سه‌شنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۹
فلسفه برای مجتهدی طریقی برای امرار معاش و تفاخر نبود

علی لاریجانی گفت: فلسفه برای مجتهدی طریقی برای امرار معاش نبود گرچه کسانی هم که چنین هدفی داشتند چیزی عایدشان نشد. بنابراین فلسفه برای مجتهدی ابزاری برای تفاخر نبود. فلسفه از نظر مجتهدی معرفت جدی بود که به شیوه سقراطی مراتب با فضیلت بود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به منظور بررسی افکار و اندیشه‌های استاد کریم‌ مجتهدی، همایش علمی‌ «کریم مجتهدی؛ فیلسوف ایرانی» امروز سه شنبه ۲۳ خرداد ماه، با سخنرانی افتتاحیه علی لاریجانی، استاد دانشگاه تهران و از شاگردان برجسته دکتر کریم‌ مجتهدی با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دبیرخانه دائمی‌جشنواره بین‌المللی فارابی آغاز شد.

لاریجانی در ابتدای این مراسم گفت: آشنایی من با دکتر مجتهدی به بیش از چهل سال پیش بر می‌گردد. من قبل از انقلاب توفیق آشنایی با ایشان را نداشتم چون در صنعتی شریف تحصیل می‌کردم اما بعد از انقلاب که انحرافی در کار ما ایجاد شد و به دانشگاه تهران آمدم با ایشان آشنا شدم و درس فلسفه کانت، هگل و دکارت را در محضر ایشان تلمذ کردم.

او افزود: البته اذعان هم می‌کنم من شاگرد مورد طبع ایشان نبودم و بعد هم ما وارد سیاست شدیم که باز مورد طبع ایشان نبود. راسل در وضع حال خودش نقلی دارد که می‌گوید از 60 سال به بعد که مغزم کار نمی‌کرد به سیاست روی آوردم و ما هم دچار این موضوع شدیم.

او با بیان اینکه مجتهدی یک تحفه‌ای در حوزه و قلمرو فلسفه ایران محسوب می‌شود چون او با فلسفه زندگی می‌کند ادامه داد: وقتی هم تدریس می‌کرد مشخص بود که او موضوع فلسفه جدی را گرفته و با همه هستی مطلب را بیان می‌کند. فلسفه برای او طریقی برای امرار معاش نبود گرچه کسانی هم که چنین هدفی داشتند چیزی عایدشان نشد چون روایتی هست که می‌گوید فلسفه فقر می‌آورد.

این استاد فلسفه بیان کرد: فلسفه برای مجتهدی ابزاری برای تفاخر نبود. او در کتابش می‌گوید: «برخی که مدعی فلسفیدن هستند آن را از افتخارات می‌دانند و صرفا اهل تظاهر و خودنمایی هستند...» این در حالی است که فلسفه از نظر مجتهدی معرفت جدی بود که به شیوه سقراطی مراتب با فضیلت بود. مرتبه پرسش‌های فلسفی مرتبه تفاخر و تظاهر نبود و شرایط نفسانی مساعدی برای فهم موضوعات فلسفی نیاز است.

لاریجانی گفت:‌ در شخصیت مجتهدی این ویژگی برابری معرفت فلسفی با فضیلت تبلور داشت. رفتار فرهنگی، آراستگی، تواضع، متانت، انصاف در قضاوت و ... بخشی از ویژگی‌های اوست. یک مطلبی را دکارت بر ترجمه کتاب اصول نوشته که اهمیت فلسفه را خوب نشان می‌دهد. او می‌گوید هر قومی‌ به نسبت رواج درجه فلسفه از تمدن برخوردار است. مجتهدی به لسان دیگری می‌گوید فلسفه نشان از صلابت و استحکام فرهنگی یک ملت است و راز تحرک و پویایی فرهنگ است. هگل هم می‌گوید فلسفه فعالیتی آزاد است که روح ملت تلاش می‌کند از حالت اولیه خود تعالی یابد.

او با بیان اینکه فلسفه در مواجهه با پرسش‌های بنیادین در حوزه‌های مختلف رشد پیدا کرد عنوان کرد: ما دو نوع مواجهه با زندگی داریم؛ یکی سطحی و اولیه است که جنبه عمومی‌ دارد و این‌ها تاثیر ملموس در زندگی دارد و برای ارباب سیاست و مکاسب روزی رسان است اما مواجهه دوم بنیادین است و به دنبال پرسش‌هایی مانند این است که مراد از آزادی چیست؟ منشا حقوق و طبیعی و فطری چیست؟ این‌ها امور پیچیده ای است و فهم عمیق تری از زندگی را می‌طلبد و مجتهدی می‌گوید فلسفه از آسان سازی فکر و دسترسی به نتایج زوددرس امتناع دارد.

به گفته او، برای مللی که از پشتیبانی تمدنی برخوردارند داشتن یک انسجام فکری برای تلاش‌های مختلف عقلانی در عرصه‌های مختلف موضوعیت دارد. در غرب پس از هگل ما شاهد گسست در این زمینه هستیم شاید به دلیل ظهور تفکر اثبات گرایی این طور شد اما در قرن 20 با ظهور فلسفه نوکانتی و پدیدار شناسی این انسجام فکری شکل گرفت.

او تاکید کرد: یکی از ویژگی‌های مجتهدی این است که احساس می‌کنند همیشه در حال پژوهش و کاوش فلسفی هستند و می‌گویند من همیشه دانشجوی فلسفه ام. از نظر او فلسفه گفت‌و‌گوی با خود و گفت‌و‌گوی با دیگران است و شیوه سقراطی دیالکتیکی را برای فلسفه قایل است. بنابراین یکی از مسایل مهم در این فیلسوفان این است که بازنشستگی برای آنها موضوعیت ندارد و در قافله پژوهش و فکر هستند.

لاریجانی با بیان اینکه خمودی فیلسوفانه وقتی رخ می‌دهد که جامعه از گفت‌و‌گو تهی شود افزود: جامعه نیز وقتی از گفت‌و‌گو تهی می‌شود که در آن تکثر وجود نداشته باشد. در نقد ارسطو به افلاطون نیز همین ندیدن تکثر در مدینه مطرح است. چون افلاطون برای مدینه فاضله تفکر وحدت گرایانه را در نظر داشت اما ارسطو می‌گوید ذات مدینه در تکثر آراست و حتی اگر توفیقی هم حاکمان در وحدت داشته باشند عملا مدینه را تبدیل به دهکده کردند. بنابراین مجتهدی در درس‌های هگل می‌گوید غایت مندی از نظر هگل این است که انسان سلب واقعیت از امور جاری و تحقق بخشیدن به امور آینده دارد و پویش فلسفی در زندگی فیلسوف توقف بردار نیست و او هم این گونه زیست کرده است.

او عنوان کرد: کانت اشتهار به مسایل فلسفی را در زندگی لازم می‌داند اما التفات دایم را در آن مضر می‌داند و می‌گوید ذهن آدمی‌ را از کاوش‌های علمی‌ باز می‌دارد و این را باید در بافت فکری او تحلیل کرد چون معتقد است همه علوم دارای وحدت دارد و توجه زیادی به ریشه غفلت از دیگر ابعاد را به دنبال دارد.

به گفته این استاد دانشگاه تهران، یکی از نکاتی که مجتهدی در عموم درس‌ها به آن اشاره می‌کرد این است که خاستگاه تفکر فلسفی باید بررسی شود و شناسنامه‌ای برای هر موضوع فلسفی تدوین کرد. کتاب‌های ایشان هم این طور است وقتی موضوعی را از کانت نقل می‌کند به فیلسوفان دیگر اشاره می‌کند که چطور به این موضوع رسیدند.

لاریجانی گفت: یکی از فقرهای آموزشی کشور ما این است که نشان نمی‌دهد خاستگاه‌های فکری هر علم کجاست و اساسا نیاز به یک علم در کجاست. مجتهدی در درس هگل می‌گوید تفکر فلسفی تز ذهن شخص معین که فیلسوف است ترشح می‌کند. او می‌گوید فکر فیلسوف ابتدا به ساکن نیست و به نظر هگل اشاره می‌کند که ضرورت روزگار به مثابه وضع است و تفکر فیلسوف به مثابه آنتی تز و اگر این تقابل ایجاد نشود نه فرهنگ رشد می‌کند و نه تاریخ پیدایش می‌یابد. باید رابطه دیالکتیکی بین شرایط موجود و مفاهیم مطروحه توسط یک فیلسوف ایجاد کرد.

او در پایان بیان کرد: مجتهدی تاثیرات فلاسفه را بر فرهنگ و شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه مورد بررسی قرار می‌دهد. بنابراین در درس‌های خودش درباره دکارت و هگل تاکید دارند که اگر شما فلسفه دکارت را به خوبی بشناسید آن وقت فرهنگ غرب را به خوبی می‌شناسید یا اگر دانشجویی فلسفه هگل را نشناسد نمی‌تواند ارزش تفکر را در فلسفه غرب شناسایی کند.

حجت‌الاسلام رضا غلامی‌ رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در بخش دیگری از این نشست طی سخنانی گفت: تشکر اصلی من در این نشست، از استاد بزرگوارمان دکتر کریم مجتهدی است که دبیرخانه دائمی‌ جشنواره بین‌المللی فارابی اعتماد نمودند و اجازه دادند تا این همایش وزین برای واکاوی آراء و اندیشه‌هایشان برپا شود. من خیلی قصد تصدیق ندارم و سخن خود را به بیان این مطلب محدود می‌کنم که چرا استاد کریم‌ مجتهدی فیلسوف ایرانی است؟ و چرا شخصیت و اندیشه‌های استاد مجتهدی شایسته توجه خاص است؟

او افزود: من مایلم به این پرسش جذاب، چند پاسخ عمده داشته باشم : برای اینکه استاد مجتهدی یک متفکر حقیقت‌گراست و در مسیر رسیدن به حقیقت، آزاداندیشی و انصاف را سرلوحه کار خود قرار داده است.برای اینکه به تاریخ ایران و اثر عمیق آن در تحولات فکری و فرهنگی جامعه ایرانی عنایت دارد. برای اینکه به سرمایه‌ها و مفاخر فکری و علمی‌ایران و ظرفیت‌های ملی باور واقعی دارد. برای اینکه به دین مردم ایران و آثار طبیعی آن در حیات فردی و مدنی مردم به دیده احترام‌ می‌نگرد. برای اینکه به زبان و ادب فارسی تعصب دارد و به اسم خردگرایی و مقابله با خرافات، به سنت‌ها، آداب و خرده‌فرهنگ‌های معقول ایرانی پشت نکرده است. برای اینکه همواره دغدغه رشد و اعتلای سرزمین ایران و سرافرازی ایرانی را داشته و دارد. برای اینکه خود را با افتخار تمام ایرانی دانسته، و نه تنها بیشتر عمر شریف خود را در ایران سپری کرده، بلکه از هیچ‌ تلاشی برای تربیت فرزندان ایران در دانشگاهها که همچون فرزندان خود او محسوب شده اند، دریغ نداشته است. برای اینکه قوت‌ها و مزیت‌های تمدن قدرتمند غرب، مانع دیدن نقاط ضعف و کاستی‌های غرب توسط او نشده است.

او یادآور شد: به بیان دیگر، مجتهدی در هیچ یک از آثار خود برابر غرب احساس وادادگی و حقارت ندارد.و از همین جاست که استاد مجتهدی نه تنها برای دانش پژوهان تازه نفس و جوان، بلکه برای شمار کثیری از اساتید ما در دانشگاهها به مثابه چهره ماندنی، عزیز و الهام بخش، قابل معرفی است. در پایان عرایضم از خدای متعال برای استاد کریم‌ مجتهدی آرزوی سلامتی و مزید توفیقات دارم. همایش علمی‌امروز، یکی از سلسله همایش‌های علمی‌است که به منظور بررسی افکار و آراء متفکران برجسته ایرانی به ویژه برگزیدگان جشنواره بین‌المللی فارابی، طراحی شده است.

غلامی‌ در پایان گفت: در این همایش تا شب، ۱۸ مقاله علمی‌منتخب، در تبیین و تحلیل اندیشه‌های استاد کریم‌ مجتهدی ارائه خواهد شد. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها