چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۳:۰۰
اخلاق غرب و شرق مرز فلسفي ندارد

معاون پژوهشي موسسه حكمت و فسلفه ايران از گردآوري كتابي درباره تحولات مكاتب اخلاقي غرب از عصر روشنگري به بعد، خبر داد و گفت: ميان اخلاق شرق و غرب نمي‌توان مرز فلسفي قايل شد و گفت كه اخلاق غربي كامل‌تر از شرق است، اما با اين وجود غربيان اخلاق را در عرصه‌هايي نظير تكنولوژي نيز بسط دادند كه شايد ما فاقد آن عرصه‌ها بوده‌ايم.

دكتر شهين اعواني در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين اثر را بررسي مكاتب اخلاقي غرب از قرن پانزدهم ميلادي به بعد برشمرد كه تحول اين مكاتب در دروه روشنگري را شامل مي‌شوند. وي گفت: البته به دليل مشغله‌ام در معاونت پژوهشي موسسه حكمت و فلسفه اين طرح ممكن است با سرعت چنداني پيش نرود.

اعواني دليل انتخاب موضوع اخلاق براي اين طرح را تخصص‌اش در اين رشته به ويژه اخلاق كانت برشمرد و گفت: جامعه معاصر در شرايطي به سر مي‌برد كه نياز به اخلاق در آن به خوبي مشهود است. اين اخلاق بُعد وسيعي دارد. اخلاق اجتماعي، اخلاق شهروندي، اخلاق حرفه‌اي و اخلاق پژوهش، بخش‌هايي از اين عرصه وسيع به شمار مي‌آيند.

وي مباحث فلسفي اخلاق را از جمله مباحثي خواند كه نيازمند پژوهش‌ها و كنكاش‌هاي بيشتري در حوزه آكادميك‌اند و گفت: براي تكميل اين پژوهش در ميان تحقيقات داخلي نيز جست‌وجو كردم، اما متاسفانه همواره دست خالي برگشتم، زيرا پژوهش درخور توجهي در اين باره وجود نداشت.

معاون پژوهشي موسسه حكمت و فلسفه با اشاره به مباحثي در حوزه اخلاق كه از سوي فلاسفه مسلمان در قرون گذشته نظير خواجه نصير و ملاصدرا مطرح شد، گفت: ما بايد ايده‌ها و نظرات اين فيلسوفان در باب اخلاق را به سبك و سياق امروز درآوريم. متاسفانه هنوز نسخه شسته و رفته‌اي كه مطابق معيارهاي جهاني تصحيح شده باشد تا بتوان از آن در سطح بين‌المللي دفاع كرد، از كتاب ابن سينا درباره اخلاق در دست نداريم.

اعواني درباره پرداختن به حوزه اخلاق از دريچه ديني در كشورمان گفت: اخلاق در كشور ما اساسا از منظر ديني بررسي مي‌شود كه اين بحث في‌نفسه بخش عمده‌اي از اخلاق را شامل مي‌شود،‌ اما همه آن نيست. براي مثال، چگونه مي‌توان تمام ريزه‌كاري‌هاي اخلاق محيط زيست را با مباني ديني پاسخ گفت؟

وي افزود: همچنين مبارزه با فردمحوري نيز از ديگر مسايلي است كه مباني آن بايد از منظرهاي متفاوتي بررسي شود تا نتيجه‌اي مطلوب به دست آيد. براي مثال همه مردم از آلودگي هوا رنج مي‌برند، اما عده كمي از آنها حاضرند اتومبيل شخصي‌شان را به خيابان‌ها نياورند. اين موضوع نمونه بارز سيطره فردمحوري در جامعه است.

اين پژوهشگر حل چنين معضلاتي را نيازمند شكل‌گيري اصول و معيارهايي دانست كه جامعه علمي و فكري بومي ما فاقد آنهاست.

وي درباره ادعاي عده‌اي مبني بر اين كه فلسفه اخلاق معاصر در كشورمان واكنش فلاسفه ايران به مكاتب غربي از جمله ماركسيسم است، گفت: البته ورود فلسفه غرب به ايران پيامدهاي متعددي داشت كه از جمله آنها شكل‌گيري مباحث اخلاق در كشورمان است. به نظرم مي‌رسد كه نتايج آشنايي ايرانيان با مكاتب غربي در چنين فرآيندي آشكار شد.

اعواني بار ديگر به ورود فلسفه اخلاق هم‌زمان با ساير مكاتب غربي به ايران اشاره كرد و گفت: نمي‌توان افلاطون و سقراط و كانت خواند، اما مباحث‌شان در باب اخلاق را نديده گرفت. داد و ستدهاي فرهنگي در دوره‌هاي مختلفي از تاريخ و در ميان ملل مختلف انجام مي‌گيرد، نظير زماني كه درهاي انديشه اسلامي و غربي به روي هم گشوده شدند و مراوداتي شكل گرفتند كه تحولاتي فكري با خود به همراه داشتند.

وي با بيان اين كه «به لحاظ فلسفي نمي‌توان ميان اخلاق شرق و غرب مرزي قايل شد» گفت: آن چه اخلاق مي‌گويد، انساني است. بر همين اساس نمي‌توان گفت كه اخلاق غربي كامل‌تر از شرق است، اما با اين وجود غربيان اخلاق را در عرصه‌هايي بسط دادند كه شايد ما فاقد آن عرصه‌ها بوديم، بنابراين معيارهاي اخلاقي نيز براي آنها ندرايم.

اعواني در تبيين سخنش مثالي ذكر كرد و گفت: كاربرد تكنولوژي نيازمند اخلاقيات است. بر اين اساس، وارد كردن تكنولوژي به كشور و استفاده از آن نياز به ورود اخلاقيات مربوط به آن نيز است. همان‌گونه كه مي‌بينيم، زاويه ديد سنتي و ديني در اين حوزه اگرچه موثر است، اما كافي نيست. در چنين مواردي تعيين معيارهاي اخلاقي به فلسفه سپرده مي‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها