چاپ نخست كتاب «جنگ نرم در همين نزديكي» نوشته عليمحمد اسماعيلي از سوي نشر ساقي منتشر و روانه بازار كتاب شد. اين نوشتار بر آن است تا با نگاهي متفاوت نسبت به گذشته و نگرشي واقعگرايانه به تشريح مقوله جنگ نرم بپردازد.\
پس از پيروزي انقلاب اسلامي و پايهگذاري جمهوري اسلامي ايران در منطقه خاورميانه، قدرتهاي استكباري به رهبري آمريكا و معاونت انگليس با تمامي توان از حداكثر پتانسيلهاي خود براي بازيابي قدرت از دست رفته خود در اين خطه جغرافيايي استفاده كردند و بعد از به كارگيري روشهاي مختلف كودتا، حملههاي نظامي، ترورهاي كور و در نهايت تحريمهاي اقتصادي به اين نتيجه رسيدند كه به زانو درآوردن اين ملت، جز از طريق روشهاي نرم و به ظاهر مسالمتآميز امكان پذير نخواهد بود، به همين منظور، هزاران كارشناس و تحليلگر خبره در صدها سازمان و موسسه تحقيقاتي گرد هم آمدند و بر آن شدند تا به صورت تدريجي و طي برنامه زمانبندي شده فكر و روح اين ملت را از وضعيت استكبارستيزي و مقاومت خارج كرده و روحيه سازش و تمكين در مقابل اربابان را جايگزين آن كنند.
به عقيده نويسنده، دشمنان در ابتداي اين راه بودند كه رهبر معظم انقلاب طي بياناتي خطر تهاجم فرهنگي، شبيخون فرهنگي و در نهايت، عبارت «ناتوي فرهنگي» را طي مقاطع مختلف مطرح كردند، ولي آن طور كه بايد و شايد گوشهايي كه بايد ميشنيدند و به مقابله و روشنگري جدي برميخاستند نشنيدند و دشمن آهسته و خزنده نزديك و نزديكتر شد تا جايي كه پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به يكباره و اندكي زودهنگام، چهره حقيقي خود را براي خوشهچيني از دسترنج خود به نمايش گذاشت و اين جا بود كه به وضوح تلفات و مجروحين جنگ نرم رونمايي شدند.
نتيجه اين آزمايش و امتحان همچون آب خنكي بود كه روح و جان نيمخفته بسياري از دلسوزان و همراهان انقلاب را بيدار و هوشيار كرد و آنها متوجه شدند در تمامي اين سالها كه ما به زندگي روزمره خود مشغول بوديم، دشمن با تمامي توان و با استفاده از همه ظرفيتها، مشغول برنامهريزي و دسيسهچيني بوده و هزاران فيلم، صدها سريال و ميليونها سايت اينترنتي محصول اين تلاشها بوده است كه امروز روح و جان ما را در معرض تهديد نرم قرار داده است.
مفهومشناسي جنگ نرم
در ضرورت اين بحث همين نكته كافي است كه هركجا سخن از جنگ نرم به ميان ميآيد، همه محققان و نويسندگان، بيدرنگ به سراغ منابع و متوني ميروند كه نويسندگان آنها از طراحان و استراتژيستهاي جنگ نرم دشمن به شمار ميروند و هنگامي كه كسي از پيشينه جنگ نرم در تاريخ انبياي الهي(عليهمالسلام) و مبارزه حق و باطل سخن ميگويد، به منزله خروج از دايره علم و عقلانيت تلقي ميشود. در حالي كه همين موضوع به تنهايي شاهدي بر عمق پيشروي دشمن در عرصههاي فكري و تحقيقاتي به شمار ميرود.
سادهتر بگوييم، دشمن حتي خواسته خود را در اين حوزه نيز بر ما تحميل كرده است، يعني اوست كه حيطه مطالعاتي ما را در مورد جنگ نرم تعيين ميكند و اوست كه ما را واميدارد هر روز از داشتههاي حقيقي و ارزشمند خود بيشتر فاصله بگيريم و در ورطهاي قدم برداريم كه كوچكترين خطري براي دشمن نداشته باشد.
اين استنباط، دليلي براي انكار و كوچك شمردن تحقيقات و فعاليتهاي علمي در آن سوي مرزها نيست، بلكه تنها هشداري است براي آن دسته از دوستاني كه نگاه تمني خود را به غرب دوختهاند و ناخودآگاه زماني كه به آياتي از قرآن كريم استناد ميشود، روي ترش ميكنند و دانشجويان را به علمي بودن و دوري از تعصب فرا ميخوانند.
اين نوشتار بر آن است تا با نگاهي متفاوت نسبت به گذشته و نگرشي واقعگرايانه به مقوله جنگ نرم بپردازد. جنگ نرم از مقولاتي است كه امروز به كرات در سخنرانيها و از تريبونهاي مختلف به گوش ميرسد، ولي از آن جايي كه اين واژه، اشتراكات و همپوشاني به نسبت گستردهاي با واژههايي ديگر نظير عمليات رواني، جنگ سرد، قدرت نرم، ديپلماسي عمومي، تهديد نرم و جنگ نامتقاران دارد، ناگزير به منظور روشن شدن جايگاه اصلي اين واژه، تعريفي مختصر از عبارتهاي مطرح شده در اين حوزه عرضه شدند.
عمليات رواني
عمليات رواني از واژههايي است كه در سالهاي اخير در مجامع و محافل رسانهاي به كرات به جاي جنگ نرم مورد استفاده قرار گرفته و اين در حالي است كه هدف جنگ يا عمليات رواني شكست و از پاي درآوردن دشمن است. به عبارت ديگر، جنگ رواني استفاده طراحي شده از تبليغات و ساير اقدامات در زمان جنگ يا وضعيت فوقالعاده، به منظور تاثيرگذاري بر افكار، هيجانات، نگرشها و رفتار دشمن است، به گونهاي كه از تحقق اهداف و مقاصد ملي پشتيباني شود.
جنگ سرد
پس از پايان جنگ دوم جهاني و برقراري آتشبس ميان اردوگاه ايدئولوژيك شرق و غرب، جنگ ديگري ميان اين دو جبهه متخاصم ادامه يافت كه جنگ سرد نام گرفت و در نهايت، رسانهها به عنوان كارآمدترين ابزار براي منهدم كردن پايگاه ذهني طرف مقابل، وارد عرصه جديدي شدند.
اصطلاح جنگ سرد را ابتدا روزنامهنگاران آمريكايي به نامهاي اف. بي. سووپ و والتر ليپمن براي توصيف روابط ميان ايالات متحده آمريكا و اتحاد جماهير شوروي پس از جنگ دوم جهاني به كار بردند.
قدرت نرم
پروفسور حميد مولانا، استاد دانشگاه امريكن براي اولين بار در كتاب «اطلاعات و ارتباطات جهاني: مرزهاي نو در روابط بينالملل» در سال 1986 ميلادي به تعريف و تبيين واژه قدرت نرم پرداخت. مولانا قدرت را به دو بخش تقسيم كرد: قدرت ناملموس «نرم» كه منابع آن؛ دين، ارزشها، باورها، ايدئولوژي و دانش هستند و قدرت سخت يا ملموس كه در مواردي چون منابع طبيعي، جمعيت، ثروت و ابزار نظامي و جنگي و غيره ريشه دارد. به اعتقاد مولانا، قدرت نرم زيربناي قدرت سخت بوده و ماهيت آن را مشخص ميكند.
قدرت نرم از واژههاي جديدي است كه توسط نظريهپردازان بسياري از جمله ژوزف ناي مورد استفاده قرار گرفته و به نوعي ناظر بر كليه امكانات و توانمنديهاي بشري در حوزه سايبر و غير سخت افزاري براي شكلدهي به ترجيحات ديگران است. اين توانمنديها به منظور تاثير بر افكار و رفتار انسانها از طريق اقناع بدون خونريزي است كه ميتواند شامل انواع رسانههاي مكتوب و غير مكتوب از رسانههاي شنيداري و تصويري گرفته تا تسلط بر تكنيكهاي جنگ رواني باشد. قدرت نرم از موضوعاتي است كه هماكنون در دستوركار هزاران پژوهشگر و محقق نخبه در سراسر دنيا قرار دارد.
ديپلماسي عمومي
اصطلاح ديپلماسي عمومي، اولين بار در آمريكا توسط ادموند گوليون، رئيس مدرسه حقوق و ديپلماسي در دانشگاه تافت به كار گرفته شد و به تدريج جاي خود را در ادبيات سياسي معاصر باز كرد. در واقع، تعريفي كه گوليون ارائه كرد بيشتر ناظر بر مجموعه ارتباطات معطوف به منافع ملي يك كشور از طريق ارتباط با مردم خارج از مرزهاي جغرافيايي بود. با گذشت زمان، ابعاد اين پديده توسط محققين و صاحبنظران مورد توجه قرار گرفت، طوري كه امروز صدها مقاله در اين حوزه به رشته تحرير درآمده است كه هركدام زاويهاي از ديپلماسي عمومي را تشريح ميكند. خلاصه اين كه ديپلماسي عمومي تلاشهاي يك دولت براي اطلاعرساني، ايجاد درك متقابل و نيز تاثير بر افكار عمومي ملتهاي ديگر است، بنابراين كليه فعاليتهايي نظير تبادلات علمي، دانشجويي، فرهنگي، ورزشي، به كارگيري رسانههاي راديويي، تلويزيوني، اينترنتي، خدمترساني و در نهايت، انتشارات از جمله روشها و راهبردهاي ديپلماسي عمومي محسوب ميشود.
تهديد نرم
پيش از ارائه تعريفي از واژه تهديد نرم به اين نكته اشاره ميكنيم كه ماهيت تهديد، فرايندي ذهني و اعتباري است. به عبارت ديگر، آن چه در يك محيط و يك كشور تهديد محسوب ميشود، چه بسا در كشوري ديگر از اهميت چنداني برخوردار نباشد يا در رتبه پايينتري از تهديد قرار گيرد، ولي آن چه در بحث جنگ نرم شايان ذكر است؛ توجه به رويكرد نرمافزاري تهديد است.
اگرچه در كتب و مقالات مربوط به علوم استراتژيك، تعاريف گوناگوني براي تهديد ارائه شده است، ولي به نظر ميرسد «فقدان شرايط امن و نبود امنيت» سادهترين تعريف براي واژه تهديد باشد.
با اين مقدمه، اجمالا اشاره ميكنيم تهديد نرم، مجموعه اقداماتي است كه باعث دگرگوني هويت فرهنگي و الگوهاي رفتاري مورد قبول يك نظام سياسي شود.
«تهديد نرم» نوعي سلطه در ابعاد سهگانه حكومت، اقتصاد و فرهنگ است كه از طريق استحاله الگوهاي رفتاري در اين حوزهها ايجاد شده و نمادها و الگوهاي نظام سلطه جايگزين آنها ميشود. با اين نگرش، تمامي تحولاتي كه موجب شود اهداف و ارزشهاي حياتي يك نظام سياسي به خطر افتد يا باعث ايجاد تغيير و دگرگوني اساسي در عوامل تعيين كننده هويت ملي و ديني يك كشور شود «تهديد نرم» به شمار ميآيد.
در تهديد نرم، بدون منازعه و لشكركشي فيزيكي، كشور مهاجم اراده خود را بر يك ملت تحميل و آن را در ابعاد گوناگون يا روشهاي نرمافرازي اجرا ميكند.
جنگ نرم
جنگ نرم اگر چه قدمتي برابر با تاريخ بشري دارد، ولي در سالهاي اخير به كرات توسط متفكرين و سياستمداران مورد استفاده قرار گرفته است و از آن جايي كه اين نوشته در پي ورود به لايههاي دروني اين مبحث و بررسي ابعاد گوناگون آن است، به گوشهاي از تعاريفي كه براي اين واژه بيان شده است، اشاره ميكند.
كتاب حاضر در شش فصل سامان يافته است. كليات، ويژگيهاي جنگ نرم، عرصههاي جنگ نرم، ابزارهاي جنگ نرم، تاكتيكها در عرصه جنگ نرم و راهبردهاي مقابله با جنگ نرم، عناوين ششگانه فصول اين اثرند.
چاپ نخست كتاب «جنگ نرم در همين نزديكي» در شمارگان 2200 نسخه، 208 صفحه و بهاي 37000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما