چاپ اول كتاب «اسناد فضيلت مولا(ع)» ترجمه و تحقيق باقر بيدهندي از سوي انتشارات مسجد مقدس جمكران منتشر و روانه بازار نشر شد.\
بر اساس مطالب كتاب، عصر مامون عباسي عصر شكوفايي تمدن اسلامي و تكامل انديشههاي كلامي و فلسفي بود. مامون؛ زمامداري دانشدوست و دانشمند بود و دلبستگيهاي فرهنگي وسيعي داشت. در مجلس او مشكلات علمي و ديني مورد بحث و كنكاش قرار ميگرفت. مباحثات او با دانشوران معروف و ذوق و علاقه مفرطي كه در اين راه از خود نشان ميداد زبانزد خاص و عام است.
در كتابهاي تاريخي و اسلامي آمده است كه مامون اظهار تشيع كرد و در دوران خلافت خود در اجراي سياست ابراز تشيع، به اقدامهاي مختلفي دست زد. از جمله اين اقدامها، مباحثاتي مدلل و منطقي با علماي عامه بود كه به قول استاد شهيد آيتالله مرتضي مطهري: «به قدري اين مباحث جالب و عالمانه است كه انسان كمتر ميبيند كه عالمي از علماي شيعه اين جور عالمانه مباحثه كرده باشد.»
او در اين مناظره كه در مركز خلافت اسلامي(خراسان) با متكلمان خوشذوق و حاضر جواب و فقهاي عامه درباره اولويت علي(ع) به خلافت داشت، پس از چند ساعت بحث و مبادله و بگو مگو، همه آنها را محكوم و افضليت علي(ع) را بر ساير صحابه مخصوصا خلفاي قبل از او به اثبات رساند.
مولف كتاب، هدف مامون از شكلگيري اين جلسات را چنين شرح ميدهد: «انگيزه انعقاد چنين مجلسي از سوي مامون چندان روشن نيست كه بنا به مصالح سياسي بوده، يا براي تظاهر به قبول برتري علي(ع) و يا از روي عقيده، يا مطرح كردن خود به عنوان زمامدار دانشدوست و منصف. شايد غرض از برپايي چنين مجلسي، تقرب جستن به امام عليبن موسيالرضا(ع) بود.
در هر صورت ايزد منان در اين گفتوشنود، آيات شريفه قرآن -كه به اعتراف بزرگان سنت در شان امير مومنان(ع) نازل شده- و نيز روايات نابي كه از ناحيه پيامبر گرامي(ص) در فضيلت حضرت رسيده، از باب حجت بر زبان او جاري ساخته است. چون ترجمه اين مناظره راهگشا و سودمند به نظر ميرسيد به ترجمه آن از كتاب "عقدالفريد" اثر احمدبن محمدبن عبدربه قرطبي مرواني(متوفاي 328 هجري قمري) مبادرت ورزيديم.»
مامون دومين فرزند خليفه عباسي، هارونالرشيد بود كه نامش عبدالله و كنيهاش ابوالعباس و لقبش «مامون» بود. مادرش كنيزي خراساني در آشپزخانه هارون به نام «مراجل» بود. حادثهاي جزيي منجر به اين شد كه اين كنيز، مامون را به دنيا آورد كه جاي ذكر آن نيست. او چند روز پس از تولد مامون به مرض نفاس درگذشت.
مامون در سال 170 هجري قمري يعني در همان شبي كه عم وي «هادي» از دنيا رفت و پدرش عهدهدار خلافت شد، تولد يافت و در سال 218 هجري در بلاد روم چشم از جهان فروبست و در طرسوس دفن شد و از پس خويش خلافت را به ابواسحاق معتصم داد.
مامون را پدرش به جعفربن يحيي برمكي سپرد تا او را در دامان خود بپروراند. بعدها فضلبن سهل(ذوالرياستين) مربي وي شد. مامون در تحصيل علم و دانش بسيار زحمت كشيد و در علوم و فنون تبحر يافت و قدرت فكر و سرعت انتقال شگفت داشت و بر امثال خويش، و حتي بر تمام عباسيان، برتري يافت.
او فردي كاردان، تيزهوش، زيرك و دورانديش و فصيح و سخنگو بود و به همنشيني با اهل علم اهميت فراواني ميداد. در زمان خلافتش علم و دانش را ترويج كرد و پايگاه دانشمندان را بالا برد و آنها را به خود نزديك ساخت و روزهاي سهشنبه، مجالس و مناظره آزاد با آنان تشكيل ميداد و از اين راه علاوه بر پيشرفت شخصي خود، تشويق عجيبي از علم و دانش مينمود. در عصر او نفوذ فرهنگ يوناني به اوج رسيد. به دوران او چهار كلام رواج يافت و متكلمان بسيار شدند.
