كتاب «خانواده در قرآن» (ويرايش دوم) نوشته آيتالله دكتر احمد بهشتي از سوي موسسه بوستان كتاب به چاپ يازدهم رسيد.\
يكي از موضوعات بسيار مهم در قرآن مجيد، خانواده است. در حقيقت خانواده، خشت بناي اجتماع است و اگر خانوادهها سالم و متعالي و استوار باشند، ميتوان به داشتن جامعهاي سالم و متعالي و استوار، اميدوار بود؛ همچنان كه اگر خشت يا آجر سالم و محكم داشته باشيم، ميتوانيم اميدوار باشيم كه ساختماني محكم و مستحكم بهوجود آوريم.
خانواده در ساختمان جامعه همچون «اتم» در ساختمان اجسام طبيعي است، در ساختمان «اتم» دو جزء اصلي به نام «الكترون» و «پروتون» وجود دارند و اين دو جزء، در جذب و انجذاب يكديگر قرار دارند با اين تفاوت كه «پروتون» هسته مركزي است و «الكترون»، ضمن تكاپوي شبانهروزي، همواره بر گرد مركز خود ميچرخد و از حوزه جاذبه محور مركزي خود خارج نميشود و فاصله نميگيرد و اگر به نيروي شكننده اتم كه نيروي قهري و غير طبيعي است، اين دو جزء مكمل، از حوزه جذب و انجذاب يكديگر خارج شوند، نيروي مهارشده عظيمي رها ميشود كه ميتواند ويرانيهايي نيز بهبار آورد!
زن و مرد، دو جز مكمل يكديگر و سازنده «اتم خانواده»اند. مرد «الكترونوار» بر محور وجود زن -كه در حكم پروتون است- ميچرخد و نبايد از حوزه جذب و انجذاب همسر خويش خارج شود و زن نيز بايد جاذبه وجودي خود را در كشش شوهر تقويت كند تا اين «اتم» متلاشي نشود كه اگر متلاشي شود و پيوند خانواده -به وسيله طلاق!- از هم بگسلد، نيرويي رها ميشود كه ميتواند «عرش عظيم» الهي را به لرزه درآورد!
در اين كتاب، نگارنده با الهام از قرآن مجيد و استفاده از رهنمودهاي پيشوايان ديني، خانواده را با چنين نگرشي مطالعه ميكند و آن عظمت و قداستي كه شايسته و در خور آن است، كشف كرده و اميدوار است از اين رهگذر، گامي در راه استحكام خانواده برداشته باشد.
در بخشي از مقدمه چاپ دوم اين اثر، در مورد مسائل و مشكلاتي كه خانوادههاي امروزي دچار آن شدهاند، آمده است: «مشكل امروز اين است كه زن و مرد را به جاي اين كه در نظام خانواده، همكار و همفكر و متعاون قرار دهند، رقيب يكديگر كردهاند. كجا و كي در نظام آفرينش ميان زن و مرد براي جذب شدن در بازار كار رقابت بوده است؟ اينها را براي رقابت نيافريدهاند، بلكه براي سكون و آرامش يكديگر آفريدهاند. هنگامي اينها ميتوانند وسيله سكون و آرامش يكديگر باشند كه يكي از آنها مسووليت بيرون خانه و ديگري مسووليت درون خانه را بر عهده گيرد. در روايتي از امام باقر(ع) چنين ميخوانيم: "تقاضي علي و فاطمه الي رسولالله فيالخدمة، فقضي علي فاطمة بخدمة مادونالباب، و قضي علي علي بما خلفه. قال: فقالت فاطمة: فلا يعلم ما داخلني منالسرور الا الله باكفائي رسولالله تحمل رقابالرجال؛ علي و فاطمه در مورد خدمات خانواده از پيامبر اكرم تقاضاي راهنمايي كردند. او بر فاطمه خدمت درون خانه و بر علي خدمت بيرون خانه را مقرر داشت. امام باقر فرمود: فاطمه چنين گفت: تنها خدا ميداند كه بازداشتن من از وظايف مردان چقدر مرا خوشحال كرد".»
نتيجه همين رهنمود است كه امام صادق(ع) فرمود: «كان اميرالمومنين(ع) يحتطب و يستقي ويكنس، و كانت فاطمة(س) تطحن و تعجن و تخبز؛ اميرالمومنين(ع) هيزمكشي ميكرد وآب ميآورد و جارو ميكرد و فاطمه(س) آرد ميكرد و خمير ميكرد و نان ميپخت.
