سه‌شنبه ۶ مهر ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۸
شوخي با منتقدان زندگي‌نامه‌ها در «من ژانت نيستم»

محمد طلوعي درباره مجموعه داستانش با نام «من ژانت نيستم»، كه در حال انتشار است،‌ گفت: داستان‌هاي اين مجموعه بستري رئال دارند و در فضاهايي سوررئال شكل مي‌گيرند و مضمون كلي آن‌ها نوعي شوخي با منتقدان زندگي‌نامه‌هاست.\

 به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، طلوعي درباره «من ژانت نيستم» كه به زودي از سوي نشر افق منتشر مي‌شود، گفت: داستان‌هاي اين مجموعه در حقيقت به هم متصلند، ولي در فضاهاي متفاوتي شكل مي‌گيرند.

وي افزود: راوي همه داستان‌هاي اين كتاب اول شخص و به نوعي خودم هستم و در فضاي كلي اغلب داستان‌ها يك شوخي كوچك با منتقدان زندگي‌نامه‌ها شده است. 

وي افزود: نقد زندگي نويسنده‌ها براساس زندگي‌شان از قرن 19 به دليل تفوق روانشناسي رواج مي‌يابد. اين ديدگاه براي منتقد نوعي پيش‌فرض محسوب مي‌شود كه نظرش را اين‌گونه طرح كند كه نويسنده در داستان‌هايش در حال فرافكني عقده‌هاي رواني و يا گسترش روياهاي خود است و رويكرد به مقوله نقد، رويكردي روانكاوانه مي‌شود. 

طلوعي تصريح كرد: در فصل‌هاي مختلف اين كتاب اتفاقاتي مي‌افتد كه هر نويسنده به گونه‌اي بايد پاسخگو باشد.

به گفته طلوعي، «پروانه»، «من ژانت نيستم»، و «تولد رضا دلدار نيك» نام برخي داستان‌هاي اين مجموعه‌اند. 

«قرباني باد موافق» نام اولين رمان اين مترجم است كه در سال 85 از سوي نشر افق به چاپ رسيده است.

«خاطرات بندباز»(مجموعه شعر)، «تئاتر بودگي»(ترجمه مجموعه مقالاتي درباره تئاتر) و «اورفه»(ترجمه شعر، نمايشنامه از تد هيوز)،‌ نام برخي آثار منتشر شده طلوعي‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها