سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): بهناز ضرابیزاده از جمله بانوان نویسنده کشورمان است که آثار فاخری در حوزه دفاع مقدس و حضور زنان در جنگ نوشته است. «دختر شینا» شاخصترین اثر اوست که در سی و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران در فهرست ده کتاب پرفروش حوزه دفاع مقدس قرار گرفت. گفتوگوی کوتاهی با وی درباره جدیدترین آثار منتشر شدهاش داشتیم که در ادامه میخوانید:
- کتابهای تازه منتشر شده و در دست انتشار خود را معرفی میکنید؟
کتابهای «گلستان یازدهم»، «ساجی» و «پری خانه ما» جدیدترین آثار من هستند. کتاب «گلستان یازدهم» به زندگی خانم زهرا پناهیروا همسر شهید علی چیتسازیان میپردازد. شهید چیتسازیان از شهدای بزرگ و شاخص استان همدان است که خاطرات جذاب و متفاوتی دارد. این کتاب به زبان روسی هم ترجمه شده و جایزه ادبی اوراسیا را در کشور روسیه از آن خود کرده است. از این جهت اولین کتاب در حوزه دفاع مقدس است که موفق به کسب جایزه بینالمللی شده است. بعد از «گلستان یازدهم» کتاب ساجی را نوشتم. این کتاب خاطرات خانم نسرین باقرزاده همسر سردار شهید بهمن باقری فرمانده مخابرات قرارگاه نوح است. برخلاف دو کتاب قبل که راوی کتاب همدانی و همشهری خودم بود، خانم باقرزاده خرمشهری است. این کتاب به سالهای زندگی این خانم در خرمشهر و آبادان، ازدواج و آغاز جنگ دو ماه بعد از ازدواجش میپردازد. زندگی خانوادگی او با شروع جنگ دچار تلاطم شده و به خاطر جنگ مجبور میشود به شهرهای مختلفی چون خرمشهر، آبادان، ماهشهر و شیراز مهاجرت کند. شهید باقری در روزهای پایانی جنگ به شهادت میرسد و همسرش ادامه زندگی را با فرزندان خود ادامه میدهد.
به نظرم پرداختن به روزهای اول جنگ جذابیت این کتاب است. اینکه این خانم به همراه همسرشان به خطوط مرزی میروند و سعی میکرد با دلهرههای زنانهای که مواجه بود زندگی خودش را داشته باشد و از چهارچوب خانواده و فرزندان خود محافظت کند برای من خیلی جالب بود. اینکه این زنان چه نگاهی به جنگ داشتند و چه اندیشه و راهکاری برای زندگی درآن موقعیت داشتند از نکات جالب توجه برای من بود. سایه شوم جنگ همیشه بر سر زندگی این افراد بود، اینکه در دل جنگ زندگی میکردند و با آن مقابله میکردند پارادوکس قشنگی ایجاد میکرد.
خاطرات خانم باقرزاده دید من را به زندگی تغییر داد. اما کتاب دیگری که در دست چاپ دارم کتاب «پری خانه ما» است که سوره مهر آن را منتشر خواهد کرد. من در این کتاب به زندگی مادران شهدا پرداختم. این مادران سه یا چهار شهید یا دو شهید و یک جانباز تقدیم انقلاب کرد. با ۹ خانواده شهید مصاحبه کردم. اینکه صبر و مقاومت این زنان از کجا نشات گرفته بود برای من سوال شده بود. همیشه به این فکر میکردم مادرانی که چند فرزندشان به شهادت رسیدهاند چگونه این مصیبت را تحمل کردند و تاب آوردند. شاید پاسخ به این سوالات تنها دلیلی بود که سراغ این سوژه رفتم. خوانندگان هم میتوانند با مطالعه این کتاب به پاسخ این سوالات برسند و این موضوع را از دیدگاه خودشان تحلیل کنند.
- با توجه به دغدغهای که شما در حوزه زنان در دوران جنگ دارید، فکر میکنید آثار منتشر شده تا به امروز چقدر توانستند حضور و تاثیرگذاری زنان در جنگ را روایت کنند؟
این موضوع به پالایش و تحقیق دقیق دارد. اما میبینیم که در سالهای اخیر خاطرات زنان در جنگ مورد اقبال مخاطبان و نویسندگان قرار گرفته است و روزبهروز هم بیشتر میشود. به نظرم همین تلاش، بسیار ارزنده است. این موضوع میتواند ما را به حقیقت حضور زنان در جنگ امیدوار کند. اگر حوزه خاطرهنویسی با همین جریانی که در پیش گرفته است جلو برود، شاهد اتفاقات خوبی در این حوزه خواهیم بود. چون ما در ایران زنان ایثارگر زیادی داریم. زنانی که در دوران جنگ پزشک یا پرستار بودند، و حتی از مرزها در حال دفاع بودند. مدتی توجه نویسندگان به حوزه زنان کم بود اما به لطف خدا از پایان دهه هشتاد اقبال مخاطبان و نویسندگان به این حوزه بیشتر شد و حتماً منتظر اتفاقات خوبی در این حوزه هستیم.
- فکر میکنید چه موضوعی از دفاع مقدس از دید نویسندگان مغفول مانده و کمتر به آن پرداخته شده است؟
من از اواخر سال هشتاد که شروع به خاطرهنگاری کردم، جای خالی خاطرات زنان در ادبیات دفاع مقدس را حس میکردم. به همین خاطر وقتی خواستم از جنگ بنویسم سراغ موضوع زنان در جنگ رفتم. خدا رو شکر جریان خوبی هم شکل گرفت و نوشتن این خاطرات در حال توسعه و گسترش است. به نظرم بیشتر میتوان روی خاطرات مادران شهدا کار کرد. البته کار میشود اما نه به آن اندازه که انتظار میرود. چون به سرداران، شهدا و همسران شهدا پرداخته شده اما به نظرم مادران شهدا و پشتیبانی جنگ توسط زنان از آن سوژههای خوبی است که میتوان به آن توجه کرد و از آن نوشت. ما یک جنگ طولانی داشتیم. شما از هر منظری بخواهید نگاه کنیم سوژههای بسیار زیاد و جذابی داریم که میتوان روی آنها کار کرد. حتی میتوان در دورافتادهترین مناطقی که آدم فکرش را نمیکند ردی از جنگ گرفت و سوژههای خوبی پیدا کرد. ممکن است در روستایی که هزاران کیلومتر از منطقه جنگی فاصله دارد یک سوژه بکر و ناب پیدا کنیم. این موضوعات به ذوق و سلیقه نویسندگان بستگی دارد که چطور وارد این حوزه شوند و سوژهها را استخراج کنند.
- فکر میکنید چرا نسل جدید نسبت به شهدا و آثار جنگ اطلاعات کمتری دارند و نسبت به شهدا با قدردانی و احترام رفتار نمیکنند؟ تبلیغات دشمن عامل این اتفاق است یا کوتاهی نویسندگان و نهادهای فرهنگی مسئول؟
به نظرم نسل جدید کمتر کتاب میخوانند و همین مطالعه کم دلیل این موضوع است. البته نه اینکه صددرصد نمیخوانند، شاید علاقهای به این حوزه ندارند که آثار مربوط به دفاع مقدس را نمیخوانند. شاید هم تحلیلی که بعد از مطالعه این کتابها ارائه میکنند ضعیف باشد. اگر ما کتاب خوب را در این حوزه معرفی کنیم نسل جوان هم به آن گرایش پیدا خواهد کرد. در ادامه آثار شاخص و فاخر هم تولید خواهد شد و جوان یاد میگیرد اثری که خوانده را درست تحلیل و بررسی کند. اگر این اتفاقات رخ دهد دیگر نیازی به تبلیغ هم نیست تا بخواهیم چیزی را به بچهها آموزش دهیم. بچههای الان متفکر هستند و میتوانند خوب و بد را تشخیص دهند. اما اگر کتاب ضعیف منتشر کنیم و آن را در اختیار نسل امروز قرار دهیم، بعد از مطالعه دو سه جلد از آثار ضعیف دیگر علاقهای به مطالعه این حوزه نشان نمیدهند. به طبع هم این حوزه کمتر مورد اقبال نسل جدید قرار میگیرد.
پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۷
نظر شما