معرفی کتاب «تبلیغات افراطگرایانه در رسانههای اجتماعی تهدیدی برای امنیت ملی»
رسانههای اجتماعی از تعامل سازنده تا افراطگرایی ویرانگر
«تبلیغات افراطگرایانه در رسانههای اجتماعی تهدیدی برای امنیت ملی» نوشته مایکل اربشلو و ترجمه محمدرضا کریمی قهرودی و ندا انعامی، عنوان اثری تازه در حوزه اثرگذاری تبلیغات و رسانههای اجتماعی بر امنیت ملیست که در سال جاری منتشر شده است.
تبلیغات افراطگرایانه و جامعه آسیبپذیر
فصل اول کتاب «تبلیغات افراطگرایانه در رسانههای اجتماعی تهدیدی برای امنیت ملی» با عنوان «چارچوبی برای تحلیل تأثیر تبلیغات رسانههای اجتماعی بر نابردباری، افراطگرایی و افراطیشدن در جامعه»، به مسئلة همگرایی رسانهها و منابع اطلاعاتیای میپردازد که در رسانههای اجتماعی جریان مییابند و نشان میدهد که این موضوع چگونه در حال نفوذ در زندگی روزانه افراد است. نویسنده نشان میدهد که رسانههای اجتماعی از یکسو به افراد دارای روابط و علایق مشترک امکان تعامل و همکاری را داده و از سوی دیگر فناوری رسانههای اجتماعی، افراد و گروهها را قادر به سفارشی کردن و محدودسازی محتوایی کرده است که در معرض آن قرار داده شدهاند؛ صرف نظر از اینکه این محتواها از تلویزیون، منابع چاپی، کاخ سفید، منبرهای وعظ یا گروههای نفرت نشئت گرفته باشد.
اربلشو بیان میکند که برای تحلیل تأثير بالقوه تبلیغات، باید درکی از نحوه صرف وقت افراد در زندگی روزانهشان و زمانیکه آنان صرف رسانه های اجتماعی میکنند داشته باشیم. او در این فصل، اشکال مختلف دستهبندی تبلیغات، روشهای عملی شناسایی آنها، درک از افراطگرایان و افراطگرایی، افراطیشدن ناشی از تبلیغات، میزان و نحوه مصرف تبلیغات رسانههای اجتماعی و خشونت در تلویزیون را به علاوه فعالیتهایی پوشش میدهد که برای مبارزه با تبلیغات تروریستها و افراطگران در حال اتخاذ است.
در دومین فصل از کتاب «تبلیغات افراطگریانه در رسانههای اجتماعی» که عنوان «تبلیغات رسانههای اجتماعی و فرایند انتخابات سیاسی» را همراه دارد، نویسنده ضمن اذعان به اهمیت انتخابات از منظر قدرت تبلیغاتیاش، به سراغ انتخابات ایالات متحده آمریکا در سال 2016 میرود و نشان میدهد در این انتخابات، ۹۹ درصد تبلیغات و ۱ درصد مناظره حضور داشت و چگونه رسانههای اجتماعی به گسترش تبلیغاتی که اغلب آنها توسط نامزدها یا گروههای هواداران مختلف ایجاد شده بود کمک کردند. در این فصل همچنین اقدامات مداخلهجویانه روسیه در تبلیغات انتخاباتی 2016 مورد بررسی قرار میگیرد و تحلیل جامعه اطلاعاتی از رشته اقدامات مداخلهجویانه روسیه و مدارک دادرسیهای کنگره ایالات متحده از شرکت رسانههای اجتماعی در این مداخلهجوییها تحلیل میشود.
اربلشو همچنین در این فصل، قانون تبلیغات صادقانه را شرح میدهد که بهمنظور ترویج شفافیت بیشتر پستهای رسانههای اجتماعی وضع شده است؛ پستهایی که ممکن است بر فرایند انتخابات اثر بگذارند.
ابتکار عملهای ملی در مواجهه با افراطیگری
فصل سوم کتاب با عنوان «واکنش نهادی دولت به تبلیغات رسانههای اجتماعی، افراطگرایی و افراطیشدن» به این موضوع میپردازد که دولتها چگونه از طریق تشکیل ائتلافها و مشارکتها، برای مقابله با تبلیغات افراطگرایانه در رسانههای اجتماعی عمل میکنند و در پی کاهش تعداد افراد و گروههایی هستند که از طریق تبلیغات به افراطگرایی خشن تمایل پیدا کردهاند.
این ائتلافها شامل ائتلافهای بینالمللی، کنسرسیومهای منطقهای و مشارکتها و برنامههای محلی میشود. این فرایند ممکن است در جوامع قائل به آزادی بیان، بینهایت چالشبرانگیز باشد و حتی ممکن است با موانع قانونی روبهرو شود. کتاب در این فصل خود، برنامههای محققشده توسط دولت ایالات متحده، شامل برنامههایی که توسط وزارت امنیت داخلی، وزارت دادگستری و بهمنظور مقابله با تبلیغات و اقدامات افراطگرایانه اداره میشوند را بررسی میکند. همچنین پیرامون ابتکارعملهایی ملی بحث میکند که اقدامات و برنامههای نهادها را برای مقابله با تبلیغات افراطگرایانه در رسانههای اجتماعی هدایت میکنند.
