نوروز یکی از آیینهای باستانی ایران است و اقوام ایرانیتبار در کشورهای مختلف همچنان این آیین را برگزار میکنند.
شهروندان تاجیکستان، ازبکستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قرقیزستان در حوزه جغرافیایی آسیای میانه و قفقاز، با آیینهای متفاوتی جشن ایرانیِ نوروز را برگزار میکنند. با توجه به حضور گسترده بلوچها در پاکستان یا پارسیهای مهاجر در هندوستان، تعجبی ندارد که در این دو کشور نیز شاهد برپایی نوروز باشیم. در عراق و ترکیه هم کردها که از اقوام ایرانی هستند، جشن نوروز را هر سال، باشکوهی خیرهکننده برگزار میکنند.
اما نوروز منحصر به اقوام ایرانی (به معنای آریایی) نیست، بلکه هر سرزمینی که در دورهای از تاریخ، در قلمروی فرهنگیِ ایران بزرگ بوده است، امضای نوروز را بر صفحه فرهنگ و تمدن خویش میبیند. آسیای میانه (شرق دریای خزر) و قفقاز (غرب دریای خزر) از جمله این سرزمینها هستند.
تاجیکستان به معنای واقعی کلمه، نسخهای از ایران در آسیای میانه است. شهرهای سمرقند، بخارا و خوارزم در ازبکستان، برای قرنها، خاستگاه فرهنگ و تمدن ایرانزمین بودهاند. مرو در ترکمنستان و باکو، گنجه، شیروان، لنکران و نخجوان در جمهوری آذربایجان نیز همین موقعیت را داشتهاند. بنابراین، جشنهای مشترک میان کشورهایی که تا این اندازه با یکدیگر پیوند تاریخی دارند، دور از ذهن نیست.
روسها زمانی که آسیای میانه را اشغال کردند، در آغاز، مخالف آیینهای ملی ایرانیان نبودند، اما پس از انقلاب سوسیالیستی در اکتبر 1917، جشن نوروز در سراسر اتحاد جماهیر شوروی ممنوع اعلام شد، زیرا حزب کمونیست اعتقاد داشت نوروز، آیینی مذهبی است. با این حال، گرامیداشت نوروز در میان شهروندان آسیای مرکزی و قفقاز به صورت مخفیانه ادامه یافت تا آنکه فروپاشی شوروی، زمینه را برای احیای این جشن باستانی فراهم آورد.
سرزمینهای بسیاری از غرب چین تا قلب اروپا، کمابیش تحت تاثیر آیینهای نوروزی هستند. در برخی کشورها گرچه نوروز جشن ملی نیست، اما آن حوزه جغرافیایی چنان با تاریخ ایران گره خورده است که نوروز به عنوان یکی از تعطیلات رسمی، به رسمیت شناخته میشود؛ گرجستان از جمله این کشورهاست. بررسی جشن نوروز در همه کشورهای برگزارکننده، زمان و فضای مناسب میطلبد.
نوروز در تاجیکستان
تاجیکان در نوروز و در اماکن عمومی، سفره هفتسین پهن میکنند و در آن معمولا سیب، سبزه، سرکه، سنجد، سکه، سیر و سُمُنک (سمنو) میگذارند.
اما پخت سُمُنک در شب سال تحویل، آیینی همگانی است و در بیشتر خانوادهها انجام میشود. کسانی که در این آشپزیِ جمعی حضور مییابند، به آوازخوانی و دفزنی هم میپردازند و معمولا سرودی را همخوانی میکنند که این بیت، بخشی از آن است:
سمنک در جوش، ما دفچه زنیم
دگران در خواب، ما کفچه زنیم (کفچه = ملاقه)
تاجیکان خانهتکانی را خانهبراران (khonaburoron) و چهارشنبهسوری را «چهارشنبه آخرین» یا گاه «چهارشنبه سوروک» مینامند. پریدن از روی آتش، مهمترین آیینِ چهارشنبه آخرین است.
در پامیر که منطقهای کوهستانی در خاور تاجیکستان است، نوروز را جشن «شگونبهار»(shogun bahor) مینامند. پامیریها آیینهایی منحصر به فرد هم دارند. مثلا در جشن شگونبهار، رسم است که شوهر شاخهای پرگل از درخت بید به همسرش میدهد و میگوید «شگونبهار مبارک» و زن نیز اندکی آرد به روی شانه راست شوهرش میزند و میگوید «به روی شما مبارک». زن شاخههای درخت بید را تا شگونبهار سال آینده از سقفِ خانه آویزان میکند.
یکی از آیینهای رایج نوروزی در سراسر تاجیکستان، این است که کودکان روسری به دست میگیرند و به خانه همسایگان میروند تا همسایهها روسری را با شکلات و آبنبات پرکنند. کودکان در این آیین، گاه شعر زیر را نیز میخوانند:
نوروز شد و لاله خوشرنگ برآمد
بلبل به تماشای دف و چنگ برآمد
مرغانِ چمن جمله بکردند پرواز
مرغ دل من، از قفس تنگ برآمد
در برخی مناطق روستایی تاجیکستان، مانند سغد، ختلان، رشت، زرافشان و حصار، آیینی به نام «گل گردانی» وجود دارد که در آن، پسران جوان به دشت و دمن میروند و گل میچینند و به خانههای اهالی روستا میآورند و در ازای این کار، آبنبات و شیرینی و کشمش میگیرند.
نوروز در ازبکستان
نوروز (Navruz) محبوبترین جشن ملی ازبکستان است. پوشیدن لباسهای نو و دیدار از خویشاوندان و دوستان، مهمترین آیینهای نوروزی در این کشور به شمار میرود.
در شب سال نوی ایرانی، بانوانِ هر محله از شهرهای ازبکستان، گرد دیگ بزرگی جمع میشوند و خوراکی به نام «سومولک» (Sumulak) میپزند که در ایران با نام سمنو شناخته میشود. رسم است که همه شرکتکنندگان، به نوبت، دیگ سومولک را هم میزنند و سایرین شادی و ترانهخوانی میکنند.
ازبکان پیش از چشیدن سومولک، آرزویی میکنند و معتقدند این آرزوی نوروزی حتما برآورده میشود.
«هلیسه» (Halisa) خوراک نوروزی دیگری است که با گندم و گوشت میپزند و در سمرقند با نوعی ماست محلی به نام چَکَّه میخورند، اما در تاشکند، پایتخت ازبکستان آن را با شکر میخورند و با همان نامِ ایرانیاش، یعنی «هلیم» میشناسند.
نوعی پلو (Tugrama Palov) شامل برنج، کشمش، نخود، گوشت و تخم بلدرچین، از دیگر غذاهای رایج در نوروزِ ازبکستان است. ازبکها «پرورده» (آبنبات سنتی)، شوردانک (هسته نمکین زردآلو) و انواع حلواها را نیز در سفره نوروزی خود میگذارند.
نوروز در جمهوری آذربایجان
در جمهوری آذربایجان، هر سال یک خانم زیبارو که به او «بهار خانِم» میگویند بر فراز برج تاریخی «قلعه دختر» (giz qalasi) در باکو آتشی روشن میکند و فرارسیدنِ نوروز را شادباش میگوید. در این کشور، چهار سهشنبه پیش از نوروز را برای گرامیداشت خاک، باد، آب و آتش جشن میگیرند. واپسین سهشنبه شب که در ایران چهارشنبه سوری نامیده میشود را آذربایجانیها «آخِر چرشنبه» مینامند و در این شب، از روی آتش میپرند.
فالگیری، یکی از آیینهای آخرچرشنبه در جمهوری آذربایجان است. دختران و پسران جوان، پشت درها فالگوش میایستند و براساس آنچه میشنوند، برای صاحب خانه پیشگویی میکنند. استفاده از فال حافظ هم در بسیاری از خانوادهها رایج است. برخی دختران و پسران جوان نیز به منزل همسایگان میروند و پس از در زدن، کلاه یا کیسهای را جلوی در میگذارند و مخفی میشوند. همسایه باید هدیه یا شکلات درون کلاه یا کیسه بگذارد و آن را باز گرداند.
در سفره هفتسین جمهوری آذربایجان، به جز سماغ، سرکه، سَمَنی (سمنو)، سبزه و مانند آن، شیر نیز میگذارند؛ زیرا شیر (sud) در زبان ترکی آذربایجانی با حرف سین آغاز میشود. سمنی، شکربوره (نوعی شیرینی همراه با مغز بادام و پسته) که با همین نام در ایران نیز وجود دارد، باقلوا، کلوچه و شورچورَی (shor chorayi) که نوعی شیرینی با زردچوبه است نیز در نوروز مصرف میشود.
نوروز در ترکمنستان
دولت ترکمنستان از حامیان جشن نوروز است. هر سال، یکی از اماکن طبیعی نزدیک به شهر عشقآباد به نام «دره نوروز» (Nowruz yaylasi)، برای گردهمایی نوروزی آماده میشود. در جشن نوروزِ ترکمنستان، بخشیها (آوازخوان - راویها) به آوازهای روایی میپردازند و پلوانها (Palvan، همان پهلوان در فارسی) کشتیهای سنتی میگیرند.
سمنو که در ازبکستان سومولک نامیده میشود را ترکمنها سمنی (semeni) مینامند و بر سر سفرههای نوروزی میگذارند. سوارکاری با اسبهای «آخال تکه» نیز بخش جداییناپذیر از همه جشنهای ترکمنی، از جمله جشن نوروز است.
نوروز در قرقیزستان
در قرقیزستان، شهرداریها جشنهای نوروزی برپا میکنند و دولت مرکزی نیز مسابقههای اسبدوانی، کشتی روی اسب و از همه محبوبتر، «اولاک تارتیش» (ulak tartysh) را برگزار میکند. اولاک تارتیش مسابقهای است که در آن، از اندامِ یک بُز بدون سر، به عنوان توپ استفاده میشود و هماوردان باید سوار بر اسب، بز را به دورن سبد تیم رقیب بیندازند.
این مسابقه در افغانستان با نام «بُزکِشی» و در قزاقستان و ازبکستان با نام ککپری (kokpari) برگزار میشود. وزن توپ (!) در اولاک تارتیش بیش از آن است که بازیکنان بتوانند به یکدیگر پاس بدهند. بنابراین، وظیفه همتیمیها این است که جلوی یارانِ تیم رقیب را سد کنند تا آنان نتوانند بز را از حملکننده بقاپند.
نوروز و ایران فرهنگی
مطالعه نوروز در کشورهای جهان، نه تنها به شناخت بهتر این جشن منجر میشود، بلکه ما را با چگونگی تعاملهای فرهنگیِ ایران و سرزمینهای پیرامون در گذر تاریخ آشنا میکند. این واقعیت که نوروز، جشن ملی گرجستان نیست اما تعطیل رسمی است و در ارمنستان تعطیل رسمی نیست اما در جاهای مختلف مثلا در کنار معبد «گارنی مهر» جشن گرفته میشود، خود میتواند حاوی نکتههای ظریف تاریخی، فرهنگی و اجتماعی باشد.
افزون بر این، تاثیر فرهنگهای بومی و قومی بر جشن نوروز که برای مثال در مسابقههای بُزکِشی در آسیای میانه و افغانستان دیده میشود نیز از جنبه مردمشناسی دارای اهمیت است.
ورود نوروز به سرزمینهای اروپایی، مانند آلبانی یا کوزوو هم این جشن ایرانی را از جنبه تعاملهای تاریخی، دارای ارزشِ مطالعاتی میکند.
نظر شما