به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدقائم خانی در نخستین نشست از ویژهبرنامه «یک قرن جلال» با موضوع بازخوانی آثار جلال آلاحمد، کتاب «سفر به ولایت عزرائیل» ضمن اشاره به ضرورت بازخوانی آثار جلال، درباره غفلت جامعه روشنفکر و دانشگاهی نسبت به آثار این نویسنده هشدار داد و گفت: یکصدمین سالگرد تولد جلال آلاحمد فرصتی است تا رسانهها به آثار او توجه کنند و به واکاوی این متون و وضعیت کنونی خودمان بپردازند. ما در مقطع خاصی از تاریخ قرار داریم؛ جنگ اسرائیل و غزه ویژگیهای خاصی دارد و از حساسیت بالایی برخوردار است. کتاب «سفر به ولایت عزرائیل» انتخاب خوبی برای پرداختن به مساله اسرائیل در زمانه کنونی است.
این نویسنده به نقش رسانهها در انعکاس اخبار فلسطین اشاره کرد و افزود: اهالی رسانهای که در حوزه فلسطین دغدغه دارند باید در قالب کنفرانسها و جلسات متعددی اقدامات خود را شرح دهند و نباید صرفاً بازتاب دهنده اخبار و تصاویر رسانههای دیگر باشند. اهالی رسانه باید به خواندن متنهای خوب از جمله آثار جلال آل احمد عادت کنند. متنهای جلال آل احمد شجاعت ذهنی را تقویت میکند و مداومت در خواندن این آثار توانایی شکستن فضای حاکم بر رسانهها برای پرداختن به موضوعات مختلف را بوجود میآورد. جلال آل احمد کلمهها و اعتقادات خود را فدای مصلحت نمیکرد، به همین دلیل متنهای او به ما شجاعت میدهد.
خانی با بیان اینکه ساختار و فرم روایت جلال آل احمد هیچ وقت کهنه نمیشود، گفت: جلال آل احمد واقعیتها را دریافت، پالایش و به صورت فشرده و خواندنی ارائه میکرد. به طوری که هر کسی با هر سطح از معلومات با خواندن آثار او نکتهای را دریافت میکند و همیشه آن نکته را در گوشه ذهن دارد. بنابراین پیشنهاد میکنم خوانش این متنها را مدام مرور و با تمرین، واقعیتها را با همه پیچیدگیهایش به متن تبدیل کنیم.
جلال آل احمد بیش از هر چیزی گزارشنویس خوبی است
محمدرضا کائینی، پژوهشگر و نویسنده نیز در این نشست بیان کرد: به اعتقاد جلال آل احمد اسرائیل یک حکومت تشکیل یافته از یک ملت و حاکمیت نیست. از این رو زیر بار هیچ قانونی نمیرود بلکه طبق قانونی که در درون خودش آن را پذیرفته رفتار میکند. بنابراین اسرائیل یک ولایت است. اسرائیل علاوه بر قواعد و قوانین نوشته شده بینالمللی به قواعد نانوشته بینالمللی هم وقعی نمینهد چرا که تاسیس آن تاسیس متفاوتی است.
این نویسنده درباره چگونگی نوشتن کتاب «سفر به ولایت عزرائیل» توضیح داد و عنوان کرد: جلال آل احمد در دهه ۴۰ سلسله سفرهایی به کشورهای اروپایی داشت که تحت عنوان سفر فرنگ منتشر شدند. تمام این یادداشتها بعد از درگذشت او به همت مرحوم شمس آل احمد و با مقدمه نویسی او و احتمالاً مصطفی زمانینیا منتشر شد. در اواخر سال ۱۳۴۱ در برخی از نامههای سیمین دانشور و جلال آل احمد صحبت از این است که آیا اسرائیلیها او را دعوت میکنند یا خیر و جلال آل احمد هم در تردید و دو دلی رفتن به این سفر به سر میبرد. جلال آل احمد پیش از آن درباره اسرائیل خوانده و شنیده است و عادت ندارد تا زمانی که چیزی را از نزدیک ندیده باشد درباره آن قضاوت کند. آل احمد یک سال مانده به کودتای ۲۸ مرداد و حدود ۹ سال قبل از سفر به اسرائیل دچار وسوسه برای جستن راههای جدید است. نهضت ملی شدن صنعت نفت با شکست رو به رو شده و این موضوع کاملاً در یادداشتهای جلال آل احمد و نامههای او روشن است که او معتقد است در، در این پاشنه نخواهد چرخید و نهایتاً این اتفاق در ۲۸ مرداد ماه رخ میدهد.
کائینی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تلاش اسرائیل برای جذب روشنفکران ایرانی گفت: اسرائیل همیشه سعی میکرد نخبگان داخل ایران را ترغیب کند تا از این کشور دیدن کنند و به تبلیغکنندگان این کشور در داخل کشور خودشان تبدیل شوند. دوستان سوسیالیست جلال آل احمد کشور اسرائیل را دیده بودند و فریفته این ظاهر شدند و درباره آن مقالههایی نوشتند. اما جلال آل احمد با تردید با این قضایا مواجه میشد اما در عین حال دوست داشت خودش آن را تجربه کند.
وی افزود: جلال آل احمد در این کتاب درباره انگیزه سفر به اسرائیل اینگونه میگوید: «در سفر این بار برای من هیچ نوع مفری نیست. یعنی این بار به فرار از هیچ چیز و هیچکس – حتی خودم – به این سفر آمدهام. این سفر را، یک نوع شتل تلقی میکنم. شتل این قمار کلانی که در آن خراب شده مملکت ما هست و ما اجباراً شاهدش هستیم. اینکه باشی و ببینی و شاهد باشی که چه میکنند و چه میبرند و چه میدزدند و فریادت را هم بزنی اما توی چاه – ناچار به عنوان شتل تلقی میکنی چنین سفری را. که میخواهند تو نباشی و حتی همان فریاد توی چاه را نزنی و به همان اندازه قلیل مزاحم نباشی و راحت بگذاری دردها را و اراذل را …». گزارش آل احمد از مقاله «آغاز یک جذبه» شروع میشود. در آغاز کار گزارش او همراه با علاقه و حمایت از اسرائیل ارائه میشود. جلال آل احمد حدود شش سال بعد مقالهای با عنوان «آغاز یک نفرت» مینویسد. گزارش «آغاز یک جذبه» صرفاً به نظم حاکم بر اسرائیل قبل از اینکه این کشور در جهان به یک مساله تبدیل شود، میپردازد. بنابراین بخش اول این کتاب با گزارش «آغاز یک جذبه» شروع میشود. اما با توجه به اینکه اسرائیل اشغالگر قلمداد میشود این گزارش با استقبال گرم از طرف علاقهمندان به انقلاب اسلامی و حتی خود جلال آل احمد مواجه نمیشود. مقام معظم رهبری (مدظله العالی) که آن زمان از طلاب مبارز بودند از انتشار این مقاله بسیار ناراحت شدند و انتشار این مقاله اعتراض بسیاری از جوانان را برانگیخت. اما نکته مهم این است که در آن دوران هنوز اسرائیل به یک مساله بینالمللی تبدیل نشده بود و صرفاً یک اشغالگری صورت گرفته بود و مخالفتها و اعتراضهایی از طرف نهضت ملی، آیت الله کاشانی و فدائیان اسلام و حتی دکتر مصدق نسبت به این مساله صورت گرفته بود. بنابراین جلال آل احمد صرفاً به مسائل داخلی اسرائیل میپردازد.
وی ادامه داد: یکی از مسائلی که در صدر این کتاب به آن اشاره شده این است که اسرائیل نوعی از حکومت نیست بلکه نوعی از ولایت است. این ولایت به چند معناست که به اعتقاد من سبقه کاملاً مذهبی حکومت اسرائیل را نشان میدهد. از نقاط مثبت این کتاب این است که اسرائیل از همان ابتدا ماهیت مذهبی خود را به جلال آل احمد نشان میدهد و تاکید میکند هدف از جماعتی که در این کشور دور هم جمع میشوند تشکیل یک حکومت عادی از نوع متعارف آن نیست بلکه یک نوع حکومت مذهبی است.
این نویسنده همچنین با اشاره به این نکته که جلال ادعای اسلام شناسی ندارد، گفت: موضوع مهم در این کتاب مطلبی با عنوان «آغاز یک نفرت» است. نامهای خارج از کشور برای جلال آل احمد نوشتهاند اما این نامه به قلم خود جلال آل احمد است. به عبارتی کل فصل پنجم این کتاب را خود جلال آل احمد نوشته و از نامه خبری نیست. جلال آل احمد دین پژوه نیست و ادعای اسلامشناسی نکرده است اما در هر قوم و ملتی بوی گرایشات دینی را خوب حس میکند. او سه مساله و تابو دین، ایدئولوژی چپ و سلطنت را از سر گذرانده است. این موضوعات در طول تاریخ با شدت و ضعف محل علاقه و تعلقات دینی و هزارساله بوده است اما جلال آل احمد از آنها عبور کرد اما اینکه چگونه و به چه نحوی در اواخر عمر به برخی از آنها برگشت یا به آنها همدلی نشان داد یا نگاه او همدلانه یا ابزاری بود کاری نداریم. جلال آل احمد دین، گرایشات دینی و زیست دینی را خوب میشناسد برای همین در این کتاب تکلیف خود را با خودش روشن میکند که در اسرائیل با ولایت نه حکومت روبه رو هستیم. زمانی که جلال آل احمد این مقاله را نوشت اسرائیل هنوز به یک مساله جهانی تبدیل نشده بود و صرفاً مساله تصرف زمین فلسطینیها مطرح بود. حمله به مصر و جنگ اسرائیل و عراق چند سال بعد رخ داد که جلال آل احمد نسبت به آنها واکنش نشان داد و مقاله «آغاز یک نفرت» را نوشت. جلال آل احمد هنگام نوشتن این مقاله ذهنش را از پیشفرضها خالی میکند و صرفاً میخواهد اسرائیل را بشناسد و سعی میکند با ورود به این کشور صرفاً گزارش ارائه کند که چه چیزهایی را دیده است اما وقتی جنگ اعراب رخ میهد جلال آل احمد تکلیف خود را با این ماجرا روشن میکند.
وی به نقش رسانهها در بازتاب اخبار فلسطین اشاره کرد و گفت: باید بین رسانههای رسمی و غیر رسمی تفکیک قائل شویم. امروزه شبکههای اجتماعی فرصتی فراهم کرده است که هر کسی هر اطلاعات و خبری را منتشر کند. اما رسانههای رسمی باید در این زمینه فعالتر عمل کنند. اولین رسانهای که خبرها و عکسهای ماجرای طوفان الاقصی را منتشر کرد، فضای مجازی بود.
کائینی با اشاره به اینکه جلال آل احمد بیش از هر چیزی گزارشنویس خوبی است، ادامه داد: گزارشنویسی در همه آثار او اعم از داستانها، یادداشتها، نامهها و… دیده میشود. به همین دلیل گزارشی که از اسرائیل ارائه میدهد همچنان زنده است. بزرگترین توفیق او این بود که انتزاعی نویس نبود. یکی از مختصات گزارشنویسی او این است که به مبانی ارجاع میدهد و گزارشنویسی او صرفاً نقل وقایع کوچه و بازار نیست. آنچه جلال آل احمد را ماندگار کرده صداقت او با خودش و جامعه است. عدهای دچار خودسانسوری یا شیفتگی نسبت به آرمانها هستند اما جلال آل احمد به واقع آرمانگراست اما در حین حال واقعیتگرا است. معتقدم گزارشنویسی، ارجاع مداوم به مبانی و صداقت با خود و جامعه به شکل همزمان جلال آل احمد را جاوید و زنده نگه داشته است.
در پایان این نشست، محمد حسین دانایی، خواهرزاده جلال آل احمد نیز به بیان نکاتی درباره جلال آل احمد پرداخت و گفت: صداقت، شجاعت و صراحت از جمله ویژگیهای اخلاقی بارز جلال آل احمد بود که اگر این سه فضیلت را در نسلهای آینده تزریق کنیم خواهیم دید که در گوشه و کنار ایران افرادی مانند جلال آل احمد رشد خواهند کرد. یکی از توصیههای همیشگی او این بود که فریاد زمانه خود باشید. هدف اصلی جلال آل احمد گزارش دادن وقایع زمان خودش بود.
وی به شیوه انتشار یادداشتهای روزانه جلال آل احمد اشاره کرد و افزود: این یادداشتها به سه شیوه در پنج جلد منتشر میشوند. ابتدا به صورت پاورقی و سریالی در روزنامه اطلاعات و همزمان جلد اول آن تا پایان امسال منتشر میشود. چهار جلدی بعدی نیز طی دو سال آینده منتشر خواهند شد. همچنین فایل دست نوشتههای جلال آل احمد در اختیار موسسه روزنامه اطلاعات قرار میگیرد تا علاقهمندان و پژوهشگران بتوانند از آنها استفاده کنند.
نظر شما