چهارمین فصل کتاب «تبلیغات افراطگریانه در رسانههای اجتماعی» با عنوان «واکنش نیروهای نظامی به افراطگرایی و افراطیشدن تبلیغاتمحور رسانههای اجتماعی» از مواجهه نیروهای نظامی و افراطیگری رسانهای سخن به میان میآورد. اربلشو در این فصل بیان میکند که ارتش با چندین چالش عمده در خصوص تبلیغات افراطگرایانه مواجه است. ظهور گروههای سازمانیافتهای نظیر داعش که به یک چالش نظامی و سیاسی اصلی تبدیل شد، تا حد زیادی به واسطه تبلیغات افراطگرایانه هدایت میشد.
نویسنده نشان میدهد که چگونه این تبلیغات جمعیتهای محلی با شهروندان مستقل در عراق و افغانستان را نیز افراطی میکرد تا به نیروهای همپیمان که از قرار معلوم بهخاطر آنان تلاش کرده یا با هم متحد شده بودند آسیب وارد کنند. ارتش با تهدید نیروهای خودی نیز مواجه بود که در نتیجه افراطیشدن و نیل نیروهای خودی به دیدگاههای افراطی و خشونت رخ داده است. همچنین این فصل به بررسی چگونگی عملکرد ارتش ایالات متحده در جهت کاستن تأثیر تبلیغات افراطگرایانه در رسانههای اجتماعی ناظر است.
خشونت تبلیغاتی و چالشهای قانونی
فصل پنجم کتاب که عنوان «تأثیر تبلیغات افراطگرایانه در رسانههای اجتماعی بر اجرای قانون» را بر پیشانی خود دارد، به این موضوع میپردازد که کارکنان نهادهای مجری قانون در ایالات متحده در مرکز انواع گوناگون درگیریهای اجتماعی قرار دارند و رسانههای اجتماعی، اضطراب را بهطور فردی در بسیاری از افسران پلیس و نیز بهطور کلی در مشاغل مرتبط با اجرای قانون دائمی ساختهاند. این فصل نشان میدهد که تبلیغات افراطگرایانه که مروج خشونتاند نیز چالشی برای اجرای قانون است، زیرا اغلب مجریان قانون یا جوامعی که از آن پاسداری میکنند، هدف خشونت قرار دارند.
بررسی آموزشهای لازم برای نهادهای اجرای قانون در زمینه رسیدگی به تبلیغات افراطگرایانه، پایش رسانههای اجتماعی، رادیکال شدن افسران مجری قانون و جایگزین شدن تبلیغات ضد پلیس با تبلیغات طرفدار پلیس در رسانه های اجتماعی از دیگر مباحثیست که در این فصل به آنها پرداخته میشود.
در فصل ششم کتاب نیز با عنوان «دستگاه تبلیغات افراطگرایانه شرکتها» به بررسی تبلیغات افراط گرایانهای پرداخته میشود که از سازمانهای تروریستی و گروههای مختلف نفرت نشئت میگیرند؛ تبلیغاتی که مملو از عبارتهای دروغین و گمراهکنندهایست که بهمنظور عضوگیری و افراطی کردن پیروان طراحی میشوند و به جهان اعلام خطر میکنند، لیکن جدید نیستند و تروریستها آنها را ابداع نکردهاند. شرکتهای سرمایهداری در فن فریب، دروغگویی، ارائة اطلاعات غلط و کلاهبرداری استاد بودهاند و باعث مرگ میلیونها نفر در سراسر جهان شدهاند. در این فصل تبلیغات افراطگرایانه ای که توسط شرکتها منتشر میشود با موردکاوی ابتدایی صنعت تنباکو در ایالاتمتحده بررسی میشود.
جوانان، ایدئال تبلیغات افراطگرایان
فصل هفتم کتاب به سراغ موضوع «تبلیغات افراطگرایانه و عضوگیری با هدف گرفتن جوانان» میرود. اربشلو با مطالعهای در خصوص جوانان در ایالات متحده بیان میکند که این قشر بهطور مداوم در معرض خشونت نژادپرستی و تبعیض مذهبی قرار داشته و اغلب بهخاطر گرایش جنسی یا سبک زندگی انتخابی خود مورد تمسخر قرار میگیرند. او استدلال میکند که افراطگرایان از جمله گروههای بینالمللی و داخلی و متعصبان مذهبی و حتی گروههای سیاسی، به دنبال شکار جوانان آسیبپذیر در جنگلی بشریاند که آن را جامعه مینامیم. جوانان در ایالاتمتحده هدفهای ایدئالی برای جذب شدن توسط افراطگرایانیاند که جویای جلب پشتیبانی از ایدئولوژیهای افراطی خود هستند. همچنین این فصل به بررسی نوجوانان بهعنوان هدف عضوگیری، روشهایی که گروهها برای جذب استفاده میکنند، مواجهه روبهرشد نوجوانان با خشونت و تعصب و معرفی برخی از برنامههایی میپردازد که بهمنظور کاستن از موفقیت ناخواسته گروههای افراطی در تعلیم، تلقین و افراطی کردن افراد جوان تحقق یافتهاند.
در هشتمین فصل از کتاب «تبلیغات افراطگرایانه در رسانههای اجتماعی» با عنوان «خشونت الکترونیک یا آزادی بیان» به نابردباری و نفرت در ایالاتمتحده پرداخته میشود که رهاورد آن خشونت الکترونیکی افراطگرایان است؛ پدیدهای که در حال سرایت به رسانههای اجتماعی است. اربشلو در این فصل نشان میدهد که افراط گرایان، چه فعال جناح راست افراطی باشند و چه مقامات برگزیده در انتخابات، موجب نوعی خشونت میشوند که نشانگر فقدان بلوغ عاطفی و مسئولیتپذیری مدنیست. این فصل به بررسی خشونت الکترونیکی و نحوة هدایت آن توسط ملیگرایی، قبیلهگرایی، درگیریهای طایفهای و تعصب میپردازد.
تبلیغات افراطی چگونه اثربخش میشوند؟
«مواجهه با تبلیغات افراطگرایانه ضد علمی» مبحثیست که در نهمین فصل اثر حاضر به آن پرداخته میشود. نویسنده در این فصل ضمن تبیین جنبش ضدعلم جاری و روبهرشد در آمریکا آن را محصول عواطف ضد عقلانی در میان محافظهکاران در میداند و از ابعاد ضدتحصیلی آن پرده برمیدارد. او همچنین نشان میدهد که بسیاری از نامزدهای حزب اصلی برای مناصب سیاسی در طول انتخابات ۲۰۱۶ مواضعی ضدعلمی در برابر نظریه تکامل تدریجی، علم تغییرات اقلیمی، واکسنها، تحقیقات سلولهای بنیادی و اختصاص بودجه دولتی به تحقیقات و توسعه علمی اتخاذ کردند. جنبش ادامهدار ضد علم موضوعیست که این فصل به آن میپردازد و بررسی نحوه مواجهه با تبلیغات افراطگرایانه رسانهها با این موضوع را میکاود.
در دهمین فصل از کتاب «تبلیغات افراطگرایانه در رسانههای اجتماعی» با عنوان «ملاحظاتی در خصوص توزیع تبلیغات افراطگرایانه» نویسنده این پیشفرض را مطرح میکند که هیچ راه یگانهای وجود ندارد که به افراطگرایی یا رادیکال شدن منتهی شود و هر کسی تحت نفوذ تبلیغات افراطگرایانه قرار نمیگیرد، با این وجود اثر بخشی تبلیغات رسانههای اجتماعی تصادفی نیست؛ جهان گرداب تبلیغات صادر شده از منابع رسانهای متعددی است که به واسطه تعاملات بین افراد و گروهها گسترش و اعتبار مییابد. همچنین باید دانست، مردمی که ظرفیتهای ذهنی آنان تقلیل یافته و کسانی که در محیطهای اجتماعی بسته بهسر میبرند ممکن است، آسانتر تحت تأثیر تبلیغات افراطگرایانه قرار گیرند؛ لذا این فصل به بررسی شرایطی میپردازد که ممکن است توزیع و پذیرش تبلیغات افراطگرایانه را اثر بخشتر کند، از جمله نحوه توزیع تبلیغات، تفکر گروهی، تکفرهنگگرایی و بیماریهای روانی.
در آخرین فصل از این اثر نیز، نویسنده به موضوع به «ده دلیل موثر واقع شدن تبلیغات» میپردازد و مینویسد: تبلیغات افراطگرایانه داستان موفقیت قرن بیستویکم در سراسر دنیا و قطعاً در ایالات متحده است. دلایل بیشماری وجود دارند که چرا تبلیغات افراطگرایانه تا این حد موفق بودهاند؛ از عدم آگاهی افراد نسبت به کشته شدن مردم گرفته، تا فشار همتایان. نویسنده، مجموعهای از مصاحبهها را برای بررسی واکنش افراد به تبلیغات و دلیل پذیرش راحت آن حجم از تبلیغات بهعنوان حقیقت انجام داده است. این فصل از طریق ارائه اظهار نظرات، روایتی جمعآوریشده به همراه مشاهده تصادفی، چگونگی پذیرش و دائمی شدن تبلیغات میان افراد به بررسی ده دلیل اصلی اثربخشی بالای تبلیغات می پردازد.
همچنین در هر فصل این کتاب، فعالیتهایی درسی ارائه میشود که به گسترش دیدگاه دانشجو در زمینه تبلیغات و رسانههای اجتماعی و تأثیر آن بر جامعه و امنیت ملی کمک میکند.
کتاب «تبلیغات افراطگرایانه در رسانههای اجتماعی؛ تهدیدی برای امنیت ملی» بهتازگی از سوی انتشارات موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی منتشر شده و بهای 90 هزار تومان در دسترس علاقهمندان به حوزه تبلیغات، رسانههای اجتماعی و مسئله امنیت ملی قرار گرفته است.
نظر شما