محمدرضا میری گفت: شخصیت، تفکر و عمل شهید آوینی از یکدیگر قابل تفکیک نیست و جهانبینی و تفکر او باعث میشود که مسیر روشنی در حکمت هنر متعهد و انقلابی برای ما به یادگار بگذارد.
دبیر نهضت مردمی پوستر انقلاب افزود: شهید آوینی با ادلهای که دارد معتقد است به هیچ وجه قالب از محتوا و ظرف از مظروف قابل تفکیک نیست و قالبهای مختلف هنری و رسانهای به این شکل نیستند که ما بتوانیم درون آنها را از یک محتوای غیر الهی و غیر توحیدی خالی کنیم و به آنها صرفا یک محتوای توحیدی الهی و یا متعهد بدهیم.
وی گفت: او معتقد است هر یک از هنرها و رسانهها خاستگاهی داشتند و آن خاستگاه تعیین میکند خروجی این رسانهها چه باشد، به عبارتی نمی توانید هرگونه که می خواهید از رسانههای مهندسی نمای گرافیک خروجی بگیرید.
میری بیان کرد: به اعتقاد آوینی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در همان زمین و با همان ابزار بازی میکنیم و چون خاستگاه آنها تمدن غرب و دوره توسعه غرب است باعث می شود نتوانیم پیام زلال توحیدی را منتقل کنیم.
وی ادامه داد: البته شهید آوینی مسئله را به اینجا ختم نمیکند و نکته مهمتر که برای ما به یادگار گذاشته و حتی در برخی مسیرها مانند گرافیک تا مقداری شرح داده، این است که یک استثنا وجود دارد و آن زمانی است که شما بر تکنیک غلبه کنید. اگر بر آن تکنیک غلبه کنید و ذات آن هنر را بشناسید و آن گونه که باید از آن بهره بگیرید، شاید بتوانید آن خروجی که می خواهید بدست بیاورید در غیر این صورت ساده لوحی است که ما بخواهیم با هنرهایی که خاستگاه تمدنی غربی دارد در مسیر تمدن اسلامی استفاده کنیم.
عضو شورای سیاستگذاری انجمن هنرهای تجسمی بنیاد روایت فتح گفت: در مورد هنر گرافیک و پی بردن به ذات گرافیک، شهید آوینی تا حد زیادی به ما کمک میکند و مسیر را به ما نشان می دهد.
وی بیان کرد: شهید آوینی معتقد است پروپاگاندای تجاری و تبلیغاتی غرب توسط گرافیک برای پیدا کردن بازار و تحمیل سبک زندگی و فروش محصولات، کاملا بیرحمانه و بر مبنای یک فرآیند کثیف و غیر انسانی است.
این گرافیست افزود: شهید آوینی، خاستگاه گرافیک به عنوان صنعت گرافیک را به هیچ عنوان پیشینه تجربههای تصویری و حروفنگاری بشر نمیداند که کاملا هم درست است، او با کنکاش یک صفت را در گرافیک به ما نشان میدهد که این صفت از ذات گرافیک جدا نیست که شامل تعهد گرافیک به رساندن پیام به مخاطب مردمی است.
میری با بیان اینکه گرافیک در بین سایر هنرهای بصری و تجسمی بیشتر از همه باید پیام را به مخاطب برساند و اصولا برای ابلاغ پیام خلق شده است و می تواند برای مردم حامل پیام باشد، تصریح کرد: با شناخت و بهره گیری از گرافیک میتوانیم پیام انقلاب و اعتراض به استکبار و ظلم و بیعدالتی را منعکس کنیم که همین اتفاق هم در گرافیک انقلاب اسلامی افتاده است.
وی گفت: بر اساس این تعریف که تعریف دقیقی است به این نتیجه میرسیم که قبل از انقلاب عملا گرافیک نداشتیم زیرا گرافیک ارتباط چندانی با تودههای مردم نداشته است.
عضو شورای سیاستگذاری انجمن هنرهای تجسمی بنیاد روایت فتح اظهار کرد: آنچه که موجب شد تلویزیون و رادیو محبوب شود، همان نیز موجب محبوب شدن گرافیک شده است.
میری ادامه داد: مردم در انقلاب و بعد از آن در دفاع مقدس نه تنها مخاطب گرافیک بلکه تولید کننده گرافیک نیز میشوند و خود بر در و دیوار، شعار و تصاویر را درج میکنند، اعلامیه می زنند و جزوات منتشر میکنند و عملا با ورود مردم به عرصه گرافیک، این عرصه واقعی میشود و این تا امروز ادامه داشته و در کنار دیگر رشتهها خوش درخشیده است.
وی گفت: با توجه به اینکه انقلاب هر روز با دشمنیها و چالشهای جدیدتر از بیرون گرفته تا خیانتهای داخل مواجه میشود، گرافیک سعی کرده است در این مسیر پا به پای انقلاب پیش بیاید، اگر چه هنر گرافیک هنوز نتوانسته در خور این انقلاب ایفای نقش کند اما در عین حال موفق بوده است.
میری افزود: سرمایههای ما در گرافیک انقلاب شامل موضوعاتی نظیر حجم بالای تولیدات امروز، پرداختن دقیق به مسائل روز و مردم، حلاجی کردن آن توسط هنرمندان، تیمها، گروهها و جریانات بزرگ هنری و نیروی انسانی خوباست.
وی تصریح کرد: آن چیزی که باعث شده است گرافیک ما واقعی شود، تعهد ما به مردم، به مسئله مردم و به زبان و به مفاهمه با مردم است که اگر این همیشه رعایت و حفظ و با دقت توسط هنرمندان پاسداشت شود، ما هر روز به سمت گرافیک در خور انقلاب پیش خواهیم رفت.
این طراح گرافیک اظهار کرد: اگر هنرمندان طرح گرافیک ما نتوانند مسائل مردم را فهم و از پشت دریچه فضای مجازی و رسانه ای فقط به مسائل نگاه کنند و اولویت آنها به جای کف میدان ، پیجها، توییتها و پستهای فضای مجازی باشد و به جای آنکه تاریخساز و جریانساز باشند و ایجاد موج و حرکت کنند، در موج سواری جریانهای مخالف قرار گیرند، روز به روز از جریان اصیل انقلاب و مردم دور می شوند.
میری ادامه داد: از این رو استفاده از تحلیل تحلیل گران با هوش و درایت و رساندن آثار به دست مردم و در معرض نقد و نظر مردم قرار دادن، باعث میشود این مسیر زلال و اصیل نگه داشته شود.
وی افزود: شخصیت، تفکر و عمل شهید آوینی از یکدیگر قابل تفکیک نیست و جهان بینی و تفکر او باعث میشود که مسیر روشنی در حکمت هنر متعهد و انقلابی برای ما به یادگار بگذارد زیرا شناخت جهان بینی بسیار مهم است.
میری در خصوص چگونگی تفکر شهید آوینی گفت: ترویج تفکر آوینی کار سهل و ممتنع است ولی مسیر قطعا پرچالش، پرفتنه و سختی خواهد بود.
وی ادامه داد: اگر بخواهم چند ویژگی تفکر شهید را بیان کنیم قائل بودن او به فلسفه تاریخی «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» و «حرکت به سمت زمینه سازی برای حکومت ولی مطلق الهی» است که به صورت مستقیم در کتاب هایی جون «فتح خون و گنجینه های آسمانی» بخشی از اینها را می بینید و به صورت غیر مستقیم روح حاکم بر همه آثار و مقالات نگرش او است یعنی او بدون تعلق و رهایی از دوران تاریخی خود نیست و بلاتکلیف نیست و او می داند هر حرکتی انجام می شود باید به سمت حکومت جهانی برویم و از آن مهمتر نوع نگاه و اعتقاد صحیح و راسخ او به بحث ولایت است.
وی بیان کرد: اگر هنرمندان ما بتوانند خود را به این نگاه نزدیک کنند یعنی نگاه آنها به ولی، نگاه امت به امام و نگاه حرکت به سمت زمینه سازی ظهور باشد، موجب نزدیک شدن به این اتمسفر می شود؛ قطعا مهمترین شاخصه شهید آوینی در تفکر او، اعتقاد خاص به ولایت و ذوب شدن در ولایت و باور به اینکه در این عصر باید قائل به ولایت مطلقه فقیه بود و این را در همه آثار او به نوعی می توان دید اما در کتاب «امام و حیات باطنی انسان» دقیق میتوان دید.
نظر شما