به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «رسانه و سرمایهگذاری صنعتی» با تحلیل جامعهشناختی جذب سرمایهگذار و توسعهبخش خصوصی با تاکید بر نقش رسانه، نوشته صادق دوپیکر است که انتشارات فراهنر آن را در ۲۲۸ صفحه روانه بازار نشر کرده است.
یکی از مهمترین موضوعاتی که در کتاب به آن پرداخته میشود بحث توسعه اقتصادی است که از سویی مستلزم نوآوری، کارآفرینی و رقابتپذیری در کسب و کار است و از سوی دیگر منوط به شکلگیری تغییرات اساسی در ارزشها، باورها و نگرشهای مردم است.
نویسنده در این کتاب با اشاره به نقل قولی از میلز و براویت، رسانههای جمعی را مناسبترین ابزار برای افزایش تحرک اجتماعی و اقتصادی معرفی میکند و عقیده دارد با توسعه رسانههای دیجیتال، واقعیتهای اجتماعی بیش از پیش در فضای رسانهای تعریف و بازنمایی میشود و از این طریق، ارزشها و کنشهای مخاطبان تحت تاثیر قرار میگیرند.
کتاب در ۴ فصل به موضوعات مختلفی میپردازد از جمله میتوان به مبانی و مفاهیم، مفهوم رسانه، دیدگاه کارکردگرایی ساختاری، دیدگاه برجستهسازی، دیدگاه کاشت، دیدگاه یورگن هابرماس و مکلوهان، روششناسی، قابلیت اعتماد و انتقالپذیری، کدگذاری باز، مدل پارادایمی، کدگذاری محوری و پیشنهادهای پژوهش اشاره کرد.
مسئله دیگری که در کتاب به آن اشاره میشود این است که توسعه، همچون ارتباطات در نیمه دوم قرن بیستم و در پی جنگ جهانی دوم تحت تاثیر دیپلماسی جدید بینالمللی مفهوم و اهمیتی تازه یافته و به موضوع مورد علاقه و آرمانی نه تنها دولتهای ملی، که بازیگران عمده بینالمللی تبدیل شده است. همچنین به این موضوع نیز پرداخته میشود که توسعه کلید رهایی ملتها از سلطه و وابستگی است و همچنین ابزار برقراری و تحکیم به شمار میرود.
کارکردگرایی ساختاری، مفهوم دیگری است که در کتاب مطرح میشود با این نقل قول از مککوایل که «کارکردگرایی برداشتی از نظریه عمومی جامعهشناسی است که فعالیتهای مکرر و نهادینه شده مردم را در قالب نیازهای جامعه توضیح میدهد».
به دیدگاه لیمپن نیز در این کتاب اشاره میشود. او در کتاب خود به نام افکار عمومی، استدلال کرده است که رسانههای خبری منبعی مهم از تصاویر در اذهانمان در مورد مسائل جهان خارجی به شمار میروند که خارج از دسترساند. لیمپن بر همین اساس نظریه برجستهسازی را مطرح میکند و به واسطه همین نظریه نیز شهرت پیدا میکند. بر اساس این نظریه، رسانهها، ایدههایی در سرهای ما به وجود میآورند، در مورد اینکه در جهان، چه چیزی در حال اتفاق افتادن است.
دیدگاههای هابرماس در خصوص عرصه عمومی از دیگر موضوعاتی است که در کتاب به آن پرداخته میشود. بر اساس آنچه در کتاب آمده است، هابرماس معتقد است عرصه عمومی، حلقه مفقوده جامعه مدرن به حساب میآید و میتواند واسطهای میان جامعه مدنی و دولت باشد و دولت را از اقتدار و نسخهپیچی مدرن باز دارد.
در بخشی از کتاب اینطور آمده است: «امروزه دولتها، سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی، به طور گسترده، رسانهها و فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطی را برای توسعه نواحی شهری و روستایی به کار میبرند. دسترسی به انواع رسانهها و مصرف آنها، خواه به شکل برنامهریزی شده و مشخص و با اهداف از پیش تعیینشده و خواه به روال طبیعی و بر اساس سیاستهای کلی ارتباطی در هرجامعهای، یکی از الزامهای توسعهیافتگی محسوب میشود».
نظر شما