_ 90 درصد پدرها مادرها و مادربزرگهایی که فرزندان و نوههایشان را به این مرکز مییارن، خودشان دهه 50 و 60 عضو کانون بودن. با این وجود این مرکز و کتابخونه هنوز برای اهالی منطقه ناشناختهاس! متأسفانه هیچ تبلیغات محلی برای معرفی مراکز مختلف کانون وجود نداره، چند وقت پیش مادری به من گفت 20 ساله اینجام اما نمیدونستم کانون و کتابخانهاش اینجاس.
از پروانهسادات سلیانی، مسئول مرکز شماره دو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درباره داشتههای کتابخانه پیگیر شدم طبق گفتههای این کتابدار؛
کتابخانه مرکز شماره دو کانون در فضایی نزدیک به 1000 متر، 13 هزار جلد کتاب را در خود جای داده و 500 نفر عضو کودک و نوجوان، پای ثابت این کتابخانهاند و هر وقت اراده کنند میتوانند کتابها را بردارند، تورق کنند و بخوانند. اینجا مخزنی برای زندانی کردن کتاب وجود ندارد. سالن مطالعه مجزای کودک و نوجوان، سالن فعالیتهای جنبی ، سالن نقاشی و سفال جداگانه و کافه کتاب از جلوی چشمانم عبور میکند. درباره «کافه کتاب» میپرسم و اینکه همه مراکز کافه کتاب دارند یا نه؟
_ کافهکتاب در مراکزی از کانون که اعضای کتابخون بیشتری داره تأسیس شده و مرکز ما هم به دلیل اینکه عضو کتابخون و نوجوان بیشتری نسبت به مراکز دیگه داره، کافه کتابش دایر شده، کلاسهای روخوانی، معرفی کتاب، مسابقه کتابخوانی، جلسات نقد و بررسی کتاب هم اینجا برگزار میشه.
کتابخانهای که نوستالژی کودکان دهه 60 است
کتابخانههای کانون برای بچههای دهه 50 و 60 خاطرهساز بوده... فیلمسازان، بازیگران و نویسندگان، نقاشان و مؤلفان زیادی از قدیم عضو کانون بودند. سلیانی از دورهمی اعضای قدیمی مرکز شماره دو کانون هم گفت؛ محفلی که قرار است احتمالا در نیمه دوم سال برگزار شود.
از شرایط سنی، عضویت و ساعت فعالیت کانون میپرسم.
_خانوادهها میتونن با مراجعه به سایت مراکز مختلف کانون به نشانی kpf.ir به صورت اینترنتی و با پرداخت مبلغ 20 هزار تومان، نزدیکترین مرکز به محل سکونتشان را انتخاب و یکساله عضو کانون بشن. گروه سنی چهار تا 16 سال میتونن از کتابخانههای کانون استفاده کنند. در کتابخانههای کانون مدت امانت کتاب هفتگیه و کودکان و نوجوانان میتونن در یک هفته، دو کتاب امانت بگیرن. ساعت فعالیت مرکز شماره دو کانون، شنبه تا پنجشنبه از ساعت 9 صبح تا 15 عصره. این مرکز روزهای زوج برای دخترها و روزهای فرد برای پسرها است.
از شیوه خلاق معرفی کتاب میگوید:
_ درست کردن یک شخصیت از کتاب و معرفی آن اثر از زبان آن کاراکتر، یکی از فعالیتهای خلاق برای معرفی کتابه، بچهها این روش رو خیلی دوست دارن. با 30 سال تجربه مربیگری در کانون، از روش «قصه کتاب» استفاده میکنم. در این مدل ساده، قصه کتاب رو با نشون دادن تصاویر برای بچهها بازگو میکنم. این روش، در این سالها، برای کودکان بسیار جذاب بوده و باعث شده همه بچهها بخوان همون کتاب رو امانت بگیرن.
به کتاب «لباس گلیکی سارا» اشاره میکند و ادامه میدهد:
_ در کلاسای قصهگویی بچهها با لباس محلی، قصه همان منطقهای که داستان کتاب اتفاق افتاده رو روایت میکنن. چند روز پیش یکی از بچهها با پوشیدن لباس گیلکی کتاب «لباس گلیکی سارا» را به دوستاش معرفی کرد.
سلیانی تأکید دارد، قصهگویی و کتابخوانی مکمل یکدیگرند و نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد.
از نقش مدارس میگوید:
او از طرحی به نام «کانون مدرسه» یاد میکند، طرحی که کانون برای ارتباط با مدارس از سال گذشته شروع کرده و براساس این طرح مربیان کانون پرورش فکری با حضور در مدارس، دانشآموزان را با کتاب آشنا میکنند.
سلیانی از برنامههای تابستانی کانون هم صحبت میکند، برنامههایی که این روزها خیلی از پدر و مادرها دنبال میکنند.
_ یکسری از برنامههای تابستانی این مرکز برای بچههای پیش دبستانه، تعدادی از برنامهها برای کودکان و البته نوجونا هم برنامههای خاص خودش دارن،از کلاسهای عمومی مثل قصهگویی، معرفی کتاب، شعرخوانی، نمایش فیلم و انیمیشن که رایگاناند تا کلاس های تخصصی سفال، خوشنویسی، چرتکه و نوشتن خلاق که شهریه دارن.
_ ای کاش شهرداری بیشتر همکاری کنه، متأسفانه مراکز کانون تبلیغات خوبی ندارن، حیفه کانون و کتابخونهاش 20 سال توی یه محل باشه اما سر کوچه، ندونند ته کوچه کتابخونهاس. اگر بنر بزنیم شهرداری به خاطر زیباسازی میاد و اونو برمیداره، به نظرم باید کانون و شهرداری برای تبلیغات مرکز مختلف کانون با هم تعامل کنن.
بعد از خداحافظی با خانم کتابدار به این فکر کردم که مدیریت شهری در معرفی و ساخت نماددهای شهری برای کتابخانهها و مراکز فرهنگی، کارهای نکرده زیادی داره...
نظر شما