برخی از بزرگان اندیشه در طول تاریخ تمدن ایران زمین از طریق به شعر درآوردن مفاهیم علوم آن را به مخاطبان عرضه میکردند. این اشعار صرفا به نظم درآوردن علوم نبوده و از عنصر خیال انگیزی بهره کافی را برده بودند. جشنوارههایی چون جشنواره شعر فجر میتوانند این سنت را احیا کنند.
مشروح این یادداشت را در ادامه بخوانید:
شاید نتوان هیچ ملتی را مثال زد که مانند ایرانیان پیوستگی جوهری با شعر داشته باشند. گویشهای مختلف زبان فارسی و حتی کلام عامیانه و گفتار روزمره مردم ایران نیز شاعرانه است و با شعر و کلام آهنگین و مقفی پیوند دارد. اگر به قول آن اندیشمند یگانه آلمانی یعنی «مارتین هایدگر» ایمان بیاوریم که زبان خانه وجود است و «اندیشه» از طریق زبان پدیدار میشود و رخ مینمایاند، پس میتوان این نکته و این ایده را نیز محتمل دانست که اندیشه ایرانیان و نظام فکری آنها نیز یا شاعرانه است یا با شعر پیوندی ناگسستنی دارد.
نسبت میان شعر و اندیشه را میتوان از منظرهای مختلفی بررسی کرد. به قول بزرگان، شعر؛ مرواریدی از دریای عقل است. شعرای بزرگ ایران زمین جملگی حکیم و اندیشمند بودهاند و اشعار آنها دریای حکمت بوده است و این ویژگی بر کسی پوشیده نیست. همچنین میدانیم که بزرگان اندیشه و علم در ایران نیز در زمره آثار فلسفی و علمی و حتی فقهی خود اشعاری هم سروده بودند. این از مسلمات تاریخی است و ما اکنون کاری به آن نداریم و میخواهیم بابی دیگر را بگشاییم.
در طول تاریخ تمدن ایرانی – اسلامی منابع مهمی به این نکته اشاره کردهاند که مردم کلام تخیلی و سخن خیال انگیز را بیشتر طالبند تا کلام تصدیقی، حتی اگر از آن (یعنی کلام تصدیقی) متنفر هم بشوند. به قول بزرگان منطق چرایی این امر به این دلیل است که تعجب نفس از «محاکات» (تقلید هنری از طبیعت) بیشتر از صدق است. به عنوان مثال اگر بخواهیم نکتهای اخلاقی را به صورت ساده و شعاری برای مردم بازگو کنیم ممکن است مورد پسند مخاطبان نیفتد، اما اگر عناصری را که کلام را خیال انگیز میکنند، وارد کار کنیم بیشتر خریدار دارد. این بحث را فارابی در کتاب «فصول منتزعه» به این شرح کرده که: «...اشعار و همه سخنان موزون، خیال انگیز پدید آمد تا خیال انداختن چیزها را در شنوندگان نیکو گرداند.»
البته این خیال انگیزی مدنظر علمای بلاغت هم بوده است، به نحوی میتوان گفت که اکثر اندیشمندانی که بر این موضوع کار کردهاند، عنصر خیال انگیزی را لازمه کار میدانند. به عنوان نمونه نظامی عروضی، در چهار مقاله (مقاله دوم در ماهیت علم شعر) میگوید: «شاعری صناعتی است که شاعر بدان صناعت اتساق مقدمات موهومه کند و التئام قیاسات منتجه، بر آن وجه که معنی خرد را بزرگ گرداند و معنی بزرگ را خرد و نیکو در خلعت زشت باز نماید و زشت را در صورت نیکو جلوه کند، و بایهام قوتهای غضبانی و شهوانی را برانگیزد، تا بدان ایهام طباع را انقباضی و انبساطی بود و امور عظام را در نظام عالم سبب شود.»
بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که کارکرد کلام خیال انگیز یا شعر این است که مردم را (البته غیر مستقیم) دعوت به اعمال نیک کند و باعث امور خارق العاده شود و البته تفاوت خطابه و شعر نیز بر اساس همین عنصر خیال انگیزی مشخص میشود، چرا که نفع خطابه به تصدیق است و سود شعر به تخییل؛ و از این راه است که التذاذ و تعجب نفس حاصل میشود.
برخی از بزرگان اندیشه از این ویژگی بهره برده و علوم سخت را از طریق به شعر درآوردن مفاهیم آن به پویندگان راه خرد عرضه میکردند. این اشعار صرفا به نظم درآوردن علوم نبوده و از عنصر خیال انگیزی بهره کافی را برده بودند. مشهورترین آثار از این دست، در تاریخ تمدن اسلامی شاید قصیده «نظم السلوک» یا «تائیه» ابن فارض و «منظومه» و «شرح منظومه» ملا هادی سبزواری باشد.
ابوحفص شرفالدین عمر بن علی بن مرشد بن علی، معروف به ابن فارض یکی از مهمترین شاعران عرب (معاصر با ابن عربی) است و یکی از مشهورترین و اثرگذارترین سرایندگان ادب صوفیانه است. مشهورترین شعر او قصیده ۷۶۱ بیتی تائیه کبری یا «نظم السلوک» است که آن را در بیان احوال و مراتب سلوک سرود. این قصیده در حقیقت معراجنامه یا شرح احوال شاعر است و نمونهای از احوال مشترک سالکان را در مراحل سلوک نشان میدهد. همچنین شاعر در این قصیده مراتب عشق و احوال خود را با یکی از مریدان خود به اشتراک میگذارد.
تائیه ابن فارض بعدها به شدت مورد توجه حکیمان و صوفیان قرار گرفت و در دورههای متمادی شرح شد. از جمله مشهورترین شروح بر این قصیده «مشارق الدراری» اثر سعید بن سعید فرغانی است. این کتاب در اصل تقریرات دروس صدرالدین قونوی، متفکر، فقیه، فیلسوف و مفسر قرن هفتم هجری بود. منظومه و شرح منظومه نیز در اصل متنی منظوم است که ملاهادی در شرح و بیان اسفار ملاصدرا نوشت و متن خوبی است برای مرور یک دوره فلسفه صدرایی. اینها فقط دروس منظوم نیستند بلکه سرشار از صناعات شعری هم هستند، بنابراین فقط نمیتوان به آنها نظم گفت.
صحبت بر سر این است که در عصر جدید این سنت آرام آرام دارد رو به فراموشی میرود. باید هم تلاش در حفظ متون گذشته و متون بزرگان اندیشه ایران در این حوزه داشت و هم این سنت را ادامه داد. به نظر میتوان در جشنوارهها و جوایزی مثل جشنواره بین المللی شعر فجر بدین حوزه نیز توجه کرد و این جشنواره محل و محملی باشد برای احیای این سنتها.
نظر شما