پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۲
چرا به قطعنامه ۵۹۸ بدبین بودیم؟

غربی‌ها می‌گفتند هدف‌شان از تصویب قطعنامه ۵۹۸، ختم هرچه زودتر جنگ میان ایران و عراق است، اما هیچ اشاره‌ای به اینکه کدام طرف آغازگر این جنگ بوده نمی‌کردند.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، محور اعتراض ایران به قطعنامه ۵۹۸امتناع شورای امنیت از اشاره صریح به طرف متجاوز جنگ بود. حرف ما نه فقط در آن زمان، که از همان روز نخست جنگ این بود که شورای امنیت و همه دولت‌هایی که بحث ضرورت آتش‌بس را پیش می‌کشند این حقیقت را هم به صراحت بیان کنند که در این جنگ، کدام طرف متجاوز و کدام طرف مدافع بوده و ماجرا چگونه و با اقدام ماجراجویانه چه کسی آغاز شده است. خواسته ایران نه عجیب بود و نه غیرمنطقی و نامتعارف. تقریباً همه پاسخ این پرسش را می‌دانستند که «منشأ شرارت کجاست؟» اما کسی حاضر به بیان آن نمی‌شد. به‌ویژه آنکه چند دولت غربی، از جمله آمریکا و فرانسه – که پیش‌نویس قطعنامه ۵۹۸ را تنظیم کرده بودند – عملاً در جنگ پشت صدام ایستاده و همچون متحدی وفادار، مانع شکست و سقوط او شده بودند.
 
نگرانی ایران از اعمال نفوذ بر هیئت تفحص
در کتاب «تصویب قطعنامه ۵۹۸» می‌خوانیم: «سرانجام پس از ماه‌ها بحث و گفت‌وگو، امروز جلسه شورای امنیت سازمان ملل – که در جمع آنان، وزیران خارجه چهار کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان غربی (جورج شولتز، ژان برنارد ریمون، جفری هاو و دیتریش گنشر) به نشانه جدیت و عزم اعضای شورا، در این جلسه حاضر شده بودند – به ریاست ژان برنارد ریمون در ساعت پانزده به وقت محلی تشکیل شد. در این نشست، همه پانزده عضو شورای امنیت، بدون توجه به نظرهای ایران که خواستار معرفی و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت به طرف آسیب‌دیده بود، به قطعنامه ۵۹۸ رای مثبت دادند.» آن زمان فرانسه رئیس دوره‌ای شورای امنیت محسوب می‌شد و ریمون، وزیر خارجه این کشور «به عنوان عالی‌ترین مقام فرانسوی در شورای امنیت ریاست این جلسه را به عهده داشت.»
 
البته در بند ششم این قطعنامه آمده بود: «از دبیر کل درخواست می‌شود که ضمن مشورت با ایران و عراق، مسأله تفویض کار تحقیق در باب مسئولیت مخاصمه را به هیئتی بی‌طرف، بررسی کرده و در حداقل مدت ممکن به شورا گزارش دهد.» اما نظر ما این بود که نیازی به تعیین هیئت بررسی وجود ندارد و ماجرا کاملاً معلوم و مشخص است. علت بدبینی ایران به قطعنامه ۵۹۸ و تردید در درستکاری هیئت تفحص این بود که احتمال می‌دادیم متحدان غربی صدام – به‌ویژه آمریکایی‌ها – در کار این هیئت مداخله و اعمال نفوذ کنند و آن واژه زیبای «بی‌طرفی» را که در بند ششم به آن اشاره شده بود، از معنا و اعتبار بیندازند. به‌خصوص اینکه نماینده عراق در سازمان ملل، بعد از تصویب این قطعنامه از دبیر کل و اعضای شورای امنیت تشکر کرد و با این کار خود، به این شائبه دامن زد که کل ماجرای تصویب قطعنامه و فشار به ایران برای پذیرش آتش‌بس و ختم هرچه سریع‌تر جنگ، خدعه‌ای برای نجات رژیم بعث از مجازات و پرداخت غرامت است.
 
 
ما به ناعادلانه بودن قطعنامه معترض بودیم
کامران غضنفری، از پژوهشگرانی که مطالعات گسترده‌ای درباره قطعنامه ۵۹۸ و حوادث پیش و پس از آن دارد. در کتاب «جنگ و صلح»، در صحبت با محمدمهدی دزفولی می‌گوید: «این قطعنامه خیلی تفاوتی با سایر قطعنامه‌هایی که شورای امنیت برای جنگ ما صادر کرده بود، نداشت، الا اینکه مسئله عقب‌نشینی به مرزها و بررسی خسارت‌های دو طرف را مطرح کرده بود... شورای امنیت هیچ‌گاه صدام را به عنوان متجاوز و آغازگر جنگ اعلام نکرد. سه سال پس از پایان جنگ، دبیر کل سازمان ملل در گزارشی اعلام کرد که صدام آغازگر جنگ بود. شورای امنیت براساس گزارش دبیر کل هیچ قطعنامه و محکومیتی علیه عراق صادر نکرد و پرداخت خسارت و غرامت از جانب عراق به ما اصلاً پیش‌بینی نشده، فقط گفته شده هیئتی بررسی کند که دو کشور چقدر خسارت دیده‌اند، بعد از محل کمک‌های بین‌المللی به دو کشور کمک شود که هیچ‌گاه هم صورت نگرفت و هیچ تضمین قطعی برای خاتمه جنگ و عدم‌تکرار حمله از سوی متجاوز وجود نداشت، کما اینکه سه روز پس از پذیرفتن قطعنامه، عراق دوباره به ما حمله کرد. این قطعنامه، قطعنامه صلح نبود، چون شرایط صلح در آن رعایت نشده بود و اغلب بندهایش به نفع صدام و به ضرر ایران بود؛ برای همین بود که امام نمی‌پذیرفت.»
 
نام غضنفری به میان آمد و بد نیست به این نکته اشاره کنیم که او در کتابی با عنوان «راز قطعنامه» به بررسی حوادث منتهی به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ می‌پردازد و از علل و عوامل موثر بر تصمیم امام خمینی(ره) در «نوشیدن جام زهر» می‌نویسد. البته «راز قطعنامه» فقط مختصری درباره روند تصویب این قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل صحبت می‌کند و بیشتر تمرکز کتاب روی وقایع بعدی، یعنی چگونگی پذیرش آن از سوی امام(ره) است. غضنفری می‌کوشد با بازخوانی خاطرات و صحبت‌های چهره‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر در کشور، به لایه‌های عمیق‌تر حوادث برسد و شرایطی را که به زعم او عده‌ای به امام خمینی(ره) تحمیل کردند روشن و تبیین کند.
 
نه فقط در کتاب «راز قطعنامه» که کتاب‌های پژوهشی دیگری هم که قطعنامه ۵۹۸ را موضوع محوری خودشان قرار داده‌اند، بیشتر به بحث پذیرش این قطعنامه از سوی ایران می‌پردازند و ماجرای تصویب آن در شورای امنیت سازمان ملل را فقط به اختصار مرور می‌کنند. «بایدها و نبایدهای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در یکصد پرسش و پاسخ» از بهادر خسروانیان، «جنگ تحمیلی و قطعنامه ۵۹۸: با تاکید بر رفتارشناسی امام خمینی(ره)» نوشته افشین ترکارانی، «استراتژی جنگ و رفتار سیاست خارجی؛ روایت قطعنامه ۵۹۸» از محمد امین پوررکنی، «علل پذیرش قطعنامه ۵۹۸» کار مشترک رشید رکابیان و سمانه طهماسبی، و «بسترهای پذیرش قطعنامه ۵۹۸» به قلم محمد مهدی بداروند تعدادی از این کتاب‌ها هستند و چنان که عنوان‌ بیشترشان نشان می‌دهد، بر بحث قطعنامه ۵۹۸ با تکیه بر مسئله پذیرش آن تأمل می‌کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها