به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، جشنواره «ایران 1404» با توجه به مفاهیم مطرح شده در سند چشمانداز بیست ساله کشور که یک دستورالعمل و چراغ راه است، خرداد سال 90 در رشتههای مختلف برگزار میشود. این جشنواره در کنار بخشهای مختلف خود، بخش ادبیات را نیز در نظر گرفته است که دبیری آن بر عهده احمد شاکری نویسنده و منتقد ادبی است. با وی گفتوگویی در این زمینه داشتیم که میخوانید.
جشنواره «ایرن 1404»، یک جشنواره موضوعی است؟ یعنی تعیین یک موضوع برای ادبیات و سفارش؟
جشنواره ایران 1404 یک جشنواره موضوعی نیست و این مهمترین مطلبی است که باید به آن توجه کرد.
تفاوت موضوع ادبیات و علم، سرمنشا حرکتهای مهمی در حوزه ادبیات است. ادبیات به لحاظ منظرگاه و شیوه روایی، "موضوع" را با ظرفیتهای گستردهتری از علوم تعریف میکند. از این رو، به نظر میرسد موضوعبندی ادبیات و در پی آن، سفارش موضوع، تقسیمبندیهای موضوعی و برنامهریزی برای ادبیات موضوعی باید با دقت و وسواس فراوان صورت گیرد.
در طول سالهای پس از انقلاب که ادبیات متعهد با رونق مضاعفی در بخش نظم و نثر مواجه بوده است به دلیل عدم شناخت تفاوتهای موضوع در داستان و شعر با علوم دیگر، آسیبهای متعددی بر ادبیات وارد شده است. این خطا و سوء برداشتهای متولده از آن به تخطئه بخشی از ادبیات با واژگانی چون ادبیات شعاری، ادبیات دولتی و ادبیات سفارشی انجامیده است. از این رو، ترسیم پیوستگی ذاتی میان موضوعات با ماهیت ادبیات مسیری را پیش روی ادبیات میگشاید که به چیزی جز مضامین دینی و متعهد منجر نخواهد شد.
نمود چشمانداز «ایران 1404» در ادبیات چه میتواند باشد؟
سند چشمانداز ایران در افق 1404 که در سال 1382 از سوی مقام معظم رهبری به سران قوای سهگانه ابلاغ شد، تبلور قانون اساسی و ترسیم واضحی از حکومت اسلامی است که امام راحل آن را پایهگذاری کرد. سند چشمانداز، تحولی درخور را در جنبههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و علمی مد نظر قرار داده است. تحولی که پایه و مایه آن اتکال به شریعت و تواناییهای بالقوه و بالفعل جامعه اسلامی است.
اما قرآن کریم که هادی حکیم است سنت الهی را در تحول جوامع اینگونه بیان میکند: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم." هر تحول و تغییری از جان انسان نشات میگیرد. زیرا سیر درونی انسان در حرکت الی الله سیری انفسی است. از این رو است که خداوند میفرماید: "یا ایها الذین امنوا علیکم انفسکم." این سیر انفسی و حفظ و مراقبت و توجه به خود در سه حوزه فکر اخلاق و عمل نتیجههای فردی و اجتماعی گرانباری را در پی خواهد داشت. و این سنت نه مخصوص ایران 1404 و زمانبندی آن، نه دوره ای بیست ساله که به طول تاریخ زندگی بشر است. این قانونی ازلی و ابدی است.
پس اگر تحول اجتماعی منوط به تغییر جان باشد و محمل این تغییر نفس انسان، مهمترین بخش تغییر و سختترین آن اصلاح فکر و فرهنگ است. چیزی که حضرت ابی عبدالله علیه السلام منادی آن بود که فرمود:" انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی." چنین اصلاحی با اصلاح روشها و در نهایت اصلاح در بینش صورت میگیرد.
و نقش نویسندگان و شاعران در این اصلاح چیست؟
نقش نویسندگان و شاعران در چنین فرآیندی بسیار تعیین کننده است. زیرا بر اساس قاعده «ذات نایافته از هستی بخش/ کی تواند که شود هستی بخش» نویسنده فرهیختهای که خود پیش از اقشار جامعه در حرکت است و به مقام بصیرت و راه بری دست یافته است، صلاحیت شناخت موانع، راه حل و هدایت مخاطب را خواهد داشت. بنابر این به نظر میرسد پیام روشن افق 1404 ایران اسلامی به اهالی ادبیات اندیشه در خود و رسالت انسانی و هنرمندانه آنان است.
ادبیات ما تا کنون بسیار از همین نقطه آسیب دیده است. دهه شصت را به خاطر داریم. زمانی که انقلاب به پیروزی رسیده بود و داستاننویسان نسل قبل از انقلاب با سکوت معنیداری نسبت به انقلاب و دفاع مقدس واکنش نشان دادند. برخی از همین نویسندگان سالها بعد از اتمام جنگ در وظیفه هنرمندانه خود سخن راندند که باید درباره جنگ نوشت و از آن گفت. این در حالی بود که همین عده رسالت انسانی خود را در مشارکت در جنگ به کناری نهاده بودند. برای اینان هنرمند تنها نقش یک ناظر را ایفا میکرد. از سوی دیگر بخشی از ادبیات داستانی دفاع مقدس که بدنه اصلی حرکت انقلابی ادبیات را به دوش میکشید و توسط جبهه رفتهها و نسل انقلاب بنا شده بود با تکلفات روشنفکرانه همین نسل کهنه زمینگیر شد.
عدهای از اینان به جای صاف ساختن دل و زدودن زنگار از حرم خدا و آماده شدن برای پذیرش انفاس رحمانی ذره بین عینیتگرای اومانیستی را بر چشم زدند تا از پس خس و خاشاک جنگ دردی و رنجی بیابند و تردید و شکستی درو کنند. در هر دو سو، آنچه موضوعات را تحت تاثیر خود قرار میداد با آنچه نویسنده را از کانون حرکتهای اجتماعی به انزوای شبه روشنفکرانه سوق میداد یک چیز بود؛ فراموش کردن خود.
ادبیات 1404 چه تصویرگر آینده ایران اسلامی باشد و چه تصویرگر افقهایی باشد که خود در آن گام بر میدارد، ادبیات پالایش شده است. ادبیاتی است که به گفتمان اصلی انقلاب که در آن هنر آیینه اسلام ناب محمدی (ص) است و روشنگر تزویر استعمار و استکبار است حرکت میکند. ادبیاتی است که موجهای زودگذر ادبی را پشت سر گذاشته است و از کشتی متزلزل وابستگی مقلدانه از مکاتب ادبی غرب پیاده شده است. ادبیاتی است که نه در واکنش به افراط رو به تفریط میآورد و نه در پی تفریط آب به آسیاب افراط میریزد. زبان ادبیات این دوران زبان تعادل است. از این رو، باید گفت ادبیات 1404 مقید به موضوعی نیست. زیرا آنچه باید باشد هست. از این رو موضوعی کردن آن به معنای تقیید آن به چیزی است که از آن جدایی نمیپذیرد.
اگر از خود سوال کنیم موانع خلق ادبیات دینی چیست؟ چرا آثار ارزشمند و غنی دفاع مقدس چندان زیاد نیستند؟ چطور است که بعد از گذشت سه دهه از انقلاب همچنان حسرت چند اثر قابل در ادبیات انقلاب را میخوریم، پاسخش در این افق روشن خواهد شد. 1404 افقی است که ادبیات در آن ایستاده است و هنگامی که به گذشته نگاه میکند نه نگران شعارگویی است و نه دلشوره بی مضمونی و ابتر بودن را دارد. ادبیات در افق 1404 با مفاهیم دینی آشتی کرده است. دینی که از روح دینی مردم عقب نیفتاده و چون راهی افقهای اینده را بر آنها معلوم میکند.
علاقهمندان به شرکت در جشنواره دقیقا باید چه مفهومی را در آثار خود منعکس کنند؟ لطفا مفاهیم زیر مجموعه 1404 به صورت روشن توضیح دهید تا علاقهمندان با آن آشنا شوند.
موضوعات مطروحه در سند چشمانداز 1404 وسیعاند. مرور این سند که حجم متراکمی از بایستههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را پیش چشم میآورد به لحاظ وسعت و ابعاد طرح ممکن است گیج کننده و غیر قابل هضم باشد. از این رو آنچه اهالی ادبیات را به محصول مورد نظر نزدیک میکند ارتباط وثیقی با تجربه شخصی و ایدههای کشف شدهشان دارد. در حقیقت ایدهیابی برای چنین جشنوارهای مهمترین بخش آن تلقی میشود. فرصت قابل توجه در نظر گرفته شده برای ارسال اثار به دبیرخانه جشنواره به شرکتکنندگان این امکان را خواهد داد تا فضای ذهنی خود را بر روی ایدههای مناسب بگشایند و طرحهای نیمه تمام بلند پروازانه خود را که معمولا برای شرکت دادن آنها در جشنوارههای دیگر تردید داشتهاند مورد بازنگری قرار دهند.
به نظر میرسد مخاطب جشنواره 1404 تمامی نویسندگان و شاعران کشورند. زیرا این جشنواره ترسیمکننده آینده ما است. آینده ای که در انحصار هیچ کدام از ما نیست و به همه تعلق دارد. هر شاعر و نویسندهای وجهی از ماندگاری را در اثرش باقی میگذارد و قلب تپنده اثرش را برای سالها و قرن ها به کار میاندازد. 1404 سکوی پرشی است که همه ما باید از روی آن به سوی افقهای دور ایران اسلامی شتاب بگیریم. جایی که حتی اگر ما نباشیم داستانها و شعرهایمان خواهند بود و پیش از رسیدن زمان انتظار خوانندگان خود را خواهند کشید.
بخش ادبیات جشنواره 1404 چه رشتههایی را شامل میشود؟
رشتههای داستان و شعر. در بخش داستان، قالب داستان کوتاه و داستان بلند در نظر گرفته شده است و در بخش شعر نیز رویکردهای سنتی و نو مد نظر خواهد بود.
شرایط شرکت در جشنواره برای علاقهمندان چیست؟
در چنین جشنوارهای این اهداف جشنواره است که نویسندههایش را انتخاب میکند. جشنواره 1404 ایده نويی است که ذهنهای علاقهمند را به فکر و خلاقیت وا میدارد. کسی میتواند به استقبال اینده برود که سرعتش از دیگران بیشتر باشد و توان شکستن حصرهای «حال اندیشی» و «اکنون گرایی» را دارا باشد. خلاقیت و گریز از سکونی که همواره آفتی برای هنر و ادبیات بوده است، لازمه ورود به رقابت در جشنواره 1404 است. زیرا به نظر میرسد کسانی بتوانند درباره آینده ادبیات و ادبیات آینده آثار خلاقه ای بیافرینند که نسبت به حال و گذشته ادبیات از آگاهی لازم برخوردار باشند.
اما باید گفت جوانها سهم قابل توجهی در این خلاقیت دارند. تکرار، آفتی است که به دلیل استمرار، برخی حرفهایها را متوقف ساخته است. روح تحول خواه جوانانی که با ادبیات آشنایی داشته و از سوی دیگر بایستههای فرهنگی و بومی کشورمان را میشناسند، آنها را در گردونه رقابت سرعت خواهد بخشید.
حمایت از برگزیدگان بخش ادبیات جشنواره به چه صورت خواهد بود؟
در مورد حمایتها بهتر است بعدا صحبت کنیم اما باید بگویم حمایت را امری ضروری میدانم که دایرهاش نباید به یک جشنواره محدود شود. در حقیقت سند چشم انداز 1404 یک سرمایهگذاری بلند مدت برای ادبیات است. از این جهت معتقدم باید این حمایت به بهترین شکل تدارک شود.
آیا بخش ادبیات جشنواره 1404، فعالیت پژوهشی چون برگزاری نشست و میزگرد نیز خواهد داشت؟
بله. قطعا چنین برنامههایی برگزار خواهد شد. از این رو از نخبگان اهل قلم دعوت خواهد شد مسیری که تعیین شده است را بیش از پیش تبیین کنند و انتظارات و لوازم دستیابی به این افق را تشریح کنند.
و اما صحبت پایانی من بر سر تعیین یک گستره برای خلق است. دعوت اهالی قلم به نگارش درباره حتی یک موضوع بسیاری گسترده چون چشمانداز 1404، با ماهیت اصلی ادبیات سنخیت دارد؟ اگر شعر و داستان را جوششی درونی بدانیم، چگونه چنین جشنوارهای قرار است شاهد تولید آثاری درخور باشد، وقتی موضوع به نویسنده یا شاعر پیشنهاد داده شده است؟
آنچه جشنواره 1404 انجام داده است، طرح یک ایده برای شعر و داستان است. و بین ایده و موضوع تفاوت است. شخصا در تعریف موضوع برای ادبیات سختگیریهایی را ضروری میدانم اما تعیین ایده امری نه تنها صحیح که ضروری است. ایده به لحاظ مفهومی اعم از موضوع، مضمون، موقعیت، شخصیت و حتی ساختار است. ایده محرک است. مثل عملی است که عکسالعملی را در پی دارد.
در حقیقت آنچه نویسندگان در پاسخ به این عده خلق میکنند یک عکسالعمل است نه سفارشنویسی. این رفتاری است که نویسنده و شاعر در طول دوران خلاقه ادبی شان بارها در خلق هر شعر و داستان انجام دادهاند.
هنر انگیزانندهای دارد و انگیختهای. کار جشنواره 1404 برانگیختن هنرمند است. حال به نسبت حساسیت و توانایی بالقوه و دیگر شرایط نویسندگان پاسخهای متفاوتی دریافت میشود. چنانکه در رخدادهای اجتماعی و سیاسی نیز هر نویسنده و شاعری به فراخور قابلیت خود واکنش نشان میدهد.
سهشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹ - ۱۵:۵۶
نظر شما