یکشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۰
طعم شيرين زندگي مكتبي

كتاب «الفباي زندگي (آشنايي با اصول و عوامل تحكيم خانواده)» نوشته جواد محدثي از سوي موسسه بوستان كتاب به چاپ هشتم رسيد. كتاب حاضر در 10 عنوان، الفباي زندگي را براي آشنايي با اصول عوامل تحكيم خانواده بازگو مي‌كند.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اثر حاضر، گامي در راه شناخت اصول اوليه يك زندگي سالم، عاطفي، عاقلانه و عاشقانه بر مبناي آموزش‌هاي مكتب است كه براي هر خانواده ـ‌به‌ويژه آنان كه در آغاز اين راهند‌ـ مي‌تواند راهنمايي براي عمل باشد تا طعم شيرين «زندگي مكتبي» در كانون خانواده را بيشتر بچشند.

آنچه در اين كتاب مي‌خوانيم، چيزي جز الفباي اوليه زندگي سعادتمندانه نيست. به يقين در متون و منابع و كتب مفصل‌تر، رهنمودهاي فراواني با الهام از مكتب وحي و تعاليم قرآن و عترت آمده است كه مي‌سزد آنها را بياموزيم و به كار ببنديم.

كتاب حاضر در 10 عنوان، الفباي زندگي را براي آشنايي با اصول عوامل تحكيم خانواده بازگو مي‌كند.
 
كاميابي و سعادت، گمشده و مطلوب همگان است، ليكن اين كه كاميابي به چيست و سعادت در چيست و چگونه به دست مي‌آيد، سوالي است كه ذهن بسياري را به خود مشغول ساخته است.

به عقيده نويسنده، اگر زندگي برخوردار از صلح و صفا، محبت و احترام، قدرشناسي و همكاري، حق‌شناسي و مراعات حقوق و ادب و آداب شايسته باشد، براي افراد، بهشتي دوست‌داشتني پديد مي‌آورد، اما اگر زندگي‌ها از روح تفاهم و معرفت و وفا تهي باشد و نزاع و كشمكش و كينه و كدورت و خودخواهي و خودمحوري بر آن سايه افكند، جهنمي بيش نخواهد بود.
در سايه زندگي مشترك زن و شوهر، فرزندان به دنيا مي‌آيند، بزرگ مي‌شوند و آداب اجتماعي مي‌آموزند. روح و جان و فكر كودكان هم در همين كانون شكل مي‌گيرد. تربيت فرزندان شايسته و باشخصيت و مفيد به حال جامعه، آبروبخش والدين و زينت‌بخش زندگي است. برعكس، بي‌توجهي به تربيت فرزند، نسلي فاسد، بي‌هويت و مردم‌آزار پديد مي‌آورد كه مايه رنج روحي و بي‌آبرويي پدر و مادر و عامل انحطاط جامعه مي‌شود. بازخواست خداوند در قيامت نسبت به اين سهل‌انگاري در تاديب هم به جاي خود.

كانون خانواده هم مي‌تواند مهد انسان‌سازي باشد، هم مي‌تواند كانون بحران شود؛ تا رفتار و منش والدين و اهتمامشان به مسايل مهم و حياتي زندگي چقدر باشد و با بزرگ و كوچك و افراد خانواده و فاميل چگونه برخوردي داشته باشند.

محدثي در پاسخ به اين سوال كه «درس‌هاي زندگي را چه زمان بايد آموخت؟» مي‌نويسد: «بسياري پس از سپري شدن عمر و در سن پيري، با تجربه‌هاي تلخ و شيرين يك عمر، درمي‌يابند كه چگونه بايد زيست و چگونه بايد معاشرت كرد و چگونه بايد فرزند تربيت كرد و تدبير امور زندگي را بر چه پايه‌اي بايد استوار ساخت، ولي؛ ديگر فرصت زيستن و مجال به كار بستن تجربه‌ها نيست. اگر تجربه‌ها را در آغاز زندگي داشته باشيم، حياتي پربارتر و سعادتمندانه‌تر خواهيم داشت.
حال سوال اين است كه اصول اوليه زندگي برين چيست و الفباي حيات برتر و زندگي مشترك و معاشرت شايسته كدام است؟ و روش مردم‌دوستانه و خداپسندانه چيست؟
انسان‌ها، گرچه واحدهاي جدا از يكديگرند، اما عوامل مختلفي از اين آحاد، «مجموعه» پديد مي‌آورد و آنان را به شكل‌هاي مختلفي «با هم» و مرتبط با يكديگر مي‌سازد. «خانواده» يكي از اين گونه مجموعه‌هاست و از مقدس‌ترين نهادهاي اجتماعي و پيوند دهنده افراد به شمار مي‌آيد.
آنچه افراد را وادار مي‌سازد كه با هم زندگي مشترك و جمعي داشته باشند و در واقع، زيرساخت پديد آمدن اين گونه نهادها، «نياز متقابل» آنان است، چه در مسايل فكري و حل مشكلات اجتماعي خود، چه در مسايل و زمينه‌هاي اقتصادي و اشتغال و معيشت، و چه از نظر روحي و عاطفي و غريزي.»

چاپ هشتم كتاب «الفباي زندگي (آشنايي با اصول و عوامل تحكيم خانواده)» در شمارگان 5000 نسخه، 100 صفحه و بهاي 13000 ريال راهي بازار نشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها