به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «راز ماندگاری مثنوی مولانا در عصر انفورماتیک» عصر دیروز(27 آذر) با حضور نسرین جهانگرد، مولف کتاب، مهدی دانشیار، استاد فلسفه فیزیک، علی محمد صابری، دبیر این نشست و جمعی از علاقهمندان این حوزه در سرای اهل قلم برگزار شد.
صابری: معنای علم در اعصار مختلف تغییر کرد
صابری در ابتدای سخنانش به معنای علم و تغییراتی که در اعصار مختلف داشته است اشاره کرد و گفت: معنای علم در اعصار مختلف دچار تغییر و تحول شده است. در آغاز معنای آن «دایانا» بود. در دوره افلاطون به «دیانویا» به معنای استدلال تغییر یافت. در عصر جدید نیز به تئوریها تغییر کرده است. به عبارت دیگر علمی که در ابتدا در نزد مشرقیان بود در عصر یونانیان معنای فلسفی مییابد و از آن دوران تا عصر جدید فلسفه بر مبنای همین علم مادر تمام علوم میشود.
وی در ادامه درباره بررسی پدیدارشناسانه توضیحاتی ارائه کرد و گفت: در بررسی پدیدارشناسانه ریشههای فکری یک عارف را با منشاء و منبع آن تطبیق میدهند. در مکتب مولوی که مکتب عرفانی است ما میبینیم که تصوف و تشیع یکی میشود، نمونه آن بحث انسان کامل است.
دیبر این نشست در بخش دیگر از سخنانش از عرفان و تصوف به عنوان مغز دین یاد کرد و اظهار داشت: عرفان و تصوف راه تکامل روحی و معنوی انسان و رسیدن او به خداست. هنگامیکه از جنبههای روانشناسی عرفان را بررسی میکنیم باید به حوزه مغز برسیم این در حالی است که عرفان با حوزه قلب ارتباط دارد. همچنین عرفان در مقام ایمان رابطه فردی انسان با خداست.
وی به منابع بسیاری که مولف کتاب از آنها بهره گرفته است اشاره کرد و این امر را یکی از نکات مثبت کتاب برشمرد.
صابری در بخش دیگر از سخنانش مولوی را در سنت تصوف راستين اسلامی معرفی کرد و گفت: مولوی ادب را نزد عرفا آموخته و علم را سینه به سینه از شمس تبریزی گرفته و تمام وجود او از علم الهی سرشار شده است. او عارف شاعر است. یعنی از عرفان به شعر رسیده و جزو مجذوبان سالک است. او همچون پرندهای شاهباز به سرعت مسیر سخت سیر و سلوک در عرفان را طی میکند.
وی در ادامه توضیح داد: مولوی «مثنوی معنوی» و «غزلیات شمس» را در دو حالت عرفانی متفاوت سروده است. «مثنوی معنوی» را در حالت سهو و این جهانی بودن و به عبارت دیگر در حال سلوک سروده است و «غزلیات شمس» را در حال محو و این جهانی نبودن سروده است.
این پژوهشگر در پایان سخنانش یکی دیگر از نکات مثبت کتاب را پرداختن مفصل به دو مبحث عقل و عشق برشمرد و اظهار داشت: عقلی که مولوی نمیپذیرد عقل حسابگر و دنیوی است. این عقل مورد تایید عرفا نیست. عرفا عقلی را که به بندگی انسان درمیآید می پذیرند. البته این امر باید مشروط باشد. از سوی دیگر حقیقت عشق نزد خداوند همچون حقیقت وجود است.
جهانگرد: عرفان مولانا همان ارتباط با نور هستی است
در ادامه جهانگرد، مولف کتاب «راز ماندگاری مثنوی مولانا در عصر انفورماتیک» گفت: در اشعار مولانا سعی کردم مطالبی را که مطابق زمان حاضر است بررسی کنم. مولانا شاعر عارف و عاشقپیشهای بوده و عشق را زیربنای جامعه میدانسته است. در بررسیهایی که در این کتاب صورت گرفته اساس کار رویکرد پدیدارشناسانه و تحلیل هرمنوتیک بوده است تا عرفان و عشق از دنیای مرموز آنها خارج و درک آن برای همگان امکانپذیر شود.
وی به ماخذ مثنوی اشاره و تصریح کرد: قرآن و احادیث ماخذ مثنوی معنوی» هستند. مولانا یکی از شاخصهای فرهنگ معنوی اسلامی است. در عرفان روشنفکران میان عرفان، آزادی و برابری نوعی گسست وجود دارد. یعنی عرفان شخصی است. اما عرفان عصر تکنولوژی کاملا با آزادی و برابری در پیوند است.
این نویسنده در ادامه توضیح داد: مولوی از دیدگاه معرفتشناسی عقلگراست. عرفان و معرفت از یک ریشهاند. او همچون دیگر عارفان بزرگ بر دو گونه معرفت را باور دارد یکی معرفتی که به ظن و دیگری معرفتی که به یقین میانجامد.مولانا جبرگراست اما به اختیار نیز معتقد است.
وی در بخش دیگر از سخنانش درباره نسبت اندیشه مولانا با فیزیک کوانتمی اظهار داشت: در دنیای کوانتمی ناچیزی که درک نشود وجود ندارد. از سوی دیگر با مطالعه کتابهای علمی در حوزههای مختلف و نظریههایی که از دانش کوانتوم سخن میگویند همگی نشان دهنده دگرگون شدن کائنات است.
جهانگرد به ارائه نمونههایی از جبر و اختیار و بینظمی در داخل نظم پرداخت و افزود: هدف از ذکر این نمونهها رسیدن به این نتیجه است که دامنه تفکر و تعقل بشری بسیار گسترش یافته است. معنویت امروز منحصرا مربوط به مردم و ارتباط با آنها و وسیلهای برای عروج به ذات پروردگار است.
وی در پایان سخنانش تشریح کرد: در بخشی از این کتاب درباره موسیقی نیز سخن به میان آمده است بر همین اساس نظریه موسیقی فیثاغورس را ارائه کردهام. همچنین در کتاب به این نتیجه رسیدهام که عرفان مولوی همان ارتباط با نور هستی است. از سوی دیگر دریافت مولانا دریافت اشراقی اما دریافت فیزیک کوانتمی دریافت مشاهدهای در آزمایشگاه است.
دانشیار: رابطه تنگاتنگی میان فیزیک و الهیات وجود دارد
در بخش پایانی این نشست دانشیار، به ارائه توضیحاتی درباره فیزیک قرن بیستم پرداخت و گفت: متاسفانه در ایران فلسفه فیزیک هزمان با علم آن وارد نشده است و پس از گذشت یک قرن آرام آرام این فلسفه وارد میشود. در اوایل قرن بیستم با توجه به شکستهایی که در حوزه فیزیک نیوتنی به وجود آمده بود سبب شد تا انیشتن بحثهای جدیدی را در مسائل اساسی فیزیک یعنی فضا، جرم و زمان ارائه کند.
وی در ادامه توضیح داد: با توجه به مطلق بودن سرعت نور، انیشتین نسبیت خاص را پایهگذاری کرد. به عبارت دیگر انیشتین اصالت را از جرم، فضا و زمان میگیرد و این اصالت را تنها برای نور قائل میشود. البته نسبیت خاص در محیطهای شتابدار مطرح می شود. انیشتین پس از 10 سال بحث نسبیت عام را برای محیطهای غیرشتابدار نیز مطرح کرد.
این استاد دانشگاه در بخش دیگر از سخنانش از برتراند راسل به عنوان یکی از شارحان فلسفه نسبیت خاص یاد و تشریح کرد: ماتریالیستها معتقد بودند جهان از ماده خلق شده است اما ایدهآلیستها معتقدند ماده آن چیزی است که جرم دارد و جرم معادل انرژی است. پس جرم یا انرژی در فضا و زمان وجود دارد. از سوی دیگر انرژی ضرب در زمان، حادثه یا رویداد را سبب میشود. پس مطابق تعریف انیشتین جهان از حوادث به وجود آمده است. رویدادها و حوادثی که بهطور دایم در حال سیلان و نو به نو شدن هستند. این امر همانند حرکت جوهری فلسفه ملاصدراست.
وی بار دیگر از اصالت بخشیدن انیشتین به نور یاد کرد و اظهار داشت: راسل نیز میگوید آن چه در جهان وجود دارد حقیقت نور است. انسان تنها پراشهای نور را میبیند و سپس آنها را نامگذاری میکند. انسان به جزء نور چیزی را درک نمیکند و جهان نیز از یک فضا و زمان تشکیل شده که نور به آن هویت داده است. در فلسفه اشراق نیز اصالت به نور داده شده و جهان دائما در حال نو به نو شدن است.
دانشیار افزود: اصالت ماده به اصالت ذهن بازمیگردد. فیزیک نسبیت و فلسفه آن نیز یک فیزیک و فلسفه ایدهآلیستی است. اما در فیزیک قرن بیستم علاوه بر نسبیت حوزه فیزیک کوانتومی نیز وجود دارد. این فیزیک در پی بحرانهایی به وجود آمد که در فیزیک قرن نوزدهم موجود بود.
وی در ادامه توضیح داد: ماکس پلانک بنیانگذار فیزیک کوانتومی است. پیش از فیزیک کوانتومی تصور بر این بود که توزیع انرژی در جهان فلهای است اما مشخص شد که توزیع انرژی به صورت بستهای است. در کوانتوم چیزی به نام فضا و زمان وجود ندارد. در حال حاضر بیشتر سمینارهایی که در حوزه فیزیک کوانتوم برگزار میشود در ارتباط با فلسفه آن است. مکانیک کوانتومی، کوانتایی است ریاضی و مجرد از فضا و زمان و به عبارت دیگر ریاضی بودن آن به معنای ذهنی بودنش است.
این استاد فلسفه فیزیک با تاکید بر این امر که طبق دیدگاه کوانتومیها جهان زاییده ذهن ماست گفت: هنگامیکه اصالت را به ذهن میدهیم پس آنچه ادراک نشود وجود ندارد. ما نیز در احادیث نیز داریم که می گوید نخستین چیزی که در جهان خلق شده عقل اول است.
وی در بخش دیگر از سخنانش اظهار داشت: از سوی دیگر رابطه تنگاتنگی میان فیزیک و الهیات وجود دارد. برای فردی که جهانبینی توحیدی و عرفانی دارد این بهترین وسیله برای رسیدن به عرفان است.
دانشیار در پایان برای تکمیل صحبتهای خود چند کتاب در این زمینه معرفی کرد. «حیات چیست» اثر اروین شرودینگر، «تائوی فیزیک» نوشته فریتیوف کاپرا و «نظریه فلسفی فیزیکدانان معاصر» از مهدی گلشنی از جمله این کتابها بودند.
نشست «راز ماندگاری مثنوی مولانا در عصر انفورماتیک» عصر دیروز(27 آذر) از ساعت 17 تا 19 در سرای اهل قلم واقع در خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجه نصیر، شماره 2 برگزار شد.
یکشنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۹ - ۱۳:۲۳
نظر شما