کتاب «بویی ز مولیان» شامل گزیده اشعار ده شعر از ده شاعر جوان تاجیکستان به گزینش صفر عبدالله منتشر شد.
وی در مقدمه کتاب «بویی ز مولیان» آورده است: «سخن گفتن از شعر آن را ماند که شما پرندهای را دوست دارید نه برای لحن زیبای او بلکه برای گوشتش؛ شعر اگر شعر باشد بیتردید خود را و صاحبش را معرفی میکند. در ادبیات پیر و جوان معنا ندارد. شاعر یا شاعر است یا نیست. من به این جوانان که بعضی آنها شاید چهل ساله باشند، توفیق تمنا دارم و امیدوارم که شعر آنها مقبول خوانندگان پارسیزبان در اقصای عالم قرار گیرد.»
در این کتاب یک نمونه شعر از فردوس اعظم، بهرام رحمتزاد، طالب لقمان، مهرالدین صبوری، شهریار عالمی، شادیحسن شریفنیا، بزرگمهر بهادر، احسان رجبی، بزرگمهر تاجالدین و بابک سغدی آمده است.
در ادامه شعر «سلام بهمنگل» سروده طالب لقمان را از این کتاب میخوانیم:
وه علیکم سلام، بهمنگل
از دل برف سربرآوردی
با سلام سکفتهات از عشق
مژده تازه و تر آوردی
بر نسیم سلام جانبخشت
باغ فرتوت ما بغل بگشاد
روی کف گل گرفته خاراسنگ
بر سلامت ببین چه پاسخ داد
حیف من گر در این شکفتنگاه
همت و عزم خارسنگم نیست
وای من گر به اوج رستاخیز
پای اندیشهام ز خواب نخست
میگشایم تریزه و در را
با هزار احترام بهمنگل
سینه را بازکرده میگویم:
وه علیکم سلام بهمنگل
به گفته حسن قریبی،رئیس پژوهشگاه فرهنگ فارسی-تاجیکی، درباره اصطلاحات تاجیکی در قیاس با فارسی، چند رابطه را میتوان تعریف کرد که مختصر آن چنین است:
اول ـ بهکاربردن واژههای کلاسیک در گفتار امروز تاجیکی؛ مانند تریزه (پنجره)، زینه (پله)، پسرندر (پسرناتنی)، مادراندر (نامادری)، تفسان (داغ)...
دوم ـ کاربرد واژههای فارسیای که در ایران امروز، شکل عربی یا بیگانه آن استفاده میشود؛ مانند پهلوها (جوانب)، پیوندک (حرف ربط)، صداناک (مصوت)، بیصدا (صامت)، گمانبر (مظنون)، آسایشته (صلحآمیز)، چشمرس (واضح)، ازبسکه (بهدلیل)، انداز، اندازسپار (مالیات، مالیاتگزار)، خردی و نوازش (تصغیر و تحبیب)، بها (نمره)، باوری (اعتماد)، پرّه (کامل)، باششگاه (اردوگاه)، بهزوری (بهاجبار) بههمجنگی (در حالت قهر) بینهمدیگری، بیگانهزمین، ازهمجداشوی (تفرقه).
سوم ـ کاربرد واژهای عربی در تاجیکستان امروز که در ایران، از شکل فارسی آن استفاده میشود؛ مانند افضلیت (برتری)، مظفریت (دستاورد)، هلاکت (کشتهشدن)، غلبه (پیروزی)، عسکری (سربازی)، بحر (دریا)، تبدلات (کودتا)، اولادی (خاندانی)، باشرافت (آبرومندانه) ایجاد، ایجادی، ایجادیات (آفرینش، آفرینندگی، آفریدهها).
چهارم ـ کاربرد شکلهای دیگر ترکیب و صرف اسم و فعلهای عربی؛ مانند تنقید (نقد یا انتقادکردن)، منعبودن (ممنوعبودن)، ادامت (ادامه)، استقلالیت (استقلال)، استحصالات (تولیدات)، تخمینکردن (حدسزدن)، بلاغت (بلوغ)، بهصفت (مرغوب)، بینالخلقی (بینالمللی) به شرافت (به میمنت)، احتیاطکار (محتاط)، برکمال (بالغ) خللدار (مشکلدار)،تهلکه (واهمه).
پنجم ـ ترکیبهای وصفی؛ مانند آرامانه (بهآرامی)، تارفت (رفتهرفته) تربیوی (تربیتی)، پهنشوی (گسترش).
ششم ـ کاربرد مترادفهایی از این قبیل نیز در تاجیکستان امروز رواج دارد: اینچنین (همچنین)، پیشآیند (پیشوند)، تهجایی (بومی)، بنیادکار (سازنده)، پستک (کوچک)، پایان (پایین)، یاردم (کمک)، یاردمچی (مشاور).
هفتم ـ کاربرد واژههای روسی؛ مثل زَکس (سفارش)، گرمتیکه (دستور زبان)، آچیرک (مقاله)، ابژکتیوی (عینی)، استرالوگیه (ستارهشناسی) آنالاتیکی (تحلیلی)، اتنوگنز (قومشناسی)، اتنیکی (قومی) و...
بعضی واژهها نیز در لفظ، مشترک هستند و در معنی، متفاوت. دکتر علیاشرف صادقی مقالهای به نام «واژههای فریبکار در فارسی تاجیکی» نوشتهاست که بر همین موضوع دلالت دارد. مثلا اگر به کسی بگوییم «برو سبزی بخر» میرود و با هویج برمیگردد؛ آنوقت به سبزی ما «علف» میگویند.
انتشارات خردگان اخیرا این کتاب را در 192 صفحه و با قیمت 150 هزار تومان عرضه کرده است.
نظر شما