در برنامه «جلد دوم» مطرح شد؛
استقبال مطلوب از «سدنصرالدین»/ رویکرد ویژه انتشارات سوره مهر به آثار طنز
زینب زارع، نماینده انتشارات سوره مهر در برنامه «جلد دوم» تلویزیون اینترنتی کتاب گفت: کتاب «سدنصرالدین» با استقبال خوبی روبهرو شده و گروه فرهنگی سماوا که زیر نظر انتشارات سوره مهر است، این اثر را به صورت صوتی منتشر کرده است.
وی درباره استقبال مخاطبان نمایشگاه کتاب از کتابهای سوره مهر گفت: در نمایشگاه استقبال بسیار خوبی داشتیم و کتابهای «عصرهای کریسکان» اثر کیانوش گلزار راغب، «مهاجر سرزمین آفتاب» نوشته حمید حسام و مسعود امیرخانی، «حاج جلال» نوشته لیلا نظری گیلانده، «آبنبات هِل دار» داستانی طنز به قلم مهرداد صدقی و آثار فاضل نظری بیشترین میزان فروش را داشتهاند. همچنین کتاب سه جلدی «سرگذشت استعمار» که مورد تأکید مقام معظم رهبری قرارگرفته، پرفروش شده است.
همچنین در این برنامه، امیر خیام، نویسنده «سدنصرالدین» درباره شروع نویسندگی خود عنوان کرد: من از کودکی در مدرسه امیرکبیر بودم و آرزو داشتم که در مدرسه دارالفنون درس بخوانم. هر روز یادداشتهایی را مینوشتم و همه آنها را بین صفحههای کتاب نگه داشته بودم. سالها گذشت و بعد از ازدواج و فارغ شدن از جنگ تصمیم گرفتم که خاطرات خود را بنویسم. حدود پنج سال پیش با تشویق همسرم نگارش این کتاب را شروع کردم. ناصر فیض مشوق اصلی من برای نوشتن کتاب بودو از من خواست که شکل طنز آن را محاوره کنم.
وی افزود: هدف من از نوشتن این کتاب آشنایی با فرهنگهای معنوی بود. آداب و رسوم آن زمان در ایام محرم و اعتقاد مردم به عزاداری امام حسین(ع) از نکات مورد توجه این کتاب است که در قالب زبان محاوره و با اصطلاحات کوچه و بازار نوشته شده است.
این نویسنده درباره نوشتن ادامه خاطرات خود و چاپ کتاب جدید، بیان کرد: بعد از اتمام این کتاب، قصد داشتم کتابی درباره دفاع مقدس و خاطرات خود از زمان جنگ بنویسم. از سال 57 که واقعه پاوه رخ داد، تصمیم گرفتم آنها را مکتوب کنم اما به دلایلی منصرف شدم و کار نیمهتمام ماند. به پیشنهاد ناصر فیض و سیدمحمد سادات، خاطرات اجتماعی خود را نوشتم. من خاطرات طنز بسیاری در مترو داشتم و موضوعی که بسیار مهم بود، افرادی بودند که در خارج از محیط خانه بودند و به آنها نپرداخته بودم.
وی درباره آشنایی خود با شهید چمران و پیوند با فضای جنگ، عنوان کرد: جنگ 31 شهریور 59 شروع شد. واقعۀ پاوه 25 مرداد 58 شروع شد که بیشتر از یک سال قبل از شروع جنگ بود. با شهید چمران و خانودهاش آشنایی داشتم و منزلمان نزدیک هم بود. من آن زمان فرمانده کمیته شهید سیدمجتبی هاشمی بودم اما ارتباط ما به دوران قبل از کمیته و جنگ برمیگردد. با شروع غائله پاوه، با گروه فدائیان اسلام به فرماندهی سیدمجتبی هاشمی به مریوان و پاوه رفتیم. نزدیک پنج ماه با سیدمجتبی هاشمی و شهید چمران در منطقه بودیم. شهرهای اطراف نقده، پاوه، بانه و مریوان ناامن بود و آن را پاکسازی کردیم. بعد از شش ماه به تهران آمدیم که واقعه نقده رخ داد. سال 59 که جنگ شروع شد با شهید چمران در اهواز به ستاد جنگهای نامنظم رفتیم که استانداری اهواز مرکز آن بود. من تا سال 65 در جنگ بودم و در ارتش خدمت کردم.
خیام درباره استفاده از زبان محاوره در کتاب خود، گفت: ارزش خانههای آن زمان به انسانهایش بود و من این ارزشها را در خانه خود و در وجود عموهایم و عزیزجانم دیدم. زبان عزیزجان برای من بسیار شیرین بود و احساس کردم باید نسبت به آن امانتدار و وفادار باشم. به همین دلیل از زبان محاورهای برای گیرایی و جذابیت کتاب استفاده کردم.
برنامه جلد دوم هر هفته دوشنبهها ساعت18 به صورت زنده از تلویزیون اینترنتی کتاب به نشانی ketab.tv پخش میشود.
نظر شما