سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سید علیرضا گلپایگانی استادیار انیمیشن دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر ایران و مدیر گروه کارشناسی ارشد انیمیشن این دانشگاه، در حوزه ادبیات و کتابهای کودک فعالیت میکند و تجربهای که در این زمینه دارد. گلپایگانی، که دارای تخصص در گرایشهای مختلف انیمیشن است، دیدگاههای ارزشمندی در مورد تبدیل کتابها به آثار پویانمایی، چالشها و فرصتهای موجود در این حوزه دارد.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگو با سید علیرضا گلپایگانی پیرو بررسی وضعیت فعلی انیمیشن ایران در ارتباط با کودکان و نقش کتابها در این عرصه است.
- آیا کتابهای کودک میتوانند الهامبخش تولید انیمیشنهای باکیفیت و ماندگار باشند؟ آیا امکان آن وجود دارد که این آثار به سمت اقتباس حرکت کنند و به انیمیشن و پویانمایی تبدیل شوند؟
در پاسخ به سوال شما باید بگویم که هنر انیمیشن، ترکیبی از هنرهای مختلف است. به همین دلیل است که گاهی آن را «هنر هشتم» مینامند؛ چرا که مجموعهای از هنرها را در خود جای داده است. انیمیشن بهنوعی هنری ترکیبی است که از هنرهای تجسمی مانند طراحی، نقاشی و حتی معماری بهره میگیرد و همزمان از ادبیات و قصهگویی نیز تأثیر میپذیرد.
اگر نگاهی به انیمیشنهای برجسته دنیا در دهههای اخیر داشته باشیم، متوجه میشویم که بسیاری از آنها بر اساس رمانها و داستانهای معروف ساخته شدهاند. این موضوع تنها مختص به انیمیشن نیست؛ حتی بسیاری از فیلمهای پرفروش جهان نیز بر پایه آثار ادبی بنا شدهاند. این مسئله کاملاً طبیعی است، زیرا ادبیات به دلیل غنای موضوعی، تنوع در روایت و عمق شخصیتپردازی همیشه منبع الهامبخش هنرمندان در سایر حوزهها بوده است. ادبیات همواره تأثیر عمیقی بر هنرهای تجسمی، سینما و تئاتر گذاشته است و میتوان گفت پایه بسیاری از این هنرها در ادبیات نهفته است.
- به نظر شما اقتباس از ادبیات برای تولید انیمیشن به چه معناست؟ آیا صرفاً به معنای بازتولید داستانهای کتاب است یا فرآیند پیچیدهتری دارد؟
اقتباس از ادبیات به این معنا نیست که ما داستان کتاب را کلمهبهکلمه به انیمیشن تبدیل کنیم. هنرمند باید از ادبیات الهام بگیرد و آن را به زبان تصویری انیمیشن ترجمه کند. در حقیقت، تبدیل یک داستان ادبی به یک انیمیشن، یک فرآیند خلاقانه و پیچیده است که نیاز به مهارتهای خاصی دارد. بسیاری از افراد به اشتباه تصور میکنند که اگر یک داستان جذاب در اختیار داشته باشند، بهراحتی میتوانند آن را به انیمیشن تبدیل کنند. اما اینگونه نیست؛ چراکه هر هنر ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد. ممکن است یک داستان در قالب کتاب بسیار جذاب باشد، اما وقتی به تصویر کشیده میشود، نیاز به تغییراتی داشته باشد تا جذابیت آن حفظ شود.
برای مثال، در هنر انیمیشن، بسیاری از لحظات داستانی که در کتاب بهصورت مفصل توصیف شدهاند، باید به شیوهای مختصر و بصری بیان شوند. به همین دلیل، تبدیل ادبیات به انیمیشن نیازمند یک نوع بازآفرینی است؛ به گونهای که داستان بتواند با زبان تصویر و حرکت ارتباط برقرار کند.
- چرا به نظر شما انیمیشن در ایران بهاندازه کشورهایی مانند ژاپن رشد نکرده است؟
این سوال بسیار خوبی است و به نظرم چندین عامل در این مسئله نقش دارند. در کشورهایی مانند ژاپن، که صنعت انیمیشن بسیار پیشرفته است، فرآیند تولید انیمیشن اغلب با کتابهای مصور یا همان مانگا آغاز میشود. این کتابهای مصور نهتنها بهعنوان منبع الهام، بلکه بهعنوان یک آزمایش اولیه برای داستان عمل میکنند. به این صورت که اگر یک مانگا موفق شود و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد، تهیهکنندگان با خیال راحتتری روی تبدیل آن به انیمیشن سرمایهگذاری میکنند.
حدود ۹۹ درصد انیمیشنهایی که در ژاپن تولید میشود، بر پایه مانگاها هستند. در واقع، این کتابها بهنوعی پل ارتباطی بین ادبیات و انیمیشن هستند و بهدلیل تصاویر و روایت بصری خود، به تولیدکنندگان کمک میکنند تا داستان را بهسرعت به انیمیشن تبدیل کنند.
اما در ایران، کتابهای مصور هنوز مورد استقبال قرار نگرفتهاند. دلایل متعددی برای این امر وجود دارد. برخی ناشران بر این باورند که تولید کتابهای مصور هزینهبر است و بهصرفه نیست. برخی دیگر معتقدند که این نوع کتابها به جای تقویت تخیل کودکان، آنها را تنبل میکند و خلاقیتشان را محدود میسازد. از سوی دیگر، برخی والدین نیز فکر میکنند که این نوع کتابها جایگزین مناسبی برای کتابهای کلاسیک نیستند و به همین دلیل از خرید آنها خودداری میکنند.
کتابهای مصور به انیمیشن بسیار نزدیکاند؛ زیرا دارای داستانهای تصویری، طراحی کاراکتر و حتی شیوه روایت مشابهی هستند. این نوع کتابها میتوانند بهعنوان فیلمنامهای آماده برای انیمیشن عمل کنند. در واقع، میتوان گفت کتابهای مصور به نوعی برادر دوقلوی انیمیشن هستند.
- آیا منابعی مثل شاهنامه پتانسیل تبدیل شدن به انیمیشنهای جذاب برای کودکان و نوجوانان را دارند؟
بله، شاهنامه بهعنوان یکی از گنجینههای ادبی ایران، پتانسیل بسیار بالایی برای تبدیل شدن به انیمیشن دارد اما نمیتوان داستانهای شاهنامه را بهصورت مستقیم به انیمیشن تبدیل کرد. زیبایی شاهنامه در زبان شاعرانه و ساختار خاص آن است. برای ساخت انیمیشن از شاهنامه، باید داستانها را بازنویسی و سادهتر کرد تا برای مخاطبان جوانتر قابل درک و جذاب باشد.
ما در ایران تجربههای موفقی نیز داشتهایم. مثلاً مجموعه انیمیشنی به نام «هزار افسانه» که بر اساس داستانهای شاهنامه ساخته شده است، توانسته بدون استفاده از کلام و دیالوگ، داستانها را بهصورت تصویری بیان کند. این نوع رویکرد میتواند برای مخاطبان جوان بسیار جذاب باشد، زیرا از جنبههای بصری و حرکتی بهره میبرد.
- در نهایت، فکر میکنید چه اقداماتی میتواند به توسعه صنعت انیمیشن ایران کمک کند؟
به نظرم، برای توسعه صنعت انیمیشن در ایران، نیاز است تا بهصورت جدیتری روی تربیت نیروهای متخصص و خلاق در این حوزه سرمایهگذاری شود. ما باید داستانهای خود را بهگونهای بازآفرینی کنیم که برای تولید انیمیشن مناسب باشند. این یعنی داستاننویسان و هنرمندان ما باید بتوانند روایتهایی خلق کنند که قابلیت تبدیل شدن به تصویر و حرکت را داشته باشند. علاوه بر این، حمایت ناشران از کتابهای مصور و تقویت بازار این نوع کتابها میتواند گامی مؤثر در توسعه صنعت انیمیشن باشد.
در کشورهایی مثل ژاپن، آموزش و پرورش بر روی مانگاها و کتابهای مصور بهعنوان ابزاری آموزشی و فرهنگی سرمایهگذاری کردهاند. اگر ما نیز بتوانیم از این الگوها استفاده کنیم و محتوای فرهنگی و ادبی خود را بهشکل جذابی به مخاطبان ارائه دهیم، قطعاً میتوانیم شاهد رشد و پیشرفت بیشتری در این حوزه باشیم.
نظر شما