش است .» با تعجب پرسیدم: «پدر چرا روز نیروی دریایی برای شما مهم است؟ » پدرم لبخندی زد و گفت: «از وقتی در نیروی دریایی مشغول به کار شدم با فداکاری رزمندگان و شهدای نیروی دریایی بیشتر آشنا شدم. یکی از آنها، شهید دریادار محمدابراهیم همتی است.»
من از پدر خواستم از این شهید برایم بگوید. پدر هم شروع کرد به تعریف کردن: «محمدابراهیم که پسری زرنگ و باهوش بود، همیشه شاگرد اول مدرسه میشد. وقتی بزرگ شد به خاطر علاقه‌ای که به دریا داشت در نیروی دریایی مشغول به کار شد. او برای اینکه علم و دانش بیشتری یاد بگیرد به آلمان، سوئد و فرانسه رفت. محمدابراهیم در بین دانشجویان هفتاد کشور، نفر اول شد. او بعد از اینکه درسش تمام شد به ایران برگشت تا به مردم کشورش ایران خدمت کند.»
پدر ساکت شد و نفس عمیقی کشید. با کنجکاوی گفتم: «خب!!! لطفاً ادامه بدهید. دلم میخواهد او را بیشتر بشناسم.» پدر گفت:« 31 شهریور سال 359 که جنگ شروع شد محمدابراهیم به مرخصی رفته بود. وقتی فهمید دشمن به کشورمان ایران حمله کرده، با عجله از مرخصی برگشت تا برای دفاع از مردم به بوشهر برود. ولی وقتی به فرودگاه رفت دید که هواپیمایی که قرار بود به بوشهر برود به خاطر بمباران، اجازۀ پرواز ندارد. خیلی ناراحت شد. آرام و قرار نداشت. شب با اتوبوس به شیراز رفت و از آنجا با ماشین دیگری خود را به بوشهررساند. دو ماه بعد یعنی در هفتم آذر سال 1359، او و همرزمانش با ناو (کشتی جنگی) پیکان، شجاعانه با نیروی دریایی دشمن بعثی جنگیدند. آنها در عملیاتی که نامش مروارید بود و با فرماندهی محمدابراهیم همتی انجام شد، با همراهی جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش توانستند چند کشتی جنگی کوچک (ناوچه) دشمن را در آب‌های خلیج‌فارس غرق کنند و دو سکوی نفتی مهم دشمن را آتش بزنند. ولی در راه برگشت از مأموریت، موشک دشمن به کشتی آنها برخورد کرد و محمدابراهیم و همرزمانش در بیستم محرم به شهادت رسیدند.
تمام مطالب «شاهد کودک» به بیانی شیوا، روان و در قالب شعرهایی به زبان ساده سروده شده تا کودکان به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند.
همچنین در بخش «بچه‌های مجله» پنج نقاشی از کودکان را می‌بینید.
شماره یکصد و هشتاد و سومین «شاهد کودک» با مدیرمسئولی دکتر رحیم نریمانی و دبیری زهرا خسروی منتشر شده است. شما می‌توانید به زودی این شماره از مجله «شاهد کودک» را از طریق سایت مجلات نشر شاهد مطالعه کنید.
نظر شما