جمعه ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۷
ردیه مورفی به انتساب‌های برخی فیلسوفان حقوق

مقاله «اخلاق‌گرایی حقوقی و لیبرالیسم» بررسی نظرات مختلفی است که جفری جی مورفی نوشته است. او در این کتاب بعضی انتساب‌ها به برخی از فیلسوفان حقوق را نیز نمی‌پذیرد و عنوان‌های جدیدی به آن‌ها منسوب می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «اخلاق‌گرایی حقوقی و لیبرالیسم» نوشته جفری جی مورفی است که الیاس عارفی آن را ترجمه و نشر انوار توحید آن را در 134 صفحه روانه بازار نشر کرده است.
 
مقاله «اخلاق‌گرایی حقوقی و لیبرالیسم» بررسی نظرات مختلفی است که جفری جی مورفی نوشته است. او در این کتاب بعضی انتساب‌ها به برخی از فیلسوفان حقوق را نیز نمی‌پذیرد و عنوان‌های جدیدی به آن‌ها منسوب می‌کند. او می‌نویسد اخلاق‌گرایی حقوقی که معتقد است باید وضع قانون با لحاظ اخلاق مشترک اجتماع مردم صورت گیرد در تعارض با نظریه لیبرالیسم سودگراست. لیبرالیسم سودگرا یا کمال‌گرا قائل به اصل ضرر است و اخلاق را خارج از حقوق می‌داند.
 
مورفی در ابتدا بحث خودش را بر مقاله فوینبرگ که لیبرال است متمرکز می‌کند، چون خود مورفی نیز لیبرال است اما جزء لیبرال‌های بی‌طرف خودش را قرار می‌دهد و ادعا می‌کند که دولین کسی که او را از بزرگان نظریه اخلاق‌گرایی حقوقی می‌دانیم اخلاق‌گرا نیست، بلکه لیبرالیستی است و نه از نوع لیبرالیسم کمال‌گرایی، بلکه لیبرالیسم او بی‌طرفانه است.
 
در بخشی از کتاب نقل قولی از لورد پاتریک دولین آمده است با این مضمون: «قانون باید نهادها و مجموعه ایده‌های سیاسی و اخلاقی را حفظ و حمایت کند، که بدون آن مردم قادر نخواهند بود تا در کنار یکدیگر زندگی کنند. جامعه نمی‌تواند اخلاقیات هیچ فردی را نادیده بگیرد، جامعه با هر دو (اخلاقیات فردی و وفاداری افراد) پیشرفت می‌کند و بدون هر یک از آن دو می‌میرد.»
 
کتاب در چهار بخش به موارد مختلفی اشاره می‌کند همچون فلسفه حقوق از سال 1965؛ بازگشت مجدد به مبحث هارت-دولین و مجازات و دولت لیبرال. در این کتاب همچنین پاسخ به پروفسور هامپتون و موریس نیز به صورت ضمیمه آورده شده است.
 
کتاب «اخلاق‌گرایی حقوقی و لیبرالیسم» جهت استفاده در تمام سطوح دانشگاهی (چه برای کسانی که می‌خواهند مترجمی زبان را فرا بگیرند و چه برای حقوق‌دانان و چه برای کسانی که در رشته فلسفه حقوق فعالیت می‌کنند) مناسب است.
 
در بخش مقدماتی کتاب اینطور آمده است: «یکی از معدود مزایای بالغ شدن، لذت دلتنگی برای خاطرات گذشته است.»

در فصل ضمیمه کتاب نیز به کانت اشاره می‌شود و دیدگاه‌های او در مقابل آزادی‌های خارجی. در این ضمیمه اینطور آمده است: «کانت هم از نظریه دولت به طور کلی دفاع می‌کرد و هم به نظر می‌رسد این نظریه هم نقش واقعیش را به حمایت از حقوق محدود کرده بود. آنچه کانت آن را دامنه آزادی‌های خارجی می‌نامید و در عین حال از سلسله مجازات‌هایی طرفداری می‌کرد که همانند عدالت آسمانی هدفشان این بود که خلافکاران درد و رنجی در خور شرارت‌های درونی‌شان بچشند و اطمینان خاطر حاصل کنند که آن‌ها درد و رنجی که سزاوارش نبوده‌اند و سعادتی که لیاقتش را نداشته‌اند، دریافت نکرده‌اند.»
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها