کتاب «غروي اصفهاني، نابغه نجف» نوشته محمد صحتي سردرودي، تهيه شده به سفارش پژوهشکده باقرالعلوم(ع) از سوي موسسه بوستان کتاب تجديد چاپ شد. اين اثر که از مجموعه كتابهاي «ديدار با ابرار» است، زندگي علمي و عملي آيتالله شيخ محمدحسين اصفهاني مشهور به غروي را در فصلهاي متعددي بررسي ميكند.\
اين اثر در شش فصل، زندگاني علمي و عملي آيتالله غروي را بررسي کرده است. از نخجوان تا نجف، سرچشمههاي نور، در آسمان آثار و ابتکار، شاگردان و برگزيدگان، يک سبد داستان سبز، از ديدگاه ديدهوران، عناوين فصول ششگانه اين کتابند.
بر اساس مطالب كتاب، «درد امروز بشر، مولود فقر صنعت و تکنولوژي نيست، بلکه بيشتر نتيجه کمبود معنويت و اخلاق و فرهنگ است. انساني که سالهاست بر کره ماه قدم نهاده، هنوز يک بار در قلب مهتابي و کرانه باورهاي فطري خويش خيمه نزده است.
انسان روزگار ما با ابزارهاي پيشرفته و پيچيده، اوج کهکشانها و اقيانوسها را رصد ميکند، ولي در ميان امواج متراکم ظلمت برخاسته از کردار و رفتار ظالمانه، خويشتن خويش را گم کرده است.
انسان هرچه بيشتر ميدود، دورتر، خستهتر، مأيوستر و ناکامتر ميشود. در اين ظلمتآباد که مدعيان هدايت انسان، وي را در ميان گرد و غبار کوير جهل و نفاق و فقر و بيداد، سرگردان کردهاند، تشخيص آب از سراب و راه از بيراهه بسيار دشوار است.
در اين "حيرت آباد انديشهها" نسل جوان چگونه راه را پيدا کند و صراط سعادت را از جادههاي منتهي به سوي پرتگاه و گردنههاي دزدان فضيلت، باز شناسد؟ معرفت درست و نادرست را با کدام ميزان بسنجد و اخلاق و ادب را در کدام مکتب بياموزد؟ بدون شک، بسياري از مذاهب و فلسفهها و برنامهها و سياستهاي فرهنگي، اجتماعي با پوشش واژههاي "بينالمللي" و "آزادي" و "حقوق بشر" و "دموکراسي" شکارگاه شيطان است و دامگاه طاغوت و کوير خشک و خشن و تاريک زندگي جوانان.»
به عقيده نويسنده، براي ما «مسلمين جهان» چه برنامهاي مطمئنتر از قرآن و چه تفسيري صادقانهتر از فهم عترت و کدام کلاس غنيتر و عميقتر از محضر درس اهلبيت پيامبر(ص) که قرآن و حديث را در زندگي خويش تجسم بخشيدند و اسوههاي ايمان و آزادي و دانش و اخلاق بودند و اکنون که در عصر غيبت امام(عج) دست از دامن برکتخيز و نگاه مهرآميز و حضور روح پرور آنان کوتاه است، تماس با چه کساني ميتواند ما را ميهمان کلاس علم و تهذيب ايشان کند و از زلال کوثر آسماني سيرابمان سازد؟
به يقين هر که آنان را بهتر شناخته و در درياي گوهرخيز ايشان شنا کرده، لؤلؤ و مرجانشان را به کف آورده و در سفينه فقاهت ريخته است، ميتواند راهنماي گمشدگان وادي حيرت شود و درفش رهبري بشر برافرازد.
عالمان رباني و ابرار دانشور که رنگي از عظمت و پاکي در رفتار دارند و نوري از عرفان و الهام در انديشه، قلبي سرشار از عشق در سينه، «نگهبان فرهنگ» وحياند و «غريو بيداري»، آفتاب نيمه شبهاي زندگياند، ستاره سعادت و ميزان معرفتند و «شکوه مرجعيت»، «ابوذر امام»اند و الگوي قيام.
زندگي پربار ابرار، آينه حيات امامان نور است و «سفير آزادي» از زنجير بيداد و جهنم استبداد. نسل جوان بايد با «لالههاي محراب» آشنا شود و «ماه مجلس» را بشناسد و در کنار «مفسر نور» بنشيند به تماشاي «ساحل صحيفه» برخيزد، تا آب را از سراب باز شناسد.
دانشوران اسلام و علمداران فرهنگ شيعي در جاي جاي زمين و لحظه لحظه زمان، پرچم پرافتخار دفاع از انسان و ايمان را به اهتزاز درآوردند و خود سوختند تا زندگي نسل فردا را روشن کنند و بر چوبه دار بالا رفتند تا نشستن مشروطه انگليسي در جايگاه عدالتخانه مسلماني را فرياد برآورند.
بازگويي سيرت عالمان راستين که همان پارسايي، آزادگي، بندگي و دانشاندوزي است، صراط مستقيمي به حساب ميآيد كه براي پويندگان حق و تشنگان معرفت و راهي است براي جذب قشر جوان به مذهب و دفع تهاجم فرهنگي دشمن.
چاپ دوم کتاب «غروي اصفهاني، نابغه نجف» در شمارگان 1000 نسخه، 164 صفحه و بهاي 34000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما