نشست تخصصی باستانشناسی که به مناسبت هفته پژوهش برگزار شد
کشف آثاری از دوره عصرآهن تا دوره اشکانی/ مستندنگاری شواهد باستانشناختی در فاز کتابخانهای
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با بیاناینکه کاوش نجاتبخشی گورستان مرسین چال نشان داد این گورستان دارای آثاری از دوره عصرآهن تا دوره اشکانی است تصریحکرد: در سه ترانشه مورد کاوش قرار گرفته 49 گور شناسایی شد.
او با بیان اینکه این محوطه در سال 1389 توسط صالحی بررسی و شناسایی شد، بیان کرد: اولین و دومین فصل کاوشهای این محوطه در سال 1393 و 1399 توسط مهرداد ملکزاده و فصل سوم این پژوهشها در تابستان سال 1400 توسط دو هیأت به سرپرستی اینجانب و عطا حسنپور انجام گرفت.
این باستانشناس افزود: در سه ترانشه مورد کاوش قرار گرفته 49 گور شناسایی شد که در بستر طبیعی و براساس توپوگرافی منطقه از غرب به شرق بین 30 الی 80 سانتیمتر با خاک پوشیده شدهاند و گورهای کاوش شده بین 190 تا 220 سانتیمتر طول، بین 40 تا 60 سانتیمتر عرض و دارای عمقی بین 30 تا 65 سانتیمتر هستند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری با اشاره به اینکه در قسمت عرض گورها تخته سنگهایی اغلب از جنس ماسهای بصورت عمودی به کار رفته که برای ایستایی آنها از سنگهای کوچک در کنار آنها استفاده شده است، افزود: گورها بیشتر بهصورت جنوبغرب شمالشرق بود و تعداد کمی از گورها تقریباً در جهت غرب به شرق و یا جنوب به شمال بودند، پس از تدفین چاله گور با همان خاک کنده شده پر میشده است.
نعمتی بیان کرد: شیوه تدفین در گورها بصورت تاق باز بوده که تنها در نحوه قرار گرفتن سر، دستها و پاها با هم متفاوت هستند با توجه به مطالعات اولیه انجام شده بر روی بقایای استخوانی برجامانده، جامعه مورد مطالعه شامل تعداد 24 مرد، 16 زن و 2 کودک است و تعداد 7 مورد قابل تعیین جنسیت نبودند.
این باستانشناس با بیاناینکه اغلب گورها دارای یک یا چند شیء از جنس سفال، نقره، مفرغ، شیشه، سنگ و قیر بودند، گفت: یافتههای سفالی بیشتر شامل انواع کاسههای پایهدار،کف تخت،کف محدب و یا کفی که از زیر به سمت داخل فشار داده شده بود، کاسههای چند وجهی، پیاله ها، ظروف دسته راستی با آبریز کوچک،کوزههای کوچک و سردوکها هستند.
او بیان کرد: برخی از کاسهها و یا پیالهها در داخل یا بیرون و هر دو قسمت داغدار هستند. اشیای فلزی از جنس آهن، مفرغ و نقره و شامل انواع خدنگ، خنجر، کارد، دهره، داس، پیکرک، مهره، دستبند، النگو، پابند،گوشواره، حلقه، انگشترمهر، گل سینه و زنگوله هستند و اشیای شیشهای هم بهطور کل انواع مهرهها را دربرمیگیرند.
او در پایان گفت: از نظر گاهنگاری باتوجه به مقایسههای انجام شده این گورستان دارای آثاری از دوره عصرآهن تا دوره اشکانی است.
مستندنگاری شواهد باستانشناختی در فاز کتابخانهای و نظری
درباره چیستی و نوع استقرار در محوطه 106 محدوده آبگیر سد چمشیر در عصر ساسانی، با توجه به کیفیت ساختارهای معماری، چشمانداز جغرافیایی پیرامون محوطه و وجود دو استودان در صخرههای جنوبی مشرف به محوطه، میتوان فرضیههای استقرار فصلی زمستانی، تفرّجگاه یا یک دسکره ساسانی را مطرح کرد.
سپس سعید امیرحاجلو، استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس گفت: کاوش محوطه تاریخی شماره 106 در محدوده آبگیر سد چمشیر در شهرستان گچساران در قالب طرح ارتباط با جامعه و صنعت و بر اساس تفاهمنامهای میان دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگاه میراثفرهنگی به انجام رسید و فاز میدانی آن با هدف «نجاتبخشی و مستندنگاری شواهد باستانشناختی منقول و غیرمنقول به منظور شناخت ویژگیهای فرهنگی، تبیین کاربریها، گاهنگاری و حفاظت از آثارِ قابلِ حفاظت محوطه» به اجرا درآمد.
این باستانشناس افزود: در فاز کتابخانهای و نظری، مطالعاتی با هدف «تبیین اهمیت و جایگاه محوطه در سلسله مراتبِ استقرارهای نواحی پیرامون رودخانه زهره و تبیین الگوهای معیشت جوامع محلی در این ناحیه در دوران ساسانی و اسلامی» در دست انجام است و بر اساس تفاهمنامه فوق، تا اردیبهشت 1402 در جریان خواهد بود.
سرپرست هیئت باستانشناسی کاوش محوطه تاریخی شماره 106 در محدوده آبگیر سد چمشیر در شهرستان گچساران بیان کرد: در مطالعات فاز میدانی و کاوش محوطه 106، شواهدی از جمله ساختارهای معماری سنگی، قطعات سفال دوران ساسانی تا سدههای میانی اسلامی، اشیاء سنگی و شیشهای شناسایی و مستندنگاری شد.
او خاطرنشانکرد: بر پایه تقدّم و تأخر ساختارها، عمق پیدایش ساختارها، شیوه ساخت و ساز، اختلاف پهنای دیوارها، نوع مصالح و مواد فرهنگی در لایههای همسطح، به نظر میرسد نخستین دوره معماری در این محوطه، متعلّق به دوره ساسانی است که بازسازیهایی را در دو فاز نشان میدهد و ساختارهایی منظم با قلوهسنگ، ملات گچ و اندود گچ شکل گرفته است.
استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تربیت مدرس گفت: درباره چیستی و نوع استقرار در محوطه 106 در عصر ساسانی، با توجه به کیفیت ساختارهای معماری، چشمانداز جغرافیایی پیرامون محوطه و وجود دو استودان در صخرههای جنوبی مشرف به محوطه، میتوان فرضیههای استقرار فصلی زمستانی، تفرّجگاه یا یک دسکره ساسانی را مطرح کرد.
او بیان کرد: اما پس از آن، جوامع نیمهیکجانشین در سدههای میانی اسلامی، به ساختوساز روی دیوارهای کهنتر اقدام کردهاند. ساختارهای سنگی با ملاط گل، چیدمان نامنظمتر و پهنای متغیر دیوارها به این دوره از استقرار تعلّق دارند.
نظر شما