در نشست تخصصي «بررسي و تحليل ابعاد تلاوتهاي قرآني مرحوم استاد عبدالفتاح شعشاعی» كه عصر امروز(دوشنبه) برگزار شد، از اين قاري قرآن كريم به عنوان مظهر لحن ياد شد كه در تلاوتهايش تنها القاي معاني كلام الهي به قلب شنوندگان را در نظر داشت._
در ابتداي اين نشست عباس سليمي، از قاريان و داوران بينالمللي قرآن كريم و مجري برنامه، اهداف برگزاري اين جلسات را الگوپردازي جوانان و نوجوانان و آشنايي علاقهمندان با ابعاد فني تلاوتهاي مشاهير قرآني خواند و اظهار داشت: تكريم و تجليل از بزرگان قرآني و بررسي و تحليل قرائت قرآن كريم از دو منظر علمي و هنري بودن اين فن از ديگر دلايل برگزاري اين سلسله نشستهاست.
در ادامه با پخش بخشهايي از تلاوت آيات پاياني سوره مباركه كهف با قرائت استاد عبدالفتاح شعشاعي، سليمي با اشاره به سابقه تلاوتهاي اين استاد مصري گفت: شعشاعي يكي از نوابغ و اركان اصلي تلاوت قرآن كريم در مصر است كه سال 1890 ميلادي در روستاي شعشاع متولد و در 10 سالگي موفق به حفظ كل قرآن كريم شد. او با صدايي كه منحصر به فرد بود، به عنوان يكي از قاريان ماندگار جهان اسلام خوش درخشيد.
در ادامه اين نشست، علياكبر حنيفي، داور بينالمللي قرآن كريم، درباره شخصيت و ابعاد فني تلاوت استاد عبدالفتاح شعشاعي بيان داشت: با توجه به اين كه او حدود120 سال پيش متولد شد، زماني آثار او ضبط و بررسي شد كه سالهاي زيادي از جواني و دوره اوج و نيرومندي تلاوتهاي او ميگذشت. با اين حال او از معدود قارياني است كه تا آخرين روزهاي عمر، توانايي خود را از دست نداد و همچنان زيبا به تلاوتهاي خود ادامه داد.
سپس احمد ابوالقاسمي، مدير مركز آموزش آستان قدس حضرت عبدالعظيم(ع) و مدير گروه تلاوت راديو قرآن، با بيان اين كه «هر قاري كه بخواهد در قله قرائت قرار بگيرد، بايد از سه ويژگي امكانات صوتي(اجرا)، ذوق و علم برخوردارد باشد» تصريح كرد: غير از علم كه آموختني است، دو ويژگي ديگر را بايد از درون كسب كرد. استاد عبدالفتاح از هر سه اين ويژگيها برخوردار بود و اگر بگوييم در تلاوتهايش تحرير صدا، اوج و نغمات متعدد شنيده نميشود، بيانصافي كردهايم، چرا كه او هدف از تلاوت را القاي صحيح معارف الهي به قلب مستمعان ميدانست و در تلاوت قرآن در پي جلب نظر شنوندگان نبود.
وي با بيان اين كه «صوت خوب بايد بتواند تمامي زواياي متفاوت را به خوبي در اجرا رعايت كند» متذكر شد: اگر صداي اين قاري مصري را به خوبي بشناسيم، ميتوانيم هدف او از تلاوتهايش را درك كنيم. او با آگاهي ميخواند و صدايش را در مسير جلب مستمع خرج نميكرد. رنگپذيريهاي مختلف در القاي مضامين قرآني، از ديگر ويژگيهاي بارز قرائت او بود.
در ادامه علي اكبر حنيفي در پاسخ به اين سوال مجري مبني بر اين كه «استاد شعشاهي اركان اصلي تلاوت(تجويد، صوت و لحن) و ارتباط ميان اين اركان را چگونه در قرائتهايش رعايت ميكرد» اظهار كرد: با استناد به كتاب تجويد كه در آن تمامي اصولي كه قاريان بايد آن را رعايت كنند و ما آن را به علاقهمندان اين حوزه درس ميدهيم، بايد گفت كه شعشاعی اصول زيادي را كه ما ايرانيان به صورت قراردادي براي امتيازدادن و ارزشگذاري وضع كردهايم، رعايت نميكرد و تلاوتش بسيار زيبا بود. اين موضوع نشانگر لزوم بازنگري و واكاوي قوانيني است كه ما آنها را وضع كردهايم.
وي با اشاره به اين كه منشا علم تجويد از زمان حضرت رسول (ص) است، تصريح كرد: اين علم از آن زمان تاكنون مراحل تكامل خود را طي كرده است. بهترين الگوها در زمينه آموزش اصول تجويد همين قاريان شهيرند. استاد شعشاعي بسيار عالي، خوب، كامل و قوي و تا جايي كه امكان داشت، اركان تجويد را در تركيبي موزون رعايت كرده است. در بررسي تجويد قاريان نامي، دريچههايي باز ميشود كه فقط در تلاوتهاي آنها قابل مشاهده است. شايد در نوشتن كتاب تجويد بايد توجهي دوباره به اين نكات شود. آنها قرآن را به بهترين سبك ميخوانند. اگر قاعدهاي از بيان اين اصول ناتوان باشد، بايد آن را تكميل يا اصلاح كرد. شعشاعي در شمار بنيانگذاران اين تجويد لحني است.
سليمي نيز با توجه به گفتههاي اين داور بينالمللي قرآن كريم يادآور شد: بد نيست هر چند وقت يك بار در چنين مواردي به يك بازتعريف به ويژه در كتابهاي آموزشي اين حوزه و آييننامههابپردازيم. طرح قوانين دشواري كه منشاء كارشناسي ندارند، موجب ترس جوانان و نوجوانان از گامنهادن در اين وادي يا كمرنگ شدن علاقه بسياري از آنها خواهد شد.
وي خاطرنشان كرد: لحن ويژه استاد عبدالفتاح متناسب با القاي معاني قرآني بود و اوج عشق و تسلط وي بر تلاوت قرآن را نشان ميداد.
سپس گفتوگويي تلفني با محمد بسيوني، از ديگر قاريان معاصر مصري و آشنا با سبك و قرائت استاد عبدالفتاح شعشاعي پخش شد. محمد بسيوني در اين گفتوگو درباره شعشاعي عنوان كرد: استاد عبدالفتاح تسلط كاملي بر تجويد داشت و در قرائتهاي مخلصانه خويش بدون هيچ زياديروي و مبالغهاي خداوند را مدنظر قرار ميداد. او از تارهاي صوتي فوقالعادهاي نسبت به ديگر قاريان مصري برخوردار بود.
سپس ابوالقاسمي با اشاره به اين كه در بسياري از موارد نوع شخصيت يك قاري و رفتار او از چگونگي تلاوتهايش قابل درك است، گفت: استاد عبدالفتاح شعشاعي همانگونه كه با توجه به لحنش فردي اجتماعي بود و سعي داشت با اداي حق كلام الهي در قرائتهايش، معنا را به سمع شنوندگان برساند. اگر كسي بخواهد با توجه به فضاي امروز و قوانين و شرايطي كه در بررسي يك تلاوت به آن امتياز داده ميشود به تلاوتهاي او توجه كند، شايد جذابيت كمي برايش داشته باشد، اما بايد تلاوتهاي او را در فضاي زماني و در مقايسه با همعصرانش بررسي و ارزيابي كرد، زيرا در آن زمان تنها هدف از تلاوت، القاي معاني كلام الهي بود و به زيباييهاي ظاهري و اوج و فرود صدا توجه زيايد نميشد. اگر با توجه به شأن نزول آيات و تسلط كامل بر زبان عربي و معاني آيات آنها را تلاوت كنيم، ميبينيم كه تلاوتهاي شعشاعي از بهترين تلاوتهاست.
وي تلاوتهاي اين استاد مصري را به عنوان سبكي غير قابل تقليد دانست و در توضيح آن يادآور شد: او در فضاي خاصي نميخواند و از پيش تصميم نميگرفت كه چگونه و در چه دستگاهي به تلاوت بپردازد و شايد به ندرت بتوان شيوههاي همگوني از وي در تلاوت يك يا چند آيه يافت. در حقيقت او مظهر لحن بود.
در ادامه حنيفي در پاسخ به اين سوال سليمي (مجري نشست) كه «الگوگيري از تلاوتهاي شعشاعي براي چه گروه يا اقشاري مناسبتر است» گفت: با توجه به اين كه در آموزش بايد از كارهاي ساده به سوي كارهاي دشوار پيش رفت، الگوگيري از او را ميتوان به تمامي گروههاي به ويژه جوانان و نوجوانان و علاقهمنداني كه تازه در اين راه گام نهادهاند، توصيه كرد، زيرا او ساده ميخواند، تعدد نغمات نداشت و وقوفات زيادي در تلاوتهايش داشت كه كار را براي آموزش راحتتر ميكند.
نظر شما