شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۹
آمیختگی زیبای روایت و نمایش در اشعار پروین

شیوه روایت پروین در اشعارش، گزارش گفت‌وگوست که این شیوه گفتار، اشعار او را از حالت توصیف روایی خارج کرده و به آن حالت نمایشی نیز بخشیده است.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - ندا نبی‌زاده، پژوهشگر ادبی: پروین اعتصامی، بانوی شاعری که اگر او را بزرگترین زن شاعر ایرانی ندانیم، قراردادنش در زمره بزرگترین شاعران ایرانی به دور از انصاف نخواهد بود، شاعر دورانی است که هرگونه حق‌گویی و حق‌خواهی از سوی دولت حاکمه به بدترین شکل ممکن پاسخ داده می‌شود؛ با این حال افراد آزادی‌خواه و روشنفکر همعصر او گاه تا پای جان در راه آزادی کوشیده و فرخی‌وار خود را فدای عدالت می‌کنند.

از آنجا که پروین از کودکی با بزرگان نشست و برخاست داشته از جرگه روشنفکران به دور نیست از این رو او به صف مبارزان می‌پیوندد و زبان را به عنوان ابزار مبارزه برگزیده و با اشعاری که می‌سراید همچون ناصرخسرو و دیگر شاعران تعلیم‌گرا مظاهر فساد و ناانصافی را به باد سخره می‌گیرد. با این تفاوت که برای درک و دریافت مخاطب خود ارزشی افزون‌تر قائل شده و در اغلب موارد به جای نصیحت مستقیم به قالب داستان و مناظره روی می‌آورد.

او شاعری نمادگراست. تمامی عناصر هستی در اشعار او نماینده طرز فکری خاص‌اند که هر یک در اثبات حقانیت خود داد سخن می‌دهند. گاه گل و بلبل لب به سخن می‌گشایند، گاه آب و آسیاب، گاه درویش و گدا و پیرزن و در تمام داستان‌هایی که نقل می‌شود، شاعر در مقام راوی دانایی ظاهر می‌شود که تمام داستان را گزارش می‌دهد و در نهایت از زبان همان شخصیت‌های داستانی که با یکدیگر به جدل می‌پردازند نتیجه‌گیری هم می‌کند. اما از آنجا که داستان و داستان‌گویی برای پروین وسیله است نه هدف به جای توصیفات دور و درازی که اغلب داستان‌سرایان همچون نظامی پیشه خود ساخته‌اند صرفاً به اصل مطلب می‌پردازد و وافی به مقصودترین شیوه روایت یعنی گزارش گفت‌وگو را برمی‌گزیند. این شیوه گفتار، اشعار او را از حالت توصیف روایی خارج ساخته و به آن حالت نمایشی بخشیده است؛ شیوه‌ای که روایت‌پژوهان ساختارگرا در بحث از نحوه ارائه داستان به آن پرداخته‌اند.

از نظر ساختارگرایان هر روایتی دو نوع زمان دارد؛ زمانی که حوادث داستان در آن رخ داده است (زمان داستان) و زمانی که این حوادث در آن نقل می‌شود (زمان روایت) و وقتی یک راوی ماجرایی را روایت می‌کند میزان زمانی که برای نقل این ماجرا صرف می‌کند همیشه با میزان زمانی که همان حادثه در بستر زمان اتفاق افتاده برابر نیست. از این رو روایت‌پژوهان، شیوه‌های نقل را براساس میزان زمانی که به خود اختصاص می‌دهد به چهار نوع توصیف، نمایش، خلاصه و حذف تقسیم می کنند.

در حالت توصیف، گوینده در زمانی که در اختیار دارد، اتفاقی را نقل نمی‌کند؛ بلکه صرفاً با توضیحاتی که ارائه می‌دهد به فضاسازی و شخصیت‌پردازی می‌پردازد. توصیف مکان و زمان داستان و توصیف ظاهر شخصیت‌ها از این نوع هستند. در خلاصه، راوی به نقل همه ماجرا نمی پردازد بلکه چکیده و عصاره آن را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد از این رو ممکن است گوینده حوادث یک سال یا یک ماه را در یک یا دو صفحه نقل کند. در حذف نیز همان گونه که از نامش پیداست بخش‌هایی از حوادث بنا به دلایل مختلف نقل نمی‌شود.

تنها شکلی از روایت که در آن زمان داستان و زمان روایت تطابق پیدا می‌کنند حالت نمایش است که از نظر ساختارگرایان این حالت در نقل مستقیم گفت‌وگوها میسر است. تطابق این دو نوع زمان با یکدیگرباعث بیرون کشیدن حوادث از بطن گذشته و کشف و جریان مجدد آن در برابر دیدگان مخاطب می‌شود زیرا هنگامی دو زمان حادثه و روایت برابر می‌شوند که در هنگام روایت دقیقاً همان حوادث رخ دهد یا به نمایش گذاشته شود.

منظور از حالت نمایشی داستان های پروین نیز این است که او در اغلب داستان‌گویی‌ها توصیفی از فضا، زمان و ظاهر شخصیت‌ها ارائه نمی‌دهد تا مخاطب را سرگرم هنرنمایی‌های خود کند بلکه اگر بخواهد فضایی هم در داستان خود تولید کند با موجزترین شکل ممکن آن را مطرح ساخته و سپس به اصل داستان می‌پردازد. مثلاً در شعر «اشک یتیم» فضایی را که داستان در آن اتفاق افتاده فقط در بیت نخستین ترسیم می‌کند:

روزی گذشت پادشهی از گذرگهی

فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست

و سپس از بیت دوم وارد گفت‌گوی شخصیت‌های داستان می‌شود که این گفت‌وگوها تا پایان شعر ادامه می‌یابد.

یا در «مست و هوشیار» همین مسئله صدق می‌کند و شعر با «محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت» شروع می شود.

این عامل باعث می‌شود مخاطب با گفت‌وگوهای متعددی که برایش گزارش می‌شود خود را در جمع مناظره‌گرها ببیند و بیش از پیش با آنها احساس هم‌دردی کند و این یعنی نمایشی ساختن و تجسم داستان برای مخاطب.

بدون تردید یکی از دلایل اصلی دلنشینی و تاثیرگذاری اشعار پروین همین سبک روایی اوست. روایت‌های صحنه‌پردازانه او به گونه‌ای است که مخاطب گویی در سالن تئاتر نشسته و ناظر گفت‌وگوهایی است که درنهایت، خود می‌تواند به قضاوت بین آنها پرداخته و نتیجه‌ای را که پروین در پی بیان آن است از داستان استنباط کند.

سخن آخر اینکه پروین در کنار هنر شاعری، قصه‌پرداز ماهری نیز هست که با به نمایش گذاشتن صحنه‌های داستان‌هایش مخاطب را با خود همراه کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها