عبدالرسول خسروي- كارشناس ارشد كتابداري و كتابدار كتابخانه مركزي دانشگاه علوم پزشكي بوشهر:به تعبير و برداشت كلي فرهنگ culture مجموعه اي به هم پيوسته از دانشها، آگاهيها، باورها، ارزشها، هنجارها و مهارت هاي لازم و ضروري براي زندگي اعضاي جامعه است...
به دنبال تشكيل كنفرانس جهاني فرهنگ و توسعه در مكزيكوسيتي در سال 1982 در رابطه با سياست هاي فرهنگي و اعلام دهه جهاني توسعه فرهنگ از سال 1988 تا 1997 از طرف سازمان ملل مفهوم « فرهنگ»تغيير كرد. بنا به توصيه كنفرانس مزبور فرهنگ را بايد در مفهوم گسترده و به منزله بافتي پيچيده و با روابطي متقابل در نظر گرفت كه مجموعه اي از سنتها و دانشها و نيز شكلهاي متفاوت بيان و تحقق فرد در بطن جامعه استوار است. به عبارت دقيق تر، طبق تعريف اين كنفرانس فرهنگ عبارت است از «مجموع كامل مشخصه هاي مميزه روحي، مادي، فكري و عاطفي كه يك جامعه يا گروه اجتماعي را مشخص ميكند. نه تنها شامل هنرها بلكه شامل اشكال زندگي، حقوق اساسي انساني، نظامهاي ارزش، سنتها و اعتقادها نيز مي شود».
با ويژگي هايي كه تعريف فوق براي فرهنگ جامعه يا گروه اجتماعي تعيين مي كند ديگر نمي توان فرهنگ را بعد فرعي يا تزئيني توسعه تلقي كرد، بلكه فرهنگ عنصر ضروري جامعه به شمار آمده و در رابطه كلي با توسعه، نيروي دروني جامعه محسوب مي شود. مي توان گفت فرهنگ مجموعه بسيار پيچيده و گسترده اي است كه انسان در جريان تكامل اجتماعي و تاريخي پديد مي آورد. فرهنگ هر جامعه سطح ترقي تكنولوژي، توليد، آموزش، علم، خبر و ادبيات دوره خاصي از تحول اجتماعي را نشان مي دهد.
فرهنگ ملي هر سرزميني، داراي ويژگيهاي خاص آن سرزمين است كه تحت عناصر تاريخي، جغرافيايي، مذهبي و عقيدتي شكل مي يابد.
توسعه واقعي بدون توجه به بعد فرهنگي ملي و احترام به هويت فرهنگي ملتها تحقق نخواهد يافت.
بنابر اين تعريف، توسعه و حفظ فرآوردهاي فرهنگي منطقه اي و ملي ضرورت تام دارد، چرا كه فرآورده هاي فرهنگي، مطمئن ترين ضامن توسعه مستقل است، هويت فرهنگي را تقويت ميكند و قوه خلاقيت و آگاهي مردم را نسبت به ميراث فرهنگي افزايش ميدهد.
در واقع سرتاسر اين گستره بزرگ، كشور ما ايران را كران تا كران، فرهنگ ها و پاره فرهنگ هاي رنگارنگ تشكيل داده كه طي سدهها و هزارههاي گذشته آداب و رسوم، باورها و سنتهاي آنها، تاثيرها و تاثرهاي ژرف و گسترده اي را از هم پذيرفته اند و بافت ظريف و يكسان آن، تجلي وحدت در كثرت را معني بخشيده است.
در اين راستا، مراكز آموزشي كشور خصوصا وزارت آموزش و پرورش، وزارت آموزش عالي و موسسات فرهنگي و هنري كشور وظيفه دارند كه رسالت خطير تقويت فرهنگها و پاره فرهنگها را در جاي جاي ميهن اسلامي ايران با يك برنامه ريزي منسجم و دراز مدت در كنار دروس آكادميك، مطابق با واقعيتهاي عيني كشور به انجام برسانند. ناگفته پيداست، آموزش مشترك ملي، همراه با شناخت فرهنگ اقوام ايراني، نه تنها مايه تداوم وحدت اين مرز و بوم كهن مي شود، بلكه درخت تناور فرهنگ و تمدن ايران را پربارتر از هميشه خواهد كرد.
كتابخانههاي عمومي در كشوري مثل ما كه تنوع فرهنگي آن زِياد است و وسعت جغرافيايي واقليم هاي متفاوت جغرافيايي دارد، وظيفه هايي دارد كه كتابخانههاي عمومي در شرايط عادي ودر كشورهايي كه مشكلات ما را ندارند بر عهده نمي گيرند.
محروميت زدايي علمي،آموزشي وفرهنگي از وظيفههاي كتابخانه هاي عمومي است، البته در حد امكانات.
جامعه ما در عين حال آرزومند و پويا ست. جامعههاي آرزو مند بايد همه چيز را بسازند و از نو بسازند وبه صورتي دگر بسازند.
كتاب وآنچه به كتاب مربوط ميشود از جمله كتابخانهها در توسعه فرهنگي هر جامعه نقش شكل دهنده و سازنده دارد. در تحول توسعه فرهنگي چيزي كه بيش از همه بايد تغيير كند ذهنيت جامعه است وذهنيت يعني انديشه.
بستر انديشهها بايد جريانها را به كتابخانهها منتقل كند و كتابخانه ها آينههاي حقيقي وتجلي گاههاي تحول انديشه اند كه توسعه فرهنگي خودش را در آنها متجلي ميكند ودر عين حال از آنها مايه مي گيرد.
ما در كشوري زندگي ميكنيم كه پر از آرزو واميد است. براي پويايي فرهنگ يك كشور توجه جدي به كتابخانه عمومي لازم است، نبض فرهنگ كشور بايد در كتابخانهها بزند. براي آنكه به فرهنگ زنده برسيم، راهي نيست جز آنكه كتاب به نهضتي عمومي وگسترده تبديل شود.
با نگاهي به وضعيت كتابخانههاي عمومي استان بوشهر در عصر كنوني در مي يابيم كه متاسفانه كتابخانههاي عمومي ما در ورطهُ فراموشي سپرده شده اند.
نگارنده در سال 74 چند ماهي را در كتابخانه عمومي بوشهر سپري كرده است. قريب 10 سال از آن زمان مي گذرد. انقلاب تكنولوژيكي بر همه مراكز تأثير گذاشته است يا به عبارتي همه مراكز IT زده شده اند . هزينه هاي ميلياردي صرف شده است و حداقل تحول در همه جا آغاز شده است. اما كتابخانه هاي عمومي ما همچنان متروك مانده اند. خصوصا كتابخانه عمومي بوشهر كه وضعيت تأسف باري پيدا كرده است. به عنوان يك كتابداراين نكته را يادآور مي شوم كه هفته كتاب را با برپايي نمايشگاه و صرف هزينههاي بي مورد سپري نكنند، بلكه مسايل اساسي كتابخانهها را مورد بررسي كارشناسانه قرار دهند.
نظر شما