چاپ اول كتاب «استمرار انقلاب عاشورا» تنظيم واحد پژوهش انتشارات مسجد مقدس جمكران از سوي اين انتشارات منتشر و روانه بازار نشر شد.
گزيده متن پيام مقام معظم رهبري به كنگره علمي بينالمللي امام عليبن موسيالرضا(عليه آلافالتحية والثناء) كه از مورخه 18 تا 22 مرداد ماه 1363 برگزار شد، به اين شرح است:
«تشكيل كنگره علمي زندگي امام هشتم(ع) در جوار تربت پاك آن بزرگوار و همزمان با سالروز ولايت آن حضرت، گام تازهاي در جهت روشنگري چهره تابناك ائمه معصومين(ع) و آشنايي با زندگينامه پرحماسه و پررنج آن پيشوايان عظيمالشان است.
بايد اعتراف كنيم كه زندگي ائمه(ع) به درستي شناخته نشده و ارج و منزلت جهاد مرارتبار آنان حتي بر شيعيان پوشيده مانده است. عليرغم هزاران كتاب كوچك و بزرگ و قديم و جديد درباره زندگي ائمه(ع) امروز همچنان غباري از ابهام و اجمال، بخش عظيمي از زندگي اين بزرگوار را فراگرفته و حيات سياسي برجستهترين چهره خاندان نبوت كه دو قرن و نيم از حساسترين دورانهاي تاريخ اسلام را در برميگيرد، با غرضورزي يا بياعتنايي و يا كجفهمي بسياري از پژوهندگان و نويسندگان رو به رو شده است. اين است كه ما از يك تاريخچه مدون و مضبوط درباره زندگي پرحادثه و پرماجراي آن پيشوايان، تهي دستيم.
زندگي امام هشتم(ع) كه قريب بيست سال از اين دوره تعيين كننده و مهم را فراگرفته، از جمله برجستهترين بخشهاي آن است كه بجاست درباره آن تامل و تحقيق لازم به كار رود.
مهمترين چيزي كه در زندگي ائمه(ع) به طور شايسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر «مبارزه حاد سياسي» است.
از آغاز نيمه دوم قرن اول هجري، كه خلافت اسلامي به طور آشكار با پيرايههاي سلطنت آميخته شد و امامت اسلامي به حكومت جابرانه پادشاهي بدل گشت، ائمه اهلبيت(ع) مبارزه سياسي خود را به شيوههاي متناسب با اوضاع و شرايط، شدت بخشيدند. اين مبارزه بزرگترين هدفش تشكيل نظام اسلامي و تاسيس حكومتي بر پايه امامت بود.
بيشك تبيين و تفسير دين با ديدگاه مخصوص اهلبيت وحي، و رفع تحريفها و كجفهميها از معارف اسلامي و احكام ديني نيز هدف مهمي براي جهاد اهلبيت به حساب ميآمد. اما طبق قرائن حتمي، جهاد اهلبيت به اين هدفها محدود نميشد. و بزرگترين هدف آن، چيزي جز "تشكيل حكومت علوي و تاسيس نظام عادلانه اسلامي" نبود.
بيشترين دشواريهاي زندگي مرارتبار و پر از ايثار ائمه و ياران آنان به خاطر داشتن اين هدف بود و ائمه(ع) از دوران امام سجاد(ع) و بعد از حادثه عاشورا به زمينهسازي دراز مدت براي اين مقصود پرداختند.
در تمام دوران صد و چهل ساله ميان حادثه عاشورا و ولايتعهدي امام هشتم(ع)، جريان وابسته به امامان اهلبيت(ع) يعني شيعيان، هميشه بزرگترين و خطرناكترين دشمن دستگاههاي خلاف به حساب ميآمد. در اين مدت بارها زمينههاي آمادهاي پيش آمد و مبارزات تشيع كه بايد آن را نهضت علوي نام داد، به پيروزيهاي بزرگي نزديك گرديد، اما در هر بار موانعي بر سر راه پيروزي نهايي پديد ميآمد و غالبا بزرگترين ضربه از ناحيه تهاجم بر محور و مركز اصلي اين نهضت؛ يعني شخص امام در هر زمان و به زندان افكندن يا به شهادت رساندن آن حضرت وارد ميگشت و هنگامي كه نوبت به امام بعد ميرسيد اختناق و فشار و سختگيري به حدي بود كه براي آماده كردن زمينه به زمان طولاني ديگري نياز بود.
ائمه(ع) در ميان طوفان سخت اين حوادث، هوشمندانه و شجاعانه تشيع را همچون جرياني كوچك اما عميق و تند و پايدار از لابهلاي گذرگاههاي دشوار و خطرناك گذراندند، و خلفاي اموي و عباسي در هيچ زمان نتوانستند با شهادت امام، جريان امامت را نابود كنند. و اين خنجر برنده همواره در پهلوي دستگاه خلافت، فرو ماند و به صورت تهديدي هميشگي، آسايش را ازآنان سلب كرد.
هنگامي كه حضرت موسيبن جعفر(ع) پس از سالها حبس در زندان هاروني، مسموم و شهيد شد، در قلمرو وسيع سلطنت عباسي اختناقي كامل حكمفرما بود.
در آن فضاي گرفته كه به گفته يكي از ياران امام عليبن موسي(ع) "از شمشير هارون خون ميچكيد"، بزرگترين هنر امام معصوم و بزرگوار ما آن بود كه توانست درخت تشيع را از گزند طوفان حادثه به سلامت بدارد و از پراكندگي و دلسردي ياران پدر بزرگوارش مانع شود، و با شيوه تقيهآميز شگفتآوري، جان خود را كه محور و روح جمعيت شيعيان بود، حفظ كند و در دوران قدرت مقتدرترين خلفاي بنيعباس و در دوران استقرار و ثبات كامل آن رژيم، مبارزات عميق امامت را ادامه دهد.
تاريخ نتوانسته است ترسيم روشني از دوران ده ساله زندگي امام هشتم(ع) در زمان هارون و بعد از او در دوران پنج ساله جنگهاي داخلي ميان خراسان و بغداد به ما ارائه كند؛ اما به تدبر ميتوان فهميد كه امام هشتم(ع) در اين دوران، همان مبارزه دراز مدت اهلبيت(ع) را كه در همه اعصار بعد از عاشورا استمرار داشته، با همان جهتگيري و همان اهداف ادامه ميداده است.
هنگامي كه مامون در سال 198 هجري قمري از جنگ قدرت با امين فراغت يافت و خلافت بيمنازع را به چنگ آورد، يكي از اولين تدابير او حل مشكل علويان و مبارزات تشيع بود. او براي اين منظور، تجربه همه خلفاي سلف خود را پيش چشم داشت. تجربهاي كه نمايشگر قدرت، وسعت و عمق روزافزون آن نهضت و ناتواني دستگاههاي قدرت از ريشهكن كردن و حتي متوقف و محدود كردن آن بود. او ميديد كه سطوت و حشمت هاروني حتي با به بند كشيدن طولاني و بالاخره مسموم كردن امام هفتم(ع) در زندان هم نتوانست از شورشها و مبارزات سياسي، نظامي، تبليغاتي و فكري شيعيان مانع شود. او اينك در حالي كه از اقتدار پدر و پيشينيان خود نيز برخوردار نبود و به علاوه بر اثر جنگهاي داخلي ميان بنيعباس، سلطنت عباسي را در تهديد مشكلات بزرگي مشاهده ميكرد، بيشك لازم بود به خطر نهضت علويان به چشم جديتر بنگرد. شايد مامون در ارزيابي خطر شيعيان براي دستگاه خود واقعبينانه فكر ميكرد.
گمان زياد بر اين است كه فاصله پانزده ساله بعد از شهادت امام هفتم(ع) تا آنان روز و بهويژه فرصت پنج ساله جنگهاي داخلي، جريان تشيع را از آمادگي بيشتري براي بر افراشتن پرچم حكومت علوي برخوردار ساخته بود.
مامون اين خطر را زيركانه حدس زد و در صدد مقابله با آن برآمد و به دنبال همين ارزيابي و تشخيص بود كه ماجراي دعوت امام هشتم(ع) از مدينه به خراسان و پيشنهاد الزامي وليعهدي به آن حضرت پيش آمد. و اين حادثه كه در همه دوران طولاني امامت، كمنظير و يا در نوع خود بينظير بود، تحقق يافت.
اكنون جاي آن است كه به اختصار، حادثه ولايتعهدي را مورد مطالعه قرار دهيم. در اين حادثه امام هشتم عليبن موسيالرضا(ع) در برابر يك تجربه تاريخي عظيم قرار گرفت و در معرض يك نبرد پنهان سياسي كه پيروزي يا ناكامي آن ميتوانست سرنوشت تشيع را رقم بزند، واقع شد.
در اين نبرد، رقيبي كه ابتكار عمل را به دست داشت و با همه امكانات به ميدان آمده بود، مامون بود، مامون با هوشي سرشار و تدبيري قوي و فهم و درايتي بيسابقه، قدم در ميداني نهاد كه اگر پيروز ميشد و اگر ميتوانست آن چنان كه برنامهريزي كرده بود كار را به انجام برساند، يقينا به هدفي دست مييافت كه از سال چهل هجري، يعني ميتوانست درخت تشيع را ريشهكن كند، و در جريان معارضي را كه همواره همچون خاري در چشم سردمداران خلافتهاي طاغوتي فرو رفته بود، به كلي نابود سازد.
اما امام هشتم(ع) با تدبيري الهي بر مامون فائق آمد و او را در ميدان نبرد سياسي كه خود به وجود آورده بود، به طور كامل شكست داد. و نه فقط تشيع، ضعيف يا ريشهكن نشد، بلكه حتي سال 201 هجري قمري، يعني سال ولايتعهدي آن حضرت، يكي از پربركتترين سالهاي تاريخ تشيع شد و نفس تازهاي در مبارزات علويان دميده شد. و اين همه به بركت تدبير الهي امام هشتم(ع) و شيوه حكيمانهاي بود كه آن امام معصوم در اين آزمايش بزرگ از خويشتن نشان داد... .»
در انتها اين پيام آمده است: «اين گذري بر يكي از فصلهاي عمده زندگينامه سياسي دويست و پنجاه ساله اهلبيت(ع) بود كه اميد است محققان و انديشمندان و كاوشگران تاريخ قرنهاي اوليه اسلام، همت بر تنقيح و تشريح هرچه بيشتر آن بگمارند.
دانشگاه اسلامي رضوي كه امروزه به ميمنت سالگرد ولادت اين امام بزرگوار و در پرتو فيوضات معنوي مرقد پاك و تابناك آن حضرت گشايش مييابد، خوب است بخشي از تلاش و فعاليت خود را به روشنگري اين تاريخ درسآموز و پندآموز اختصاص دهد، و طي كاري جمعي و همهجانبه، تاريخ سياسي زندگي ائمه(ع) را با توجه به عنصر مبارزه كه محور اصلي اين تاريخ است، براي نسلهاي امروز و فرداي جهان اسلام ترسيم كند.»
چاپ اول كتاب «استمرار انقلاب عاشورا» در شمارگان 3000 نسخه، 32 صفحه و بهاي 3500 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما