یکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۶
«آوازهای فوتبال»، یک اتفاق تازه در مطالعاتِ موسیقی و ورزش

آیین رونمایی از کتاب «آوازهای فوتبال؛ تحلیل یک رفتار موسیقایی از منظر اتنوموزیکولوژی» در موزه‌ی موسیقی تهران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ آیین رونمایی از کتاب «آوازهای فوتبال؛ تحلیل یک رفتار موسیقایی از منظر اتنوموزیکولوژی» با حضور چهره‌های موسیقی و فوتبالی از جمله منوچهر زندی، حسین راغفر، حمید علیدوستی، علی دهباشی، کیوان آقامحسنی در موزه موسیقی تهران برگزار شد. این جلسه با پیام‌هایی ویدیویی از سوی پروفسور نپوموک ریوا و پروفسور راینهارد کوپیتز نیز همراه بود.

به تازگی موزه موسیقی میزبان نشست رونمایی کتاب «آوازهای فوتبال» با حضور علاقه‌مندان هر دو رشته‌ی موسیقی و فوتبال بود. این کتاب که به قلم کیوان آقامحسنی از سوی انتشارات پارت منتشر شده، به رفتار موسیقایی تماشاگران در استادیوم‌های فوتبال از منظر اتنوموزیکولوژی می‌پردازد و از این روست که توانسته توجه شیفتگان هردو حوزه را به خود جلب کند.

آوازهای فوتبال، یک اتفاق تازه در مطالعاتِ موسیقی و ورزش

در آغاز این نشست علی دهباشی، روزنامه‌نگار و سردبیر مجلۀ بخارا با اشاره به سهل و ممتنع بودن پژوهش نویسنده، بر دو جنبه تحقیق میدانی و آرشیوی کتاب تأکید کرد و افزود: به نظر من نویسنده توانسته این دو جنبه را تلفیق کند و به شکل مطلوبی به منصه ظهور برساند. او موفق شده در فصل‌هایی از کتاب با رویکردی علمی در مقام یک مردم‌شناس به سوژه‌اش بپردازد و در عین حال منظر موسیقایی‌اش را همچنان به پدیده پیش رو حفظ کند. این نخستین بار است که کتابی با چنین موضوعی در ادبیات موسیقی ما منتشر می‌شود و از این بابت حائز اهمیت است.

آوازهای فوتبال، یک اتفاق تازه در مطالعاتِ موسیقی و ورزش

ما تا امروز چنین اثری در فارسی نداشته‌ایم

در ادامه این نشست حسین راغفر، ملی‌پوش سابق و رئیس اسبق فدراسیون فوتبال نیز عصر حاضر را عصر قبیله‌گرایی، قومیت‌گرایی و تفرقه خواند و بر اهمیت فوتبال به عنوان مقوّم اجتماعی در راستای کاهش این انحراف‌ها تأکید کرد. او همدلی و همنوایی را در جامعه امروزی یک ضرورت دانست و این کتاب را در این راستا حائز اهمیت برشمرد. راغفر اضافه کرد: این کتاب وجوه تازه‌ای از فرهنگِ ورزشی را بازتابانده و ما تا امروز چنین اثری در فارسی نداشته‌ایم. در نظر داشته باشیم که همه تناقض‌های موجود در فرهنگ هواداری و بعضاً رفتارهای خشونت‌آمیز باشگاهی در نهایت درون یک اجتماع به انسجام ملی و علقه‌های وطنی می‌انجامد. بنابراین مسئله تیم‌های ملی و نقش هواداری از آن‌ها نکته اساسی و تعیین‌کننده‌ای است.

این چهره ورزشی تصریح کرد: نقش کنترل اجتماعی فوتبال نیز مسئله‌ای است که باید به آن توجه داشت. به همین منظور شعارها و آواهای درون استادیوم‌ها تجلی و جلوه‌ای از خود اجتماع مردمان آن سامان است. می‌بینیم که در بسیاری از کشورهای صنعتی بخصوص طبقات پایین که علاقه‌مند به ورزش فوتبال هستند، در طول هفته استثمار نیروی کار و تبعیض‌های قومیتی، نژادی و جنسیتی را از سر می‌گذرانند اما در پایان یا میانه هفته این فشارهای اجتماعی را با شعارها و آواها در استادیوم تخلیه می‌کنند. از این منظر است که این کتاب اهمیت مضاعف پیدا می‌کند، چون این شعارها را تحلیل می‌کند و پیش روی کسانی می‌گذارد که خودشان چه بسا موضوع این شعارها بوده‌اند.

آوازهای فوتبال، یک اتفاق تازه در مطالعاتِ موسیقی و ورزش

موسیقی و فوتبال هردو از ریتم تشکیل شده‌اند

پس از این حمید علیدوستی، سرمربی و ملی‌پوش سابق فوتبال ایران، با اشاره به اینکه پدیده آوازهای فوتبال امری جهان شمول است، موسیقی و فوتبال را دو شیفتگی دیرینه خود از نیم‌قرن پیش تا به امروز معرفی کرد و به این اعتبار بر جذابیت موضوع کتاب تأکید کرد. او بر وجوه مشترک موسیقی و فوتبال دست گذاشت و توضیح داد: موسیقی و فوتبال هردو از ریتم تشکیل شده‌اند. اما برخلاف یک کنسرت که معمولاً حاضرین تن به سکوت داده‌اند، در استادیوم پیوندی هست در میان هواداران فوتبال و شعارها و هیاهوی آن‌ها با آنچه در زمین می‌گذرد که در نهایت به یک «اجرای مشارکتی» ختم می‌شود. از این گذشته وجه مشترک دیگر این دو، تولید حس تعلق است. من دوبار با تیم‌های آفریقایی غنا و کامرون بازی کردم. برای من جالب بود که پیش از آغاز بازی لیدری داشتند که با فرمان او یک صدای ریتمیک با پاها و دست‌های خود تولید می‌کردند. چنین ریتمی پیش از آغاز بازی هماهنگی خودش را به بازی هم منتقل می‌کند و تبدیل به ارکستری می‌شود که در نهایت تولید هویت می‌کند.

علیدوستی در ادامه با اشاره به حس زیباشناسی آیین هواداری افزود: این حس از هر دو طرف از بازیکنان به هواداران و نیز برعکس، به یکدیگر انتقال می‌یابد و در نهایت ذهن مشترکی ساخته می‌شود که یک گروه واحد را شکل می‌دهد. در اینجا موسیقی یک شی نیست، بلکه یک رفتار است. خود من معمولاً در تیم‌هایی بوده‌ام که هوادار چندانی نداشته و اغلب از سوی هواداران تیم مقابل تشویق می‌شده‌ام، همین امر باعث شده که از موسیقی استفاده می‌کردم. مثلاً چند ساعت قبل از بازی وقتی که داشتم کفشم را واکس می‌زدم به بخشی از قسمت سوم سمفونی ۵ بتهوون گوش می‌دادم، آن‌جا که وارد موومان چهار می‌شود، بخشی هست که بتهوون خودش می‌گوید آنجا سمفونی به پیروزی می‌رسد. همیشه با واکس زدن کفشم این تکه را گوش می‌دادم و خودم را تشویق می‌کردم.

آوازهای فوتبال، یک اتفاق تازه در مطالعاتِ موسیقی و ورزش

این کتاب من را تکان داد

در ادامه منوچهر زندی، روزنامه‌نگار برجسته ورزشی‌نویس نیز با مرور نیم‌قرن روزنامه‌نگاری خود این کتاب را «تکان‌دهنده» خواند و از غفلت در برابر وضعیت تماشاگران و آواهای آن‌ها سخن به میان آورد. او بدون لکنت و با صراحت تمام گفت: متأسفانه خود من نگاهی که به تماشاگر و حرکات آن‌ها داشتم این‌طور بود که آن‌ها را لمپن و مزاحم می‌دیدم و هرگز از منظر علمی و موسیقایی به سراغ آن نرفتم. نه تنها من بلکه هیچکدام از هزاران همکار من نیز چنین نکردند! این کتاب به من ثابت کرد که دانش ما اندک است.

زندی حول محدویت‌ها و انحرافات فرهنگ هواداری در ایران نیز افزود: وقتی که بتهوون ندارید موسیقی هم ندارید. ریتم هم ندارید. اما سعدی و حافظ که دارید. سهراب و فروغ که دارید. در کشوری مثل آلمان شعارها همه مال بالاتنه است. تیم وقتی عقب می‌افتد می‌گویند: «برخیز اگر آلمانی هستی». یک شعار غیرتی، ملی و حماسی است. اینجا اما می‌گویند «ما گل می‌خوایم یالّا»! که خود نشان‌دهنده فاصله‌ی ماست. در آن‌جا ورزش به مثابه آیین و دین است. هردو قوانین و مناسکی دارند. هردو مردم را در کنار یکدیگر گرد می‌آورند. هردو نیازهایی را ارضاء می‌کنند. هردو فراتر از مقتضیات روزانه مردم هستند. هردو زیارتگاه‌هایی دارند. هردو قدیسانی دارند. هردو می‌توانند به ایمان کور منجر شوند. به همین دلیل است که کلیسا آن‌جا روبروی فوتبال ایستاده است. من فکر می‌کنم که آنچه تحت عنوان آیین هواداری و آوازهای فوتبال در کشور ما اتفاق می‌افتد، با آن‌چه در جهان وجود دارد هیچ ارتباطی ندارد.

آوازهای فوتبال، یک اتفاق تازه در مطالعاتِ موسیقی و ورزش

اتفاق روی سکوها انعکاسی از رپرتوار شنیداری اکثریت جامعه است

در پایان این جلسه نیز کیوان آقامحسنی، نویسنده کتاب به پرسشی در رابطه با روش‌های تحقیق و چالش‌های گوناگون در تألیف کتاب پاسخ داد. آقامحسنی درباره انگیزه‌اش برای نوشتن این کتاب گفت: از همان ابتدا که در دهه ۸۰ دانشجو رشته‌ی موسیقی در تهران بودم و به استادیوم می‌رفتم درگیر این پرسش‌ها بودم. با خودم می‌گفتم که چگونه می‌شود به این رفتارها پرداخت. حتی گاهی در ورزشگاه حواسم از خود بازی هم پرت می‌شد بس که به احوالات تماشاگرها روی سکو دقت می‌کردم. بعد که به آلمان مهاجرت کردم تا اتنوموزیکولوژی بخوانم متوجه شدم که این موضوع آن‌جا یک اهمیت ویژه دارد. از بخت من پروفسور کوپیتز در دانشگاه ما بود و با کتاب او آشنا شدم. آن‌جا بود که مطمئن شدم این مسئله جای تحقیق دارد. در میانه‌های دهه ۹۰ که به ایران برگشتم پای این تحقیق نشستم. وجه مشترک دو مقوله ورزش و موسیقی را بیش از هرچیز در هویت‌سازی آن‌ها می‌دانم.

آوازهای فوتبال، یک اتفاق تازه در مطالعاتِ موسیقی و ورزش

او در واکنش به این‌که چگونه توانسته تعلق خاطر خود را به تیم محبوبش از دامنه پژوهش خود بیرون نگه دارد نیز اضافه کرد: پژوهشگر باید نسبت خود را به موقعیت پژوهش شفاف با مخاطب در میان بگذارد. چون من به دنبال یک دایرةالمعارف از شعارها نبودم. بیشتر به دنبال اثبات و تشریح این مسئله بودم که این اتفاق در حال رخ دادن بر روی سکوها یک رخداد فرهنگی است. چون اگر بخواهیم بگوییم که باید فرهنگ‌سازی بشود، نخست باید بر سر فرهنگی بودن آن به توافق برسیم. نمی‌شود آن را اصطلاحاً به یک گروه لمپن منحصر کرد. می‌شود گفت اتفاق روی سکوها انعکاسی است از رپرتوار شنیداری اکثریت جامعه. اگرچه در دوره‌های تاریخی این بازتاب متفاوت می‌شود. البته به سلیقه موسیقی لیدرها نیز بستگی دارد. من متوجه شدم که این لیدرها بسیاری‌شان از میدان‌داران مداحان مشهور تهران هستند و به نوعی از مصرف‌کنندگان موسیقی نوحه هستند که در نهایت این سلیقه را به هواداران القا می‌کنند. تماشاگران پیرامونی که به این هسته مرکزی تعلق ندارد، حق انتخاب چندانی ندارد.»

آقامحسنی در پایان نیز به اثر حضور بانوان در رفتار صوتی استادیوم پرداخت و از چالش‌های پیش روی خود در روند تألیف گفت. او به این نکته نیز اشاره کرد که از آن‌جا که به فضای فوتبالی تعلق نداشته خیلی سخت توانسته داده‌هایش را پیدا کند و سراغ فیگورهای تاریخی برود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها