دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۸
تلاش استاد برای هویت بخشیدن به هنر و هنرمندان ایرانی

به بهانه زادروز تولد یعقوب آژند، استاد پژوهش هنر به‌سراغ تعدادی از تألیفات این پژوهشگر رفته‌ایم. آژند تألیفات و ترجمه‌های بسیاری در حوزه هنر، تاریخ و ادبیات ایران دارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به بهانه زادروز تولد یعقوب آژند، استاد پژوهش هنر به‌سراغ تعدادی از تألیفات این پژوهشگر رفته‌ایم. تألیفاتی که به‌حق در حوزه هنر این مرزوبوم نمونه‌های شاخصی هستند. یعقوب آژند آثار ترجمه بسیاری هم در حوزه هنر دارد. آثاری همچون کتاب هنر، تاریخ هنر ایران، دوازده رخ، فلسفه هنر و زیبایی‌شناسی، تاریخ نگارگری در ایران، نقاشی و نقاشان قاجار و...

کتاب «مکتب نگارگری تبریز و قزوین ـ مشهد»
این کتاب اثر یعقوب آژند در زمینه نگارگری و تأکید بیشتر بر مکتب نگارگری تبریز دوره صفوی است و یک فصل مجزا در مورد مکتب قزوین و مشهد نیز دارد که فارغ از موضوع اصلی کتاب نیست. در کتاب به مراحل ایجاد مکتب تبریز در دوره شاه‌اسماعیل اشاره شده و اینکه چگونه بعدها شاه‌تهماسب فرزند شاه‌اسماعیل دست حمایت از هنرمندان کشید و نگارگران از پایتخت که قزوین بوده پراکنده شدند و روی هنر دیگر نواحی تأثیر گذاشتند.
 
 

کتاب «مکتب نگارگری اصفهان»
این کتاب مصور به مناسب گردهمایی بین‌المللی مکتب اصفهان در آذر۱۳۸۵ نگاشته شده و در آغاز معرفی مکتب نگارگری اصفهان را شامل می‌شود. در این بخش اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اصفهان طی دوره‌ یادشده بازگو می‌شود. در ادامه اقدامات شاه‌عباس اول و دوم، در رواج هنر اعم از شعر، موسیقی، خوانندگی، کتاب‌آرایی، نگارگری سنتی، نقاشی و... مطرح می‌گردد. معرفی بخش‌های مختلف نقاش‌خانه‌ سلطنتی و تشکیلات آن، انواع کتاب‌آرایی، نگاره‌های تک‌برگی یا یکه‌صورت (نوعی چهره‌نگاری آرمانی) و معرفی صادقی بیک افشار و رضا عباسی دو نقاش چهره از مکتب نگارگری اصفهان و معرفی آثار آن‌ها، از دیگر مطالب کتاب به شمار می‌رود.

در ادامه‌ این بخش نیز دیگر سرآمدان مکتب اصفهان معرفی می‌شوند. هنرمندانی چون، حبیب‌الله ساوجی، معین مصور، شفیع عباسی، شیخ عباسی، و افضل الحسینی. در بخش دوم کتاب، اسلوب فرنگی‌سازی در مکتب اصفهان با نگاهی بر زمینه‌های ظهور و عوامل شکل‌گیری آن، دو نقاش چهره‌مند اسلوب فرنگی‌سازی، تک‌نگاره‌های فرنگی‌سازی، دیوارنگاری در دوره‌ صفوی، و نقاشی لاکی و نقاشی گل‌ومرغ در این دوره، درج گردیده است.

در بخش خاتمه‌ کتاب تصریح شده است که اگر به سیر هنر در مدت ۲۵۰ سال در دوره‌ صفوی توجه کنیم، می‌فهمیم آنچه مکتب اصفهان را برجسته‌تر می‌سازد، دامنه زمانی این مکتب است. این مکتب از نظر زمانی فرصت داشت که از سد سنت بگذرد و دستگاه هنری جدیدی را فراز آورد. واقعیت این است که از همان ابتدای گزینش اصفهان به مقام پایتختی ایران و انجام پروژه‌های هنری وسیع در آن، دو مقولۀ سنت و تجدد در آن شکل‌ می‌گیرد.

خود شهر از نظر طراحی شهری به دو بخش کهنه و جدید تقسیم می‌شود. این دو بخش کهنه و جدید می‌تواند مفسر ارزش‌های انسانی و اخلاقی جدید نیز باشد که از این زمان به بعد در دل پایتخت صفویان نطفه می‌بندد. یکی از تحولات هنری که در مکتب اصفهان چهره نمود، شیوع و رواج رقم‌زنی هنرمندان پای آثار هنری است.

 
 
کتاب «نمایش در دوره صفوی»
دوره‌ صفوی از دوره‌های میانی تاریخ ماست؛ ازاین‌رو پیش از آن، دوره‌های زیادی از فرازونشیب تاریخی بر سرزمین ما گذشته است و طبیعتاً تحولات و دگرگونی‌های زیادی را در باب نمایش‌ها به تصویر کشیده است. دوره‌ صفوی میراث‌خوار نمایش ادوار پیشین ایران است؛ طوری‌که در بعضی موارد، ابتکار از آن ادوار پیش از آن است.
 
براین‌اساس کتاب حاضر در دو بخش عمده‌ گنجانده شده است: بخش اول به تعزیه در مفهوم عزاداری، پیدایش و وجه تأثیرپذیری و پرورش و پختگی آن در خلال قرون اختصاص یافته است. صفویان با رسمیت بخشیدن به تشیع در جامعه‌ ایران، پاره‌ای از معادلات تاریخی ایران را به هم زدند و طرحی نو در انداختند. در این بخش تعزیه در دوره‌ صفوی بررسی شده است.
 
در بخش دوم که در سه فصل سامان یافته است، تمامی نمایش‌های موجود در جامعه و دربار ایران ارزیابی شده و بروز و شکفتگی آن‌ها تحلیل گردیده است. در این بخش به سیر تحول و رونق و رواج این نمایش‌ها و ترکیبات جدید آن‌ها اشاره شده است. «مراسم سوگواری در ایران باستان، بین‌النهرین باستان و دوران اسلامی»، «تعزیه و صفویان»، «شیوه‌ اجرای نمایش‌های مذهبی»، «مراسم شتر قربانی»، «نمایش‌های غیر مذهبی»، «نمایش‌های اهل زور»، «نمایش‌های اهل سخن» و... عنوان‌های مطالب کتاب هستند.
 

کتاب «نمایش در دوره قاجار»
این کتاب ازسوی انتشارات مولیٰ در سال ۱۳۹۵ در ۷۱۲ صفحه به چاپ رسیده است. تئاتر در اواخر دوره قاجار رواجی چشمگیر یافت و بازیگران زن و مرد ارمنی در دوره پیشامشروطه بر صحنه تئاتر ایران مسلط شده بودند. شماری از نمایش‌ها اجرا می‌شد و موسیقی به اشکال مختلف در صحنه‌ها اجرا می‌شد. مثلاً در فاصله سال‌های ۱۳۳۵ و ۱۳۴۳ هجری در تهران سالانه ۱۵ نمایش و سایر فرم‌های نمایشی تئاتر مدرن روی صحنه رفت و در حقیقت اجرای نمایش‌ها به‌مراتب بیشتر بود. یکی از دلایلی که نویسندگان و مترجمان را ترغیب می‌کرد تا دست به ترجمه آثار نمایشی اروپا بزنند یا خود نمایشنامه بنویسند، همین رویکرد مردم به تئاتر در آن دوران بود. پس از استبداد صغیر محمدعلی‌شاهی، اشتیاق مردم به دیدن نمایش تئاتر به اندازه‌ای بود که ذهن و ضمیر بسیاری از نویسندگان را متوجه خود کرد و حتی نشریه‌ای با عنوان «تیاتر» انتشار یافت.
 
 
کتاب «استاد محمد سیاه‌قلم»
محمد سیاه‌قلم از استادان قرن ۹ قمری است و حدود صد سال است که هنرپژوهان جهان درباره او صحبت می‌کنند. به‌خاطر آثار گوناگونی که خلق کرده، هنوز پژوهشگران به نتیجه نرسیده‌اند چه کسی بوده است. یعقوب آژند بیان می‌کند که در کتاب «استاد محمد سیاه‌قلم؛ هنرمندی با سه چهره» تمام نظرات درباره این هنرمند را آورده‌ و یک‌به‌یک درباره آن‌ها بحث کرده‌ است. درنهایت ثابت شده او یکی از هنرمندان برجسته ایرانی است، با اینکه آثارش در توپقاپی‌سرای ترکیه نگهداری می‌شود و آن‌ها می‌خواستند محمد سیاه‌قلم را هنرمندی ترک معرفی کنند.

آژند در کتاب «استاد محمد سیاه‌قلم؛ هنرمندی با سه چهره» به معرفی، نحوه و روش آثار و تحلیل کارهای این هنرمند پرداخته است. این کتاب سال‌ها پیش در قالب کتابی جیبی توسط انتشارات امیرکبیر چاپ شد که درباره این هنرمند ناشناخته نکاتی را مطرح کرد.

انتشار کتاب، نظر پژوهشگران زیادی را به خود جلب کرد. تحقیق و پژوهش درباره محمد سیاه‌قلم را ادامه داد تا با دقت تمام او را به جامعه ایرانی معرفی کند که این استاد چه کسی است، چه کارهایی کرده و چرا هنرپژوهان راجع به او نقد و نظر می‌دهند. متأسفانه هر پژوهشگری او را به یک کشور نسبت داده است؛ ترک روس، چین و...

نظرات بسیار عجیبی درباره این هنرمند مطرح شده است. محمد سیاه‌قلم هنرمندی ایرانی اهل تبریز بوده است. او در کنار استادش عبدالحی به سمرقند می‌رود و در آنجا کار می‌کند. سپس به هرات نزد بایسنقرمیرزا می‌رود و کار را ادامه می‌دهد. در هرات لقب «غیاث‌الدین» می‌گیرد. غیاث‌الدین نقاش همان غیاث‌الدین محمد است و غیاث‌الدین محمد نقاش، محمد بن محمود شاه خیام است که در جوانی نزد بایسنقرمیرزا لقب «غیاث‌الدین» می‌گیرد، چون در آن زمان نقاشان را با لقب نام‌گذاری می‌کردند؛ مثل سیف‌الدین نقاش. آژند می‌گوید در کتاب با دو سندی که ارائه کرده‌ است ثابت کرده‌ است اسم او محمد است. به‌هرحال استاد محمد سیاه‌قلم عنوانی است که شاگردانش که او را می‌شناختند به او لقب داده‌اند. کتاب «استاد محمد سیاه‌قلم؛ هنرمندی با سه چهره» نخستین کتابی است که به شکل مفصل درباره محمد سیاه‌قلم چاپ می‌شود. این هنرمند یکی از استادان برجسته و نقاش جهانی است. او کارهایی عجیب‌وغریب انجام داده با تصاویر عجیب‌وغریبی از زندگی روزمره مردم.

 
کتاب «هفت اصل تزئینی هنر ایران»
کتاب حاضر، نخستین پژوهش در باب هفت اصل تزئینی هنر ایران است؛ هفت اصلی که از سده‌های نخستین اسلامی تا اواسط دوره قاجار به رسانه‌های هنر ایران ابعاد بین‌المللی و هویتی کاملاً ایرانی‌اسلامی بخشید. این هفت اصل، در حقیقت صور خیال بصیر هنرهای ایرانی بود. هنرمندان ایران با تشبه به نقش‌مایه‌های جهانی روزگار خود، قالب و اسلوب این هفت اصل را در کمال لطافت، ملاحت، دل‌آویزی و نغز سامان بخشیدند و پایه‌ای استوار و متین برای نقوش تزئینی هنر ایران تدارک دیدند؛ کیفیتی که شور و گرمی و قوت اثرات آن را هنوز می‌توان در نقوش تزئینی جهان اسلام و هنرهای سایر ملل جهان مشاهده نمود. رونق پست‌مدرنیسم در هنر ایران، شماری از این اصول هفت‌گانه را از واژگان بصیر هنرهای ایران زدود. کتاب حاضر، می‌تواند مرجعی برای بازکاوی و بازشناسی این اصول هفت‌گانه هنر ایران باشد و نظم متناوب و کمال مطلوب آن را بازنمایی کند.
         
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها