چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۵
«حوض خون» از زنان اثرگذار می‌گوید / کارهای بزرگ وابسته به جنسیت نیست

«حوض خون» با تصاویر و نوشتار دلنشین‌اش بخش کمتر دیده شده جنگ را از زبان زنانی می‌نگارد که در رخت‌شورخانه پشت جبهه‌ها با یأس، ترس و اندوه مبارزه کردند و اینک یاد شهیدان شهر اندیمشک را زنده نگاه داشته‌اند.

فاطمه سادات میرعالی نویسنده کتاب «حوض خون» در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: چیزی که باعث شد من این خاطرات را ثبت کنم این بود که من در بسیج دانشجویی و دیدار با خانواده شهدا که می‌‌رفتیم، بیشتر دوست داشتم بفهمم پدر و مادر این شهید، چه کسانی بودند که باعث شدند این فرد اینگونه تربیت شود. وقتی با دوستان پای صحبت مادران شهید می‌نشستیم، به خصوص خانواده‌هایی که در شهر جنگی و جنگ‌زده و مدام زیر بمباران و موشکباران بودند، زندگی و موقعیت این خانم‌ها در جنگ، برایم مهم‌تر بود. البته خط مقدم جنگ نیز مهم است. من می‌خواستم بدانم آیا زنان، آدم‌های بی‌تفاوتی بودند یا اثرگذار، اثر منفی داشتند یا مثبت؟ برنامه‌ای نیز در دانشگاه داشتیم درباره سبک زندگی و شیوه صحیح سبک زندگی ایرانی اسلامی و کارگروه‌های مطالعات خانواده و مطالعات فرهنگی و از این قبیل مسائل، دلیلی شد که خلأ این محتوا را حس کنم. وقتی با دوستان نشست می‌گرفتیم و جمع می‌شدیم، محتوای غنی‌ای نداشتیم؛ اینکه زنان ما که بودند و چیکار کردند! ما قهرمانی که دم دستمان باشد، در آن محیط و بوم خودمان نداشتیم. از طرفی می‌دیدیم افرادی بودند و کار کردند و در زمان جنگ زحمت کشیدند. خودشان پابه‌پای مردان پشتیبان بودند، اما دیده نشده و گفته نشده بودند. این دلیلی شد که موسسه فرهنگی هنری شهید جواد زیوداری که راه افتاد و امتالهم، خودم روی بحث موقعیتی که زنان در جنگ داشتند و آنجا چه کارهایی انجام می‌دادند زوم کردم.
 
نویسنده کتاب «حوض خون» گفت:  من اهل مطالعه بودم، بیشتر هم کتاب‌های ادبیات داستانی و پایداری هم می‌خواندم. کتابی که کوتاه بود، از زندگی یک شهید که به مادر یا همسر شهید اشاره کرده بودند ، برایم جالب بود آن خانم. نقش کاربردی و کلیدی داشته است. متوجه می‌شدم که شهرهای دیگر، زنان دیگری بودند که نقش داشتند و کتاب‌هایشان منتشر شده است. ما هم در شهرمان زنان اثرگذار داریم و برای اینکه بخواهیم هویت فرهنگی اجتماعی خودمان را بشناسیم باید از بوم و محیط خودمان، از هم‌نوع و هم‌محله‌ای خودمان شروع کنیم. تا در ابتدا قهرمان‌های شهر خودمان و بعد کشور را بشناسیم. این مطالعه خاطرات زنان در جنگ، اینگونه روی من اثر داشت.
 

فاطمه سادات میرعالی درباره بازخوردهای مخاطبان پس از انتشار «حوض خون» گفت: من به نسبت کارهایی که زنان ما در زمان جنگ، قبل و بعد از آن و تا زمان حال  انجام داده‌اند، ابتدای راه هستم. آن‌ها نقش کاربردی و کلیدی در حوزه فرهنگی اجتماعی و حتی اقتصادی جامعه دارند، اما من ابتدای راه هستم اما در همین ابتدا نیز، خدا را شکر می کنم، چون کاری که آن بانوان انجام داده بودند، کار به ظاهر ساده و گمنام اما بی‌نظیر بود. همین کاری که سروکارشان با تکه پیکرها و لباس‌های خونین بود که در نظر اول، شاید هرکسی می‌گفت آن ها غیرقابل استفاده هستند، ولی وقتی می‌دیدند مجروحین و بیمارستان ‌ها لنگ همین لباس‌ها و ملحفه‌ها هستند و شهر جنگی و موقعیت هم به گونه‌ای بود که هرلحظه پرواز صورت بگیرد و ملحفه برایشان فرستاده شود یا قطار و وسیله‌ای بیایید، آن زن‌ها به چنین کاری درست زدند تا لباس‌ها و ملحفه‌ها به چرخه استفاده برگردد. این نشان می‌دهد آن خانم‌ها مصرف‌گرا نبودند، نه تنها آن‌ها، بلکه آن جامعه، مصرف‌گرا نبوده است، از کوچکترین وسیله‌ای استفاده می‌کردند تا آن تحریم و کمبود را رفع کنند. همین نیز باعت می‌شد در موقعیتی که ما کشور دچار مشکلات و کمبودها و حتی تحریم‌هایی شده بود، من می‌دیدم جوان‌ها و دانشجوهایی که آن خاطرات را می‌خواندند و آن رخت‌شورخانه را می‌دیدند، به شدت برایشان جالب بود و خودشان می‌گفتند این برایمان الگو است. این کار ساده و پیش‌پاافتاده کمک بزرگی به حوزه درمانی و پشتیبانی جنگ می‌کرد. هرچند آن خانم‌ها در آن موقعیت می‌توانستند اینجا را رها کنند و بروند و زیر موشکباران نمانند، ولی چون رزمندگان و مجروحین را می‌دیدند، ماندند و آن کار را انجام دادند.
 
وی در ادامه گفت: بهترین بازخورد خاطرات این زنان این بود که ارزش و اهمیت کار زنان در جنگ دیده شود و نتیجه‌ آن هم همین یادمان حوض خون، بیمارستان شهید کلانتری که یکی از بازخوردهای چاپ این خاطرات بانوان بود. یعنی بانوان خاطراتشان را بیان کردند، این باعث شد یکی از گنجینه‌های دفاع مقدس که سال‌های سال و از اوایل دهه هفتاد کاملا متروکه شده بود، یکی از آثار غنی دفاع مقدس، با بیان خاطرات بانوان احیا شود. افرادی که می‌آمدند، دانشجویانی که راهیان نور می‌آمدند، می‌گفتند ما را همیشه به مناطق عملیاتی می‌بردن و از دستاوردهای رزمندگان می‌گفتند و ما می‌گفتیم چرا ما مرد نیستیم تا شهید بشویم، اما در زمان حال که زنان را به یادمان حوض خون می‌آورند و از همت و تلاش بانوان برایمان می‌گویند افتخار می‌کنیم و به زن بودن خودمان می‌بالیم و می‌توانیم در همین جایگاه و جنسیتی که داریم کار بزرگ انجام دهیم.
 
میرعالی درخصوص محدودیت‌های موجود در مسیر نوشتن خاطرات زنان گفت: من آنچه که خودم تجربه کردم و خانوم‌هایی که مصاحبه کردم، به خصوص در مناطقی که افراد می‌گفتند ما خالصاً برای الله آمدیم و نه برگ مأموریتی داشتیم و نه حکم و سابقه‌ای، این‌ها کارشان را انجام دادند. یک محدودیت، همین درگیری به خود است، آنها دوست ندارند کاری که  برای خدا انجام دادند را بگویند. اگر بگویند ریا می‌شود. که به نظرم یک محدودیت جدی است. یکی دیگر از محدودیت‌هایی که  به خصوص در محدوده ما وجود دارد، این است که این خانم‌ها به دلیل آن حیا و عفت زنانه‌ای که دارند، در موقعیت سختی که قرار می‌گرفتند، مثلا خانمی که سروکارش با آب سرد است و آن مریضی‌های زنانه و مشکلاتی که برایش پیش آمده را هیج زمان عنوان نمی‌کند.
 
وی در پایان گفت: محدودیت جدی دیگر، کم‌کاری ما در این حوزه است. حتی من نوعی، آن زنان را فراموش کردیم، نقش آن زنان در جامعه را و دفاع مقدس که می‌توانند الگو و قهرمان باشند را فراموش کردیم. چون ما سال‌ها سراغ این افراد  نرفتیم، این‌ها به فراموشی سپرده شده‌اند و در بازیابی خاطراتشان در ذهن‌شان به مشکلات جدی می‌خورند و باید رفت و آمد، رفت و آمد تا بالاخره  بتوانیم به خروجی مطلوب برسیم.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها