چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۱
آمیختگی ظریف اخلاق و عرفان در اشعار پروین اعتصامی

مریم دلیلی، پژوهشگر ادبی، یادداشتی را به مناسبت برگزاری همایش بین‌المللی پروین اعتصامی نوشته و در اختیار ایبنا قرارداده است.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پروین جزو اولین شاعران زن معاصر است. او یادگار دورانی است که با شعر مشروطه، مسئله زنان به میان آمد و سوادآموزی زنان در جامعه به طور جدی مطرح شد. پروین در چنین فضایی، در خانواده‌ای عالم پرورش یافت و نزد استادان برجسته‌ای چون دهخدا و بهار تعلیم دید و به شاعری روی آورد.

او شاعری آگاه است از همان ابتدا با آموزه‌هایی که در ذهن دارد، آگاهانه با یک اندیشه عرفانی به شعر روی آورد. نگاهش به زندگی و جهان هستی نگاهی عارفانه است.

افسوس که زندگی‌اش کوتاه بود و اشعار کمتری از او باقی مانده است اما با این اشعار کم نیز او نماینده زن عارف ادبیات معاصر است. شاید بتوان در منش زندگی، او را با رابعه عدویه مقایسه کرد زیرا خصوصیات اخلاقی و نگرش او به جهان همسو با یک تفکر عرفانی است.

در دوره‌ای که شاعری را آغاز کرد مضامین اجتماعی و غنایی جزو مضامین رایج بود، وی به پیروی از شعرعرفانی کلاسیک قلم برداشت گرچه شعرش رنگ زمانه دارد اما بخش مهمی از دیوانش ادامه تفکرات شعر عرفانی تعلیمی چون حافظ و مولوی است.

 مهمترین نکته عرفانی در شعرش عدم دلبستگی به جهان است که از او یک شاعر وارسته ساخته و هیچ چیز این جهان برای اودلبستگی ایجاد نکرده است. او در انحصار زمان و زندگی شخصی نمانده و در کنار بیان مشکلات جامعه که انتقادهای اجتماعی به وضعیت زنان جامعه و تضادهای طبقاتی است، به وارستگی انسان اندیشیده است.

اما چه چیزی برای پروین مهم است؟ او به کدام جنبه زندگی نگریسته است؟ معنا و هدف زندگی را در چه چیزی تعبیر کرده است؟ در جهان هستی به کدام مسئله تأکید بسیار دارد؟ در واکاوی شعرش می‌توان موارد زیر را به عنوان اندیشه‌هایی اساسی پروین در رابطه با زندگی و جهان هستی معرفی کرد.

1ـ او غم دنیا را نمی‌خورد: مهمترین نکته که پروین را از غم خوردن بیهوده برای زندگی بازداشته، فانی بودن زندگی است، او غم این جهانی ندارد. تأکید می‌کند که جهان ماندنی نیست «شالوده کاخ جهان برآب است/ تا چشم به هم بر زنی خراب است» یا «جهان همچون درختست و تو بارش/ بیفتی چون در آن دیری بپایی» بنابراین به مخاطبش توصیه می‌کند، اندوه دنیا را نداشته باشد «ای دل عبث مخور غم دنیا را / فکرت مکن نیامده فردا را» با سختی‌های زندگی مدارا می‌کند. «ای دل اول قدم نیکدلان / با بد و نیک جهان ساختن است» او صبور است «در این دو روزه هستی همین فضیلت ماست/ که جور می‌کند ایام و ما شکیباییم» این وارستگی برای پروین است اندوه او در شعرش شخصی نیست بلکه غم مردم را دارد و بس. چنان که هیچ آرزوی شخصی و خواسته فردی در شعرش دیده نمی‌شود، اندوه کودکان یتیم و فقیر(مثل شعرهای بی‌پدر، تهیدست، طفل یتیم، تیره بخت، قلب مجروح) فقر مردم و اختلاف طبقاتی (مثل شعر اندوه فقر، اشک یتیم، گوهر اشک، نغمه رفوگر، شکایت پیرزن) نابرابری و بی عدالتی مردان به زنان (فرشته انس، زن در ایران) مهمترین مضامین اجتماعی در شعر اوست.

تنها شعری که برای خودش سروده شعر «نهال آرزو» است که به مناسبت فارغ‌التحصیلی‌اش گفته است و در آنجا نیز به ستایش دانش و مسئله زنان جامعه پرداخته و دانش را مهمترین وجه تمایز زنان و مردان معرفی کرده است «پستی نسوان ایران، جمله از بی‌دانشی است/ مرد یا زن، برتری و رتبت از دانستن است»

یک شعر هم برای سنگ قبر خود سروده که کاملا اندیشه عارفانه او نسبت به جهان را نشان می‌دهد. ابتدا اندوهگین است که «جز تلخی از ایام ندید» اما مخاطب را به تفکر وامی‌دارد که وقتی قبر او را می‌بیند عبرت بگیرد که سرانجام «هرکه باشی و ز هرجا برسی/ آخرین منزل هستی این است» زیرا کار روزگار«زادن و کشتن و پنهان کردن» است. پس بهترین کار در این محنت‌گاه این است که دلی شاد کنی «خرم آن کس که در این محنت‌گاه / خاطری را سبب تسکین است»

2ـ نگاه تعلیمی دارد. پروین نماینده موفق شعر اخلاقی آمیخته با عرفان‌گرایی در ادبیات معاصر است. شاعر دوره‌ای است که تب و تاب مشروطه‌خواهی را در دوره کودکی و نوجوانی دیده و در دوره پهلوی اول که جوانی اوست، اشعار رمانتیک و انتقادهای اجتماعی برجسته است اما او در چنین دوره‌ای که آشفتگی جامعه را می‌‌بیند به شعر تعلیمی روی می‌آورد و آن را بهترین راه ممکن برای بهبود جامعه دانسته است.

در اشعار تعلیمی خوب زندگی کردن، به نیکنامی جهان به سر بردن، قناعت و راستی پیشه کردن را توصیه کرده و تعلیمات او برای تمام اقشار جامعه است و توجه خاصش نیز به کودکان است زیرا خوب می‌داند کودکی که هنوز شخصیت او در جامعه شکل نگرفته تعلیم اخلاقی باید بیاموزد (مثل شعر پرپرواز، کمان قضا، رنج نخست، کودک آزمند، مادردوراندیش).  در مقابل شعر تعلیمی به نکوهش خصلت‌های زشت همچون غرور، خودبینی، طمع و آزمندی پرداخته است.

3ـ به فکر دانش‌اندوزی است. تنها چیزی که برای پروین در این جهان مهم است و آن را بارها تاکید کرده، دانش اندوختن است. او در این جهان به دنبال هیچ آرزویی نیست فقط تأکید او این است که «با دانش است فخر نه با ثروت و عقار/ تنها هنر تفاوت انسان و چارپاست» می‌گوید«ای خوشا خاطر ز نور علم مشحون داشتن». با دانش همه انسان‌ها مساوی هستند و آنچه خوب و بد را تعیین می‌کند علم است. به مخاطبی که به دنبال حقیقت است می‌گوید«خواهی اگر شمع راه: دانش وعرفان»

4ـ تأکید بر نیکنامی دارد. جهان برای هیچ کس جاودانه نیست آنچه مایه جاودانگی انسان می‌گردد نام نیک است. بارها پروین به اینکه زندگی باید حاصلی داشته باشد، تأکید می‌کند «در این گلزار نتوانی نشستن جاودان پروین/ همان به تا که بنشستی نهالی چند بنشانی» اما عمر جاودانه در چیست؟ پروین در این موضوع، ماندگاری انسان را در جهان فقط نیکنامی می‌داند و آن در روایت‌های مختلف در اشعارش تأکید می‌کند «گر عمر گذاری به نیکنامی / آنگاه تو را عمر جاودانست» عمری که بدون نیکی گذشت عمر بی‌ثمر می‌داند «خوش آنکه نام نکویی به یادگارگذاشت/ که عمر بی‌ثمر نیک، عمر بی‌ثمریست» یا در بیت دیگری می‌گوید«جز نام نیک و زشت نماند ز کارها / جز نیکویی مکن که جهان نیست پایدار»

او به گفته خودش «اختر چرخ ادب» است که در زندگی با دانش اندوزی به سربلندی رسیده (بانو آن است که باشد هنرش زیور) و نیکنامی را هدف زندگی خود در جهان انتخاب کرده است؛ چنان‌که در توصیف خودش نیز در شعر «نهال آرزو» گفته است: «شاخ و برگت نیکنامی، بیخ و بارت سعی و علم» پس او با اندیشه‌ای عارفانه، به جهان نگریسته است، خوب می‌داند که جهان فانی است؛ پس اندوه زندگی ندارد، تنها اندوهش فقر مردم و ظلم ثروتمندان است «صاعقه ما، ستم اغنیاست» اما تأکید می‌کند که بد و نیک جهان در گذر است(سرانجام کردار بد، نیک نیست) او از این شاد است که خودش مایه آزار کس نشده است (شادم که نیست نیروی آزار کردنم)
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها