یازدهمین قسمت از برنامه مثبت کتاب برگزار شد؛
درسی که از شهید شهریاری گرفتیم در کتاب «استاد» منعکس شد
روایتهای کتاب «استاد» ماحصلی از مصاحبهها و مطالعات میدانی که از دانشجوها و همکاران استاد و تمامی افرادی که به نحوی درسی از شهید شهریاری گرفتند، جمعآوری شده است.
هنگامیکه از شایان پویا راجعبه روایت نویسندگیاش سؤال شد، وی در پاسخ جواب داد: بنده در دوران تحصیلم، علاقه زیادی به نویسندگی داشتم و آقای سید مهدی شجاعی و رضا امیرخانی همواره از نویسندگان موردعلاقهام بودند اما هیچموقعی خودم را به نویسندگی نزدیک نمیدیدم و الآن هم خود را نویسنده نمیدانم. چندینسال بهصورت روزانه یادداشتهای مینوشتم و دوران دانشجویی هم در نشریات دانشگاه فعالیت میکردم با اینحال دورهای را برای نویسندگی طی نکردهبودم. زمانی که استاد شهریاری ترور شدن، من در نسبت با ایناتفاق و بعد از شرکت در مراسمشان پستی را صفحه اینستاگرامی خودم گذاشتم، به همینواسطه یکنفر به بنده پیام داد و براساس نوشتهام به من توصیه کرد تا داستان زندگی شهید شهریاری را بنویسم. پس از ایناتفاق، پروسه جمعآوری اطلاعات را آغاز کردم و به همینخاطر آثاری را در مورد ایشان بود بررسی کردم و به همینجهت دریافتم که کتابهای موجود خیلی کامل نیستند.
در ادامه نویسنده درباره سیر و روند پیشبرد کار به اختصار شرح داد: ابتدای نگارش اینکتاب، فرایند سادهتر پیش رفت ولی ادامه فرایند موجب دریافت شخصیت پیچیدهتری از مجید شهریاری شد و ابعاد جدیدی از زندگی و شخصیت ایشان را برایم گشود. این اثر و نگارش آن باعث ورودی حرفهای و جدیام به حوزه نویسندگی شد و اینکه دریافتم چه حیطهای از ادبیات و نویسندگی موردعلاقهام است.
نویسنده درباره اینکه ضرورت نگارش اینکتاب را چگونه دریافته، توضیح داد: در ایام دانشجویی و تجربه فضای دانشگاه این احساس در من شکل گرفت که چقدر دانشگاه به امثال مجید شهریاری نیازمند است. چراکه فردی با مختصات اخلاق و صفات مجید شهریاری بهعنوان استاد و رابطه ایشان با دانشجویان قابلتوجه است و نگارش اینوضعیت، ترسیم اینشخصیت را برای دیگر دوستان ممکن میسازد. دلیل نامگذاری کتاب نیز همینمسئله درسگرفتن از استاد است و اینکه کتاب بتواند چنینفرصتی را مهیا کند. از اینروی وقتی انتشارات اسم «استاد» را برای کتاب به من پیشنهاد داد، مخالفتی نکردم.
فاطمه شایان پویا در رابطه با روند نگارش اثر گفت: برای نگارش کتاب تحقیقات و پژوهش بسیار امر ضروری و مورد نیازی است و من به همینجهت این امر را جدی دنبال کردم و بهدلیل آنکه شاگرد استاد شهریاری بودم تحقیقات میدانی جدیتر پیگیری کردم. همکلاسیها، دوستان و نزدیکان استاد، بهعلاوه خانواده ایشان سوژههای مصاحبهای من بودند و از همینطریق خاطرات را جمع آوری کردم. دیگر سوژه من برای مطالب اینکتاب علایق استاد بود. استاد شهریاری علاقه و ارادت زیادی به حافظ داشتند و من هم به همینمنظور فصلبندی کتاب را بهنحوی انجام دادم تا هر فصل با یکی از ابیات حافظ همخوانی داشتهباشد.
در آخر گفتوگو نویسنده از عوامل برنامه تشکر کرد و در پاسخ به اینکه مخاطبین اینکتاب چه کسانی میتوانند باشند، توضیح داد: من اقشار مختلفی را دیدم که کتاب را مطالعه کردند و بههمینخاطر قشربندی خاصی را در نسبت با مخاطبین انجام نمیدهم اما هدفم از نوشتن کتاب بیشتر معطوف به فضای دانشجویی بود.
نظر شما