بعثیها حتی پس از توافق برای پذیرش قطعنامه، دست از شرارت برنداشتند و در نخستین روزهای مرداد ماه ۱۳۶۷حمله گستردهای را به خاک ما تدارک دیدند. رزمندگان ما نیز، در حرکتی خودجوش به دفاع ایستادند و دشمن را عقب راندند.
حمله بعثیها به خوزستان، حملهای سنگین و گسترده بود. به روایت سردار کوثری، آنان «از مرز گذشتند و در جاده اهواز به خرمشهر جولان میدادند. از یک طرف به ایستگاه حمیدیه و حسینیه رسیدند و شش کیلومتر جلوتر یک بیمارستان صحرایی را منهدم کردند و از طرف دیگر به سمت کارون پیش رفتند.» در آن روزها چنین به نظر میرسید که آتش جنگ دوباره، مثل همان روزهای نخست شعله میکشد و بعد از هشت سال، باز به همان نقطه آغازین برگشتهایم. احمدآقا خمینی، پیام امام(ره) را به رزمندگان رساند: «این نقطه حیاتی کفر و اسلام است. یعنی نقطه شکست یا پیروزی اسلام یا کفر است و باید متر به متر جنگید.» رزمندگان ما نیز چنین کردند. البته فرصت برای سازماندهی کامل نیروها و طراحی نقشههای دفاعی وجود نداشت.
سردار کوثری، آن روزها را چنین به یاد میآورد: «بدون هیچنوع سازماندهی اکثر بچهها سوار بر موتورهای شخصی و نظامی هرکس یک نفر را بر ترک خود سوار کرده بود با چند گلوله و یک قبضه آرپیجی. یکدفعه حدود دو سه هزار موتورسوار که ما نفهمیدیم از کجا رسیدند و چگونه سازماندهی شدند، در این دشت وسیع به سوی تانکها حرکت کردند؛ طوری که تانک اول رد شده بود و هنوز موتورسوار داشت از وسط ستون عراق میرفت و تانکهای عقبی را میزد. یکدفعه متوجه شدیم تعداد زیادی از تانکهای عراقی راه فرار را در پیش گرفتند و غائله سقوط خوزستان، در عملیاتی که ما برایش برنامهریزی و سازماندهی نکرده بودیم، فقط با روح ایثارگری و خودجوش نیروها به پایان رسید.»
عملیات غدیر و دفاع از خوزستان
بخشی از این دفاع جانانه و تمامعیار را که به عقبراندن قوای متجاوز از خوزستان و تأمین جاده خرمشهر به اهواز در نخستین روزهای مرداد ماه منتهی شد، به عنوان عملیات غدیر میشناسیم. به تعبیری، عملیات غدیر در پایان آن جنگ طولانی، جلوهای از همه ارزشها و آرمانهای ما بود. مردمی که به دفاع از کشور و مقدساتشان میروند، آنچه دارند به میدان میآورند و با مشاهده سختی کار و کمبود امکانات دلسرد و متزلزل نمیشوند، محکم به جنگ با دشمن میایستند و آن تکلیفی را که احساس میکنند به عهده دارند به بهترین شکل ممکن انجام میدهند. البته نباید خلوص و پاکی کسانی را که در آن چند روز حساس به مقابله با دشمن رفتند نادیده گرفت. به روایت کاظم فرامرزی در کتاب «آخرین شلیک» از تولیدات انتشارات سوره مهر، که آن روزها را از نزدیک به چشم دید: «در میان شهدای بهخونخفته، چهره بسیجی نوجوانی توجهم را جلب کرد. هنوز ریش درنیاورده بود. عینک به چشم داشت و درحالی که لایه نازکی از غبار چهرهاش را پوشانده بود، روی زمین افتاده بود. چهره معصوم آن نوجوان خفته در خون، هرگز از یادم نخواهد رفت.»
دشمن که قصد داشت با اشغال مجدد بخشهایی از خاک ما و گرفتن تعداد بیشتری اسیر، در مذاکرات پس از آتشبس، به اصطلاح دست بالاتر را داشته باشد، در تحقق اهدافش ناکام ماند. آن دفاع خودجوش و مردمی، که بخشی از آن در عملیات غدیر نمود یافت، نقشههای دشمن را باطل کرد و کشور ما را از مشکلی بزرگ بیرون کشید. در کتاب «عملکرد شورای امنیت در جنگ ایران و عراق» میخوانیم که حمله عراقیها چنان غیرمنتظره و مغایر همه توافقات قبلی بود که دبیر کل سازمان ملل در ابتدا اعتراض ما به عهدشکنی آنان را باور نکرد. وزیر خارجه کشور ما به دبیرکل، خاویر پرز دکوئیار گفت: «حمله عراق بسیار سنگین بوده است و در مناطقی تا صد کیلومتر داخل خاک ما شدهاند. ما به این نتیجه رسیدهایم که عراق در کاری که مجری آن شما هستید قصد اخلال دارد. روشن است که اگر آنها داخل خاک ما باشند ما با آتشبس موافقت نمیکنیم. مردم ما نمیپذیرند که شهرهای بزرگ آنها در اشغال عراق باشند و ما آتشبس اعلام کنیم. بهطور کلی عراقیها میخواهند وضعیت را به ابتدای جنگ، یعنی سال ۱۹۸۰برسانند.»
خاویر پرز دکوئیار نیز که احساس میکرد حمله عراقیها همه تلاشهای چند وقت اخیر او را بینتیجه میکند به صراحت به مقامات بعثی گفت: «به پیشنهاد خودش، چه عراق بپذیرد و چه نپذیرد، زمان مشخصی را برای آتشبس تعیین خواهد کرد.» چند کشور عضو شورای امنیت نیز به صدام پیام دادند که انتخابی جز ختم هرچه زودتر جنگ ندارد و آتشبس اعلامی، قطعی و برگشتناپذیر است و اجرای آن از سوی شورای امنیت تضمین میشود. بعثیها عقب نشستند و اعلام کردند که آتشبس را پذیرفتهاند و خواهان مذاکره مستقیم با ایران هستند. نکته اینجاست که آنچه دشمن را سر عقل آورد، نه تهدید دبیرکل و فشار چند عضو شورای امنیت، که دفاع جانانه رزمندگان ما و ناکام گذاشتن بعثیها در اجرای نقشه شومشان بود. از این حیث، عملیات غدیر که در تاریخ جنگ تحمیلی زیر سایه دو ماجرای «پذیرش قطعنامه» و «عملیات مرصاد» قرار گرفته است، یکی از مهمترین نبردهای ما محسوب میشود.
نظر شما