یک شاعر:
شعر نبوی نیازمند نوآوری بیشتر است/نخستین زمزمههای جدی در ادبیات آیینی در مورد پیامبر(ص) بوده است
سیدوحید سمنانی، از شاعران کشور گفت: شعر نبوی به عنوان برجسته ترین نقاط ادبیات هنوز به جایگاه اصلی خود نرسیده است و جا دارد شاعران بیشتر به آن بپردازند.
این شاعر با اشاره به اینکه ما شرقیها بهخصوص ایرانیها در نوشتههای مکتوب، خدا را ستودیم، افزود: در فارسی میانه اکثریت آثار ریشه در دین دارد و تفاوت ادبیات بعد از اسلام و پیش از اسلام این است که در پیش از اسلام ادبیات بیواسطه به خدا گره خورده است و در ادبیات پس از اسلام یک واسطه وجود دارد که پیامبر است. نخستین زمزمههای جدی در ادبیات آیینی در مورد پیامبر بوده است و در ادبیات دینی در حوزه تشیع بیشترین پرداختهای ادبیات درباره عاشوراست و در دایره کلیتر یعنی اسلام، شعر علوی حرف اول را میزند.
وی تصریح کرد: آنچه در مورد پیامبر در حوزه شعر به ما رسیده تکرار است و نظامي گنجوی کسی بود که بسیار به پیامبر پرداخت و بقیه بهنوعی نوشتههای او را طور دیگر مطرح کردند. شعر جای تحول و نوآوری است و در کتابهای شعر به تکرار یک سری از معجزات پیامبر میرسیم. 90 درصد شاعران تا پیش از روی کار آمدن دولت صفوی ديوان خود را با مدح پیامبر آغاز کردند و این سنت پسنديده با روی کار آمدن صفویه کمرنگ شد چون قرار بود که نشانههای شیعی در ادبیات پررنگ شود و نمیدانم چرا این مسئله با کمرنگ شدن ادبیات نبوی همراه شد.
سمنانی با بیان اینکه بهترین شعرهای علوی و فاطمی متعلق به دوره ماست، گفت: از آنچه در ادبیات بعد از انقلاب رخ داد میتوان همه جوره دفاع کرد. زاویههای نگاه تازه و اتفاقات گسترده در حوزه ادبیات رخ داد و در سالی که به نام پیامبر نامگذاری شد شعرهای نبوی زیاد تولید شد. در سالهای اخیر به این موضوع پرداخته شد و به موازات رشد شعر مذهبی، نو آوری را نیز میبینیم اما کافی نیست و شعر نبوی به عنوان برجستهترین نقاط ادبیات هنوز به جایگاه اصلی خود نرسیده است و جا دارد شاعران بیشتر به آن بپردازند.
همچنین در این نشست، مرتضی امیری اسفندقه، شاعر و دستیار شهردار تهران در حوزه ادبیات فارسی و شعرعنوان کرد: بیدل در سیر مطالعاتی که داسته است عاشق حضرت محمد میشود و نقل میکند که خواب پیامبر را دیده است و در این باره گفته است:
زبان قابل حمل خدا شد
که با نام محمد آشنا شد
بیدل یا شناختی که داشته کلمه مقدس و خواستنی محمد را در جایگاه وزن به کار برده است که صلوات میگیرد. در واقع بیدل خیلی خاطرخواه حضرت محمد بود:
بیدل کسی به عرش حقیقت نمیرسد
تا خاک راه احمد مرسل نمیشود
این شاعر ادامه داد: هلالی جغتایی هم در مورد پیامبر اکرم بسیار سروده است.
محمد عربی آبروی هر دو سراست
کسی که خاک درش نیست خاک بر سر او
شنیدهام که تکلم نمود همچو مسیح
بدین حدیث نعل روحپرور او
شهریار هم اشعاری درباره حضرت محمد (ص) سروده است و یکی از کسانی که در حوزه نثر و نظم، نبوت را تفسیر خوب، تازه و با طراوتی کرده، بیدل است.
در مدح پیامبر اکرم مسائلی مانند معجزات و معراج پررنگ است
زهیر توکلی ، شاعر و پژوهشگر ادبی نیز دیگر سخنران این نشست با اشاره به اینکه معروفترین قصاید در مدح پیامبر اکرم را خاقانی سروده است، گفت: بخشی از منظومهها و مثنويهای ما به مدح پیامبر اختصاص یافته است. در مدح پیامبر اکرم مسائلی مانند معجزات و معراج پررنگ است. تلقی قدما این بود که آسمان پوششی دارد و افلاک هریک دارای جرم هستند. آنها برای آسمان جسمانیت قائل بودند و رد شدن از آسمان را غیر ممکن میدانستند.
این شاعر ادامه داد: جریان ادبی قوی در قرون پنج، شش و هفت هجری در آذربایجان وجود داشت. در آن جریان توجه به اصطلاحات نجومی، تصویرپردازی و خیالپردازی زیاد بود و نظامی در این زمینه غوغا کرد. مسئله شناخت هم در مدحهای رسول الله مورد توجه شاعران بوده است و عطار اول کتابهایش را با مناجات شورع کرده و آخر کتابها را نیز با مناجات ختم کرده است.
وی با بیان اینکه چهره پیامبر (ص) در متون عرفانی چهره استاد کل است، عنوان کرد: برتري دادن پیامبر به بقیه انبیا مسئله دیگری است که مورد توجه شاعران بوده و ما آن را در مصیبتنامه عطار میبینیم .عطار چهار مثنوي دارد که دو مثنوي او درباره تشرف و زیارت است و در منطقالطیر، هدهد ولی کامل است که معادل رسول الله است و سیمرغ حضرت احدیت است.یک جور وحدانیت بین خدا و مخلوقات وجود دارد .بین خالق و مخلوق جدایی نیست و تکتک عناصر مصیبتنامه به تشرف و زیارت اشاره دارد و جایگاه نبوت در این کتاب از فرشتهها بالاتر است.
توکلی بیان کرد: عطار در الهینامه حکایتی دارد. کیخسرو در جامی که داشت همه چیز را میدید اما جام او را نشان نمیداد. عطار میگوید این جام قلبی است که از منیت خالی شده و خود را نمیبیند. رسول خدا چون خود را گمراه میدانست خداوند هدایتش کرد. ایشان به خدا فرموده بود من راه را بلد نیستم و اگر راه را نشانم ندهی گمراه میشوم.
این شاعر با اشاره به اینکه عطار مهمترین کسی است که بر جنون و دیوانگی تاکید کرده، گفت: کارهای عطار
در این حوزه شاهکار است. جالب است که حکایت دیوانگان مربوط به انبیا نمیشود یعنی انبیا از جنون گذشتند و به عقل دیگری رسیدند.
نظر شما