وی افزود: برای تألیف باید تفکری در ذهن شکل بگیرد، به نقد و بررسی گذاشته شود و سپس به انتشار برسد. در معماری بهصورت خاص، و هنر ایرانی و اسلامی کتب تألیفی بسیاری نگاشته شده اما ما باید در این موضوع نیز تفکر کنیم که چرا میلی به انتقال تجارب نداریم و بیشتر ترجیح میدهیم نظرات دیگران را بازگو و ترجمه کنیم. من در سالهای گذشته، در حوزه «انسان، طبیعت، معماری» تدریس میکردم. از نظر من تألیف بر ترجمه ارجحیت دارد؛ اما شاید دلیل اینکه کتابی تألیف نکردهام این است که هنوز خودم را آماده پیداکردن یک مشکل، حلکردن آن و ارائه راهکار نمیدانم.
مترجم بخش هنر بیان کرد: مهمترین نکته برای اصلاح، کمکردن فاصله بین فرهنگها در سراسر دنیاست. غربیشدن جامعه و هنر در حال اتفاقافتادن است ولی ارتباط چندانی با ترجمه ندارد. کتاب «طراحی برای زندگی» بهدست یک نویسنده انگلیسی نوشته شده و برآمده از فرهنگ غربی است؛ اما هر آنچه در این کتاب موجود است، تأثیر فرهنگ جامعه بر فرآیند طراحی و اجرای آن است.
او در پایان اضافه کرد: اگر ما به فکر حفظ هویت و فرهنگ ایرانی هستیم، حتی با یک کتاب ترجمهای هم امکانپذیر است. شاید اساتید ما غربیبودن را ترجیح میدهند و شاید قدرت کتاب از رسانه و فیلم و... کمتر است که امروزه با هنری غربی طرف هستیم.
نظر شما