اين تقسيم كار به مذاق بزرگترين زوج متكامل عالم، كه پس از زفاف و آغاز زندگي نوين، از پيشواي بزرگ اسلام تقاضاي تقسيم كار ميكنند، بسيار گواراست. فاطمه(س)، از آن پس، با آرامش خاطر در پناه تلاشهاي اقتصادي و معيشتي همسر بزرگوار و مهرباني چون علي(ع) به خانهداري و تربيت اولاد پرداخت و به عنوان الگويي تام و كامل، براي زن مسلمان تا ابد، خط سير زندگي را ترسيم نمود و صد البته كه آن جا كه احساس وظيفه و مسووليت كرد، در برابر حاكمان زمان به امر به معروف و نهي از منكر پرداخت و اشكالات و انحرافات را بازگو كرد و در اين جا نيز عنوان بازوي تواناي امامت و ولايت، وظايف و مسووليتهاي خود را انجام داد تا زنان خانهدار بدانند كه خانهداري مانع شركت در سرنوشت سياسي جامعه و تلاش و مبارزه در راه برانداختن كژيها و انحرافات نيست، و چه بسا زن با تضمين اقتصادي و وجود پناهگاهي چون شوهر، بهتر ميتواند براي جامعه و فرزندانش مظهري از مظاهر مبارزه و امر به معروف و تقويت سنگر جهاد باشد.»
اسلام از اينگونه الگوها بهويژه در خاندان پيامبر اكرم(ص) و در ميان اهلبيت عصمت و طهارت(ع) كم ندارد. در نهضت كربلا، خواهران و دختران و برخي از همسران امام حسين(ع) -بهويژه زينب و رباب و سكينه- حضور جدي و نقش بسيار حساسي بر عهده داشتند و اصولا بايد حافظان كيان تشيع را بعد از پيامبر(ص)، نيمي از زنان و نيمي از مردان بشناسيم. در كنار علي(ع) زهرا(س) و در كنار عمار و ابوذر و سلمان نيز همسران آنهايند و در حالي كه پدر و مادر عمار در سالهاي اول بعثت به دست مشركان كشته شدهاند. از آن پس نيز زناني از اهلبيت و شيعيان، عهدهدار پاسداري از مذهب تشيع بودند و در اين راه از هيچگونه فداكاري اغماض نكردند.
نويسنده كتاب در بخش ديگري از مقدمه آن، به نقش زن و جهاد او اشاره ميكند و مينويسد: «در نظام خانوادگي اسلام، جهاد زن، حسن تبعل و شوهرداري نيكوست. امام كاظم(ع) فرموده است: "جهادالمراة حسنالتبعل". زني كه با حسن تبعل، سنگر خانواده را تقويت كند و مركز و محوري باشد كه شوهر و اولاد از هر سو بدو روي آورند و خود در به در بدين سو و آن سو براي تامين معاش نچرخد، نه تنها خود كامياب و سعادتمند است كه با حسن تبعل، همسر و فرزندان را هم كامياب ميكند. اسماء بنت يزيد به نمايندگي از زنان به محضر پيامبر اكرم(ص) شرفياب ميشود و سوال ميكند: آيا زناني كه به كار و تلاش در محيط خانواده ميپردازند با مرداني كه در راه خدا جهاد ميكنند و در بيرون خانه به تشييع جنازهها و عيادت بيماران و جمعه و جماعت ميپردازند، در اجر و ثواب شريكند يا نه؟ پيامبر اكرم(ص) برايش توضيح ميدهد: اگر زنان وظايف همسري را به خوبي انجام دهند و در راه جلب خشنودي و موافقت شوهران بكوشند، با همه اينها برابري ميكند.
از اين گونه مطالبي كه از پيشوايان معصوم دين، به يادگار مانده، استنباط ميشود كه زن نيز بايد همانند مرد، اهل جهاد و مبارزه و تلاش باشد و از اين حيث ميان آنها، مشابهت و مماثلت است و با يكديگر تفاوتي ندارند. تفاوت در نحوه و كيفيت جهاد است. سلاح جهاد مرد، شمشير و نيزه و تفنگ است و سلاح جهاد زن، عواطف همسري و مادري و به كارگيري صحيح آنهاست. سرمايه مرد، نيروي كار و توليد مواد غذايي و صنعتي و خوراك فكري و روحي است و سرمايه زن، خيرات و بركات عاطفي است. او ماشين محرك نيروي كار است، نه نيروي كار. اگر او در محيط خانواده، آرامشبخش روح و روان همسر و فرزندان نباشد، نيروي كار و تلاش اقتصادي به ركود و خمودي كشيده ميشود و اين، همان فاجعهاي است كه در زير سايه شوم "كنوانسيون"ها و شعارهاي دروغين رفع تبعيض كه هدفي جز افزايش نيروي متقاضي كار و استثمار و دادن پول كمتر در برابر كار بيشتر ندارند، به بار ميآيد.»
چاپ يازدهم كتاب «خانواده در قرآن» در شمارگان 5000 نسخه، 420 صفحه و بهاي 60000 ريال از سوي موسسه بوستان كتاب راهي بازار نشر شد.
نظر شما