نشست «تحلیل سرمایه اجتماعی در ایران» برگزار شد؛
پژوهشها درباره سرمایه اجتماعی در ایران بیشتر مبتنی بر رویکرد پاتنامی است
تقریباً همه برنامههای پژوهشی بزرگی که در مورد سرمایه اجتماعی انجام شده و مخصوصاً پیمایشهای ملی، مبتنی بر رویکرد پاتنامی یا رویکردهای شبیه به آن بودهاند و کاری گسترده برای اینکه سرمایه اجتماعی در ایران را با رویکرد متفاوتی ببینیم انجام نشده است.
محمدجواد ادبی دبیر این نشست بیان کرد: سرمایه اجتماعی در دوران اخیر مسئله جدیتری شده است. موضوعی است که پیرامون آن مداقههای عمیقتری را باید از نظر علمی و نظری داشته باشیم. موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی تلاش میکند در مسیر جدید، به زمینههای معتبری که اکنون در جامعه وجود دارد ارتباط برقرار کند. در سالهای اخیر موضوع سرمایه اجتماعی همواره مورد توجه بوده است.
وی افزود: تحلیلها و برنامهریزیهایی نیز در حوزه سرمایه اجتماعی صورت گرفته است. این نیست که به این مسئله بیتوجهی شده باشد. حداقل در سالهای اخیر در سازمان اجتماعی کشور که عضو آن بودهام، شاهد بودم که کارهای خوبی صورت گرفته است. باید سرمایه اجتماعی را هم در جایگاه نظر و هم عمل، مورد بررسی قرار دهیم.
سالار کاشانی به عنوان اولین سخنران بیان کرد: از آنجایی که نمیخواهیم بحث تئوریک کنیم خیلی وارد تکثر تئوریها نمیشوم. دیدگاههای مختلفی درباره سرمایه اجتماعی وجود دارد. من به دو نگاه و تلقی تاکید میکنم. در یک نگاه ساده و کلی بر اساس دو سنت میتوان سرمایه اجتماعی را بررسی کرد. جامعهشناسی نظم و تضاد؛ دو رویکرد به سرمایه اجتماعی است.
وی افزود: این دو رویکرد تفاوت نگاههای هستیشناسانه دارد آن هم درباره این پرسش که جامعه چیست؟ جامعهشناسان جامعه را یک پدیده میدانند که حالت بهینهای دارد که به سمت همبستگی پیش میرود. در نقطه مقابل و سنت تضاد نیز، جامعه را صحنه درگیری نیروهای اجتماعی میکند. اساس این دو نگاه از دیدگاههای پاتنام و بوردیو میآید.
کاشانی ادامه داد: در دیدگاه پاتنام سرمایه اجتماعی چیزی است که امکان زندگی مدرن اجتماعی را فراهم میکند. ما با یک تمایز بین جامعه پیشامدرن و جامعه مدرن روبهرو هستیم. سرمایه اجتماعی پدیدهای برای به وجود آوردن امکان حیات اجتماعی است. بنیان این دیدگاه اعتماد به شبکههای اجتماعی و تعهد اخلاقی است. اعتماد خیلی در زندگی اجتماعی مدرن مهم است.
وی گفت: در جوامع پیشامدرن، اجتماعات محلی نیز مورد توجه است. در اجتماعات محلی، آدمها همگی بر اساس بستگیهای محلی، یک اجتماع را شکل میدهند. در جامعهای که آدمها همکاری میکنند، مشکلی برای تداوم اعتماد نداریم. ضرورت وجود سرمایه اجتماعی در بعد اعتماد موضوعی مهم است. اعتماد در تعاملات وجود دارد و از طریق عضویت در شبکههای اجتماعی به وجود میآید و به بازتولید ارزشها و هنجارهای مشترک کمک میکند.
کاشانی عنوان کرد: این نوع نگاه به سرمایه اجتماعی چیزی است که ما به آن خیر عمومی میگوییم. آدمها کارهایی را انجام میدهند که ممکن است برایشان سود نداشته باشد اما چون درک از خیر عمومی دارند، به حفظ اعتماد اجتماعی کمک میکنند. کلیت بحث پاتنام نیز همین است. اما در دیدگاه بوردیو که نزدیکتر به سنت تضاد است، سرمایه اجتماعی یکی از ابزارهای تولید و بازتولید نابرابری اجتماعی است.
وی اضافه کرد: سرمایه اقتصادی مارکس، برای شناخت جایگاه طبقاتی کافی نیست. شما باید به سرمایههای دیگر نیز توجه کنید. یکی از آنها سرمایه اجتماعی است. یعنی آدمها چقدر نفوذ اجتماعی دارند؟ این به صورت مستقیم روی قدرتشان در جایگاه طبقاتی و سلسلهمراتب اجتماعی تاثیر میگذارد.
کاشانی گفت: نکته جالب درباره پژوهش در حوزه سرمایه اجتماعی این است که ما به طرز جالبی، تقریبا در همه پژوهشهای بزرگی که تعریف شده، خصوصا پیمایشهای ملی که با نام سرمایه اجتماعی پدید آمدهاند، بر اساس رویکرد پاتنام عمل کردهایم. برنامه اجتماعی گستردهای که سرمایه اجتماعی را متناقض با رویکردها نشان بدهد وجود نداشته است. شرایط اجتماعی ایران، نمونه مناسبی است برای آنکه ببینیم مردم، چگونه سرمایه اجتماعی را به وجود آوردهاند.
مرجعیت سلبریتی
محمدحسین ظریفیان دیگر سخنران این نشست، مسئله مرجعیت را مطرح کرد و گفت که امروزه مرجعیت درحال جابهجایی به سمت سلبریتیها است. هرچند آنها مرجعیت تام ندارند اما نقشی اثرگذار، عمیق و حادثهساز دارند. اگر استمرار زمانی پیدا کرد و تبدیل به واقعه تاریخی شد عمق آن گروه مرجع نیز عمیقتر میشود. کاشانی البته در مقابل این ادعا، بیان کرد که امروزه دیگر مرجعیتی وجود ندارد و این موضوع در حال افول است.
وی درباره سرمایه اجتماعی بیان کرد: هرگونه تعریفی را میتوان از موضوع سرمایه اجتماعی داشت با این حال موضوع سرمایه اجتماعی تعاریف متناقض و متفاوت ندارد. ما شاهد این نیستیم که تعاریف سرمایه اجتماعی ما را به آشفتگی ذهنی مبتلا کند. ما ناظر بر این هستیم که مجموعه معینی از ارزشها که غیررسمی هستند و به انجام امور خاص معطوف میشوند سرمایه اجتماعی نام دارند.
وی اضافه کرد: نام بردهاند از نظریهپردازان و اشخاصی که در این زمینه مطالبی را طرح کردهاند. چه بوردیو چه کلمن، از جمله فوکویاما همه اینها وقتی به مطالب و نگرششان نگاه میکنیم انتفاع اقتصادی یک محوریت قابل اعتنا و غایت آنها در حوزه سرمایه اجتماعی محسوب میشود. خصوصا در نگاه فوکویاما این خیلی برجسته است. همه اینها، این را کاملا بیان میکنند. نهایت و غایت خروجی سرمایه اجتماعی را بیشتر در همین حوزه میتوان مشاهده کرد.
ظریفیان گفت: در حوزه سرمایه اجتماعی، خصوصا یک دهه اخیر، تحلیل ما به نوعی بیشتر ناظر بر کنشها و واکنشهای سیاسی با تمرکز بر مشارکت است. البته مصادیق دیگری هم وجود دارد و در جوامع دیگر نیز شاخصهای مشابهی را میتوان مشاهده کرد. در حالیکه به نظر میرسد در حوزه سرمایه اجتماعی، نگرش به مسئله اجتماع و زاویه دید در مسئله اجتماعی، خودش موضوعیت فراوانی دارد.
وی به موضوع درونگروهی اشاره کرد و گفت: ما در بحث سرمایه اجتماعی با بحثهای درونگروهی نیز روبهرو هستیم. اساسا حوزه ارتباط ناظر به بحث درونگروهی است. این مسئله یک بخش قابل اعتنایی است مخصوصا وقتی صحبت از پیوستگیهای قومی و خانوادگی میشود. ما شاید با توجه به عدم برنامه منسجم و سیاست دقیق نسبت به حوزه خانواده به طور خاص مدرنیته شهری، پیوندهای حوزه خانوادگی ما دچار یک سری آسیبها در طول سالهای گذشته بوده است با این حال در حوزه پیوستگی قومی یک حساسیت قابل اعتنایی در کشور وجود دارد.
ظریفیان بیان کرد: ما میبینیم که مردم ایران نسبت به پیوستگی قومی و مواجهه با موضوعی مانند تجزیه کشور کاملا عکسالعمل نشان میدهند. این یک جنبه از سرمایه اجتماعی است. بخشی از آن حوزه، بینگروهی است. اقشار مختلف باید این نسبت را بین خودشان فهم کنند.
وی افزود: نوع بعد، سرمایه اجتماعی و ارتباط با نخبگان و بخشهای مختلف جامعه است. مسئله ارتباط میان نخبگان اجتماعی و بخشهای مختلف جامعه، ما در یک مقطع قابل اعتنایی، کم توجهی کردیم نسبت به این پیوست. آنجایی که میبینیم جامعه ایرانی به یک اوجی رسیده است، گسست میان حوزه نخبگانی و حوزه توده، یک سری خسارتهای جبرانناپذیر را به وجود آورده است. اگر نسبت به موضوع سرمایه اجتماعی نگاهی جدی و فراگیر وجود نداشته باشد تبعات بیشتری را در پی خواهیم داشت.
ظریفیان با اشاره به اینکه حوزه نخبگانی ما نتوانستهاند مسئله گسست را به خوبی تئوریزه کنند، بیان کرد: مسئله پیوستگی قومی در توده بیشتر رسوخ پیدا کرده تا در حوزههای نظری و عملی ما که به نوعی در مراکز پژوهشی میبینیم که یک سری خوانشهای جدید و تعجبآور از آن وجود دارد.
دکتر رضا غلامی استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به عنوان آخرین سخنران بیان کرد: تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران خیلی پیچیده است و ما بستری را فراهم نکردیم که این اعداد و ارقام را با دقت مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. چه بسا برای برخی از این تحلیلها باید پروژههای بزرگی شکل بگیرد.
وی اضافه کرد: موضوع سرمایه اجتماعی لایههای مختلفی دارد و چه بسا لایحههایی که امکان دستیابی به آنها ممکن نباشد. ما با یک کلمه که حکومت کمکاری میکند یا مرجعیتی وجود ندارد، نمیتوانیم همه چیز را تحلیل کنیم. امیدوارم زمینههای وسیعی را بتوانیم فراهم کنیم که درباره سرمایه اجتماعی بیشتر سخن بگوییم و از دل این گفتگوها به بستههای سیاستی برسیم. با این حال حس میکنم میشود امید داشت که در آینده با تلاشهای دانشگاهی به سمت بر طرف کردن مشکلات در زمینه سرمایه اجتماعی پیش برویم.
نظر شما