بر اساس مطالب كتاب، مامون به اين نكته كاملا آگاه بود كه گروههاي معتقد روشنبين جامعه اسلامي، جايگاه اهلبيت(ع) را ميشناسند و از آنان خط گرفته و هدايت ميجويند. وي همچنين ميدانست كه گردانندگان دستگاه خلافت و سران لشكرش –كه غالبا ايرانيان بودند- نسبت به آل علي(ع) و امامان شيعه علاقه و محبتي خاص دارند و در فرصتهاي مناسب اين عشق را ابراز ميكنند. اين گرايش به حدي بود كه خليفه وقت نميتوانست آن را ناديده بگيرد، لذا تصميم گرفت با آنان همراهي كند و افكار عمومي را متوجه خود سازد، لذا اظهار تشيع كرد تا خود و سلطنتش را حفظ كند. از اينرو شروع به دفاع از خلافت حضرت امير(ع) و اثبات حقانيت آن حضرت و نفي فضائل ساختگي ديگران كرد.
وي به همين منظور، در خراسان لباس سبز كه شعار علويان بود پوشيد و بر معاويه نقص گرفت و فدك را به علويان رد كرد و در مناسبتهاي مختلف از امام اميرالمومنين(ع) ستايش ميكرد. گويند او به تمام مناطق نوشت كه عليبن ابيطالب(ع) بهترين خلق بعد از رسول خدا(ص) است و در سال 215 قمري اعلاميهاي صادر كرد كه هركس معاويه را مدح كند؛ من از او بيزارم. و هركه علي(ع) را سب كند او را مجازات مينمايم، چه افضل مردم پس از پيغمبر(ص) عليبن ابيطالب(ع) است. اين عملكرد مامون سبب شد كه بسياري از دانشوران و مورخان او را شيعه بدانند. «ابن جوزي» مينويسد كه «صولي» و غيره نقل كردهاند كه مامون، عليبن ابيطالب(ع) را بسيار دوست ميداشت.
مامون در ماه صفر سال 204 وارد بغداد شد و 14 سال مهام امور كشور را رتق و فتق كرد. وي سرانجام در سال 219 هجري و به هنگام جهاد با امپراطوري روم شرقي بيمار شد و در طرسوس درگذشت.
مولف كتاب، آغاز مناظره مامون با علما را اين چنين نقل ميكند: «مامون موضوع بحث را مطرح نموده، گفت: من معتقدم كه بهترين انسان بعد از رسول خدا(ص) عليبن ابيطالب(ع) است و هم آن حضرت براي تصدي مقام خلافت و وصايت از ديگران سزاوارتر و اوليتر است. اگر اين عقيده صحيح است مرا تصديق كنيد و اگر به خطا رفتهام، با دليل و برهان، حرف مرا رد كنيد.
اسحاق(بن ابراهيمبن اسماعيل، كه از مشاهير علماي بغداد و مجتهدان عصر خود بود) گفت: اي اميرالمومنين، در بين ما كساني هستند كه نظرشان برخلاف آن چيزي است كه اميرالمومنين ادعا ميكند و البته ما به خاطر بحث و مناظره در اين محفل حضور پيدا كردهايم، لازم است اين موضوع هم بررسي و تحقيق شود.
مامون: اسحاق! اختيار با توست، ميخواهي من سوال كنم و تو و جمع حاضر پاسخ دهيد؛ يا شما پرسش كنيد و من جواب دهم؟
اسحاق گفت: فرصت را غنيمت شمرده و گفتم: اگر اجازه دهيد من از شما سوال ميكنم.
مامون: بسيار خوب، بپرس!...»
مباحثي كه در مناظره مامون و علما مطرح شدند، از اين قرار بودند: فضيلت عليبن ابيطالب(ع) بر خلفاي ديگر، پيشگامي علي(ع) در اسلام، چگونگي اسلام علي(ع)، جهاد در راه خدا، ابوبكر در نبرد سرنوشتساز بدر، ايثار به نفس در انفاق، حكم منكر روايت غير قطعي، حديث پرنده كباب شده، همراهي در غار، «صاحب» دلالت بر فضيلت مصاحب نميكند، نقش برجسته مولا(ع) در هجرت، حديث ولايت(غدير خم)، حديث منزلت.
كتابهاي احقاقالحق، ارشاد، اسبابالنزول، اسدالغابة في معرفةالصحابة، الاستيعاب في اسماءالاصحاب، اعلام، امالي صدوق، امامشناسي و پاسخ به شبهات، امتاعالاسماع، بحارالانوار، بحرالمعارف، تارخ بغداد، تاريخالتراث، تاريخالاسلام، تاريخالخلفا، تاريخ گزيده، تذكرةالخواص، تفسيرالكبير، تهذيبالتهذيب، الجامعالصحيح، حليةالاولياء، خصائص اميرالمومنين(ع)، خصال، ذخائرالعقبي، روضةالواعظين، سفينةالبحار، السيرةالنبويه، سيري در سيره ائمه اطهار(ع)، شواهدالتنزيل، طبقات ناصري، عللالشرايع، عيون اخبارالرضا(ع)، فتحالقدير، كنزالعمال، لغتنامه دهخدا، مجالسالمومنين و ... از منابع مورد استناد مولف در تدوين كتاب حاضرند.
چاپ اول كتاب «اسناد فضيلت مولا(ع)» در شمارگان 2000 نسخه، 56 صفحه و بهاي 5